پنجشنبه 3 آذر 1384

حاشیه نگاری خبرنگار "مهر" از مراسم سالگرد فروهرها

- "اصلاح طلبان" امسال برای نیامدن قرار گذاشته بودند!
- احسان نراقی : من اعجوبه بقا هستم!

مهمانان نوبت به نوبت نزد پرستو فروهر ، دختر فروهرها می روند و تسلیت می گویند، اما عجیب ترین تسلیت و ابراز ارادت که دهان خود پرستو هم را هم تا مدتی از تعجب باز گذاشت ، شنیدنی است : یک پسر جوان با گیس های دم اسبی در حالی که به شدت احساساتی شده بود، جلوی پرستو زانو زد و با دست کفش او را لمس کرد و سپس برخاست و دستش را که به کفش پرستو فروهر خورده بود، بوسید!
خبرنگار سیاسی خبرگزاری مهر حاشیه های مراسم دیروز سالگرد آنان را چنین نگاشته است:

-اول آذر 77 ، پیکر غرق خون "داریوش " و "پروانه" فروهر ، در خانه مسکونی شان پیدا شد...هیچ کس نمی توانست حدس بزند چه کسانی و با چه انگیزه ای این زوج سالخوره