ايران استفاده صلح جويانه ازفنآوري هستهيي خواهدداشت
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
رييسجمهور سابق كشورمان که به ابتکار کالج علمي برلين به اين شهر دعوت شده بود، (17نوامبر / 26 آبان) در محل اين کالج، به ايراد يک سخنراني دربارهي "سکولاريسم از چشمانداز ايراني ـ اسلامي پرداخت". پيرامون موضوع اين سخنراني خاطرنشان گرديده بود که در آن نه پرسشهاي سياسي روز، بلکه تعبيري ديني ـ فلسفي از يکي از مفاهيم کانوني مدرنيته مطرح است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به نقل از دويچهوله حجتالاسلام و المسلمين سيد محمد خاتمي طي سخناني ضمن سپاسگزاري از دعوت کالج علمي برلين، از اينکه در سفر غيرسياسي خود چنين فرصتي را يافته است، ابراز خرسندي كرد و در بخشي از اظهاراتش گفت که در غرب طي سه سدهي گذشته، نقش دين در تعيين هويت و خودآگاهي مردم عمده نبوده است، بلکه تعلق به دولتها و ملتها جاي آن را گرفته است. براي نمونه، يک انسان اروپايي پيش و بيش از آن که خود را مسيحي بداند، آلماني يا فرانسوي يا انگليسي ميدانسته و در واقع با مليت خود را تعيين هويت مينموده است.
وي ادامه داد: پيش از آن اما، اديان صورتهاي تمدني را تشکيل ميدادهاند. تمدنهاي ديني، مطلق، خودبسنده و دروننگر بودند. البته مساله بر سر ارزشگذاري مثبت يا منفي در مورد آنها نيست. در عين حال حوادث اخير نشان دادهاند که توجه به دين در تشکيل هويت و خودآگاهي مردم بيشتر شده است. البته بايد در نظر داشت که مناسبات سياسي و اقتصادي و فرهنگي و هنري، حاکي از تعددي فرهنگي در جهان معاصر است.
خاتمي افزود که به نظريهي زايش و مرگ تمدنها در قرآن مجيد نيز اشاره شده است و برخي از متفکران مسلمان به آن پرداختهاند، اما اقتباس از کتاب آسماني دقيقا به معني فهم متن مقدس نيست. نکتهي ديگر توجه به رابطهي ميان تمدن ديني و خود دين است. تمدن ديني عنواني است که در آن به فهم و تفسير نسبت به معارف ديني در ضمن مناسبات سياسي و اقتصادي و اجتماعي توجه ميشود. در يک بررسي تطبيقي ميتوان ديد که آن تمدن تا کجا به متون ديني وابسته بوده است. اما بايد ميان جهان و تمدن اسلامي با خود اسلام فرق گذاشت. چراکه خلط اسلام با جهان اسلامي موجب اشتباهاتي ميشود.
وي در اينباره گفت: مثلا اگر کسي بخواهد دربارهي رابطهي اسلام با سکولاريسم بحث کند، نخست بايد بگويد منظور او از اسلام و سکولاريسم چيست. بحث از نسبت سکولاريسم و جهان اسلامي، بحثي تاريخي ـ اجتماعي است. ميان علوم طبيعي و انساني تفاوت وجود دارد. در علوم طبيعي ما بطور انتزاعي با مسائلي روبرو هستيم که پيوندي مشخص با زمان و مکان ندارند، اما علوم انساني با تجربههاي مشخص تاريخي در ارتباطند. به عبارت ديگر، در مباحث علوم انساني، پديدهها با يک سابقه و تجربهي تاريخي بوجود ميآيند. سکولاريسم يکي از پديدههايي است که به نظر ميآيد از نظر تاريخي براي جغرافياي خاصي اتفاق افتاده است. به اين معنا، سکولاريسم تجربهي فرهنگ و تمدن غرب است و به آن اختصاص دارد. بنابراين تعميم آن به حوزههايي که فاقد تجربيات فرهنگي مشابه هستند نادرست است. سکولاريسم در مخالفت با تئوکراسي مسيحي شکل گرفته است. در جهان اسلام، به دليل فقدان زمينههاي اجتماعي لازم، نميتوان از سکولاريسم صحبت کرد. بنابراين قطعي دانستن چنين روندي براي جهان اسلام و مطلق کردن امر تاريخي غلط است.
خاتمي با بيان اين كه بطور مشخص در نقد سکولاريسم نيست، خاطرنشان كرد: جاي ترديد نيست که سکولاريسم براي غرب دستاوردهاي بزرگي داشته، اما مشکلات بزرگي نيز به همراه آورده است. بنابراين جهان اسلام مجبور نيست راهي را که غرب رفته است برود، بلکه ميتواند تجربيات خوب غرب را بگيريد و تجربيات منفي آن را طرد کند. به علاوه موضوع اصلي جهان امروز، سکولاريسم و نسبت آن با جهان اسلام نيست. آنچه که اولويت دارد ضرورت گفتوگو ميان اسلام با غرب است.
وي گفت: غرب را نميتوان به سکولاريسم فروکاست. چنين کاري ما را با مشکل روبرو ميکند. بايد نخست مانع از درگيريها و منازعات جهاني شد و از جنگها جلوگيري کرد. به دنبال آن با فراغ بال ميتوان مباحث نظري و فلسفي را دنبال کرد. راه نجاتي اگر هست، تنها بر اساس گفتوگو يافت ميشود. گفتوگو تنها راه حل است و يکي از گفتوگوها، گفتوگوي ميان اديان بزرگ ميباشد. دلايلي که در امتناع گفتوگو مطرح ميشود بايد مورد بررسي نقدي قرار گيرد. البته اگر گفتوگوي ميان اديان از سنخ تئولوژيک و يا ايدئولوژيک باشد، از پيش محکوم به شکست است. علاوه بر زبان گفتوگو، بايد محتواي گفتوگو را هم مورد نظر قرار داد. من منکر بحثهاي تخصصي در باب دين نيستم، اما بحثهاي تخصصي ديني بيشتر مناظره و مجادله است و نه گفتوگو.
خاتمي تاكيد كرد: بگذاريم فلاسفه و متکلمين با هم بحث کنند. اما آنچه که ما بدان احتياج داريم، بحث در مورد خاموش کردن آتشي است که در سراسر جهان زندگي بشر را تهديد ميکند. بحث بر سر بسط امنيت و بهبود وضع اقتصادي مردم مظلوم در سراسر جهان است.
خاتمي افزود که يکي از موضوعات مهم بين اديان ميتواند بحث در باب اخلاقي جهاني باشد. اين بحث منحصر به مباحث فلسفهي اخلاق نيست، بلکه بايد دنبال احکام جديد اخلاقي گشت که مطابق آنها همگان کرامت انساني را محترم بشمارند. بحث در باب اخلاق جهاني در حال حاضر مورد تغافل واقع ميشود. فقدان سابقهي تاريخي و ديني و سياسي اينگونه مباحث در کشورهاي اسلامي نيز موجب نابساماني و اغتشاش در بحث شده است. فلسفهي اخلاق در حوزهي زبان و فرهنگ آلماني سابقه اي ديرينه دارد. کانت فيلسوف آلماني، احترام به انسان را مورد تعمق فلسفي قرار داده است. کانت انسان را فينفسه قابل احترام ميدانست و حقوق او را خدشه ناپذير ميشمرد. امروز توجه به آموزه هاي کانت در اين زمينه، ميتواند مانع از بروز بسياري از مشکلات براي بشريت باشد.
پس از آن، حضار فرصت يافتند تا برخي پرسشها در زمينهي آزادي مذهب، تروريسم و رابطه اسلام با حقوق بشر را با محمد خاتمي در ميان نهند.
وي در پاسخ به پرسشها از جمله گفت که بدون ترديد بايد فهم خود را از دين تغيير دهيم. دين از جهان ديني جداست. اگر دين را فرازماني و فرامکاني بدانيم، حق نداريم آنچه را که عدهاي در زماني و مکاني از دين فهميدهاند عين دين بدانيم. در عين وفاداري به اصل دين، ميتوان تفسيري غيرمطلقگرايانه از دين داشت. بنابراين آزادي مذهب يکي از حقوق انسانهاست. اما کساني هم هستند که اين امر را قبول ندارند. صحبت بر سر جهان ديني است، بنابراين نميتوان جهاني را به جهاني ديگر تحميل کرد.
خاتمي افزود که ترور يکي از زشتترين پديدهها در تاريخ بشريت و وجهي از خشونت در کنار وجه ديگر آن يعني جنگ است. اما بايد ريشهي ترور را خشک کرد و منطق خشونت را از بين برد. در جهان معاصر قدرتهايي هستند که فقط به زور متوسل ميشوند و در مقابل گروههايي هم مثل طالبان هستند که فقط به ترور متوسل ميگردند. منطق اين دو، برحق شمردن خود و نفي طرف مقابل است. اخلاق جهاني که من اشاره کردم، هم مقابله با ترور و هم با جنگ است.
وي در مورد رابطهي اسلام و حقوق بشر گفت که پرسش اينست که آيا ما ميتوانيم قرائتي از دين داشته باشيم که حرمت انسان را بپذيرد؟ اگر چنين قرائتي وجود داشته باشد، چرا دين نبايد در حوزهي اجتماعي دخالت کند؟ خطرناک اينست که تعصب را به دين تحميل کنيم. در مورد حقوق بشر نميتوان گفت که فقط يک تعريف از آن وجود دارد و آن تعريف حقيقت مطلق است. اگر ديني توانست آزادي را قبول کند، هم به امر دمکراسي کمک ميکند و هم خود دين را تلطيف مينمايد. اگر دين بخواهد بماند، بايد حداقل به مقوّمات حقوق بشر تن دهد.
در آغاز اين گردهمايي، پروفسور گريم (Grimm) رييس کالج علمي برلين به مدعوين خوشامد گفت و خاطرنشان كرد که محمد خاتمي به عنوان يک رهبر سياسي برجسته، دو دوره رياست جمهوري در ايران را عهده دار بوده است، اما امروز در اين گردهمايي علمي و دانشگاهي، به عنوان انديشمندي اسلامي سخن خواهد گفت.
رييس کالج علمي برلين يادآور شد که همه ساله دهها متفکر و پژوهشگر از کشورهاي مختلف جهان جهت تحقيق و مطالعه، ميهمان کالج علمي برلين هستند و چنين تکثري از نمايندگان فکري حوزههاي فرهنگي مختلف، خود فرصتي براي گفتوگوي ميان فرهنگها را فراهم ميكند.
وي از انديشمندان و پژوهشگران ايراني که در سالهاي گذشته ميهمان کالج علمي برلين بودهاند و پيرامون مسايل گوناگون اسلام و مدرنيته به بررسي پرداختهاند ياد کرد و از کساني چون جواد طباطبايي، مجتهد شبستري و عبدالکريم سروش نام برد.
اين سخنران، اظهارات جانشين خاتمي در مورد اسرائيل را يادآور شد و در عين حال خاطرنشان كرد كه اينک کالج علمي برلين خوشحال است که امکان گفت و شنود مستقيم با آقاي خاتمي را فراهم آورده است.
حجتالاسلام و المسلمين سيدمحمد خاتمي در سفر اخير خود به چند کشوراروپايي، همچنين با هورست کوهلر، رييسجمهوري آلمان ديدار و با او درباره مسايل جاري، مناسبات دو کشور و همچنين تحولات دنياي اسلام و لزوم ادامهي گفتوگوي فرهنگي تبادل نظر کرد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به نقل از بي.بي.سي فارسي رييسجمهور پيشين ايران همچنين با فرانک والتر اشتاينر که از هفته آينده رسما وزير امور خارجه آلمان خواهد شد ديدار داشت.
در اين ديدار خاتمي مواضع کشور ايران را در مورد برنامه ايران براي استفاده از انرژي فناوري هستهيي تشريح و تاکيد کرد که اهداف ايران صرفا استفاده صلح جويانه از فنآوري هستهيي است.
بر اساس آنچه در اين گزارش آمده است؛ در جريان ديدار خاتمي با مقامات آلماني و همچنين سخنراني او در برلين تدابير شديد امنيتي پيشبيني شد و مقامات آلماني و ايراني، از جمله شخص خاتمي تاکيد کردند که اين ملاقاتها "غير رسمي" هستند.
به نظر ميرسد سفر رييس جمهور سابق ايران در چارچوب ايجاد تشکيلات و امکانات تقويت گفتوگوهاي فرهنگي در سطح بينالمللي با حمايت دولتها و مشارکت فعال موسسات و شخصيتهاي علمي و فرهنگي است.
خاتمي پيش از آلمان در وين، پايتخت اتريش حضور داشت و همراه با روساي جمهوري عراق و افغانستان در کنفرانسي درباره اسلام و کثرت گرايي شرکت کرد.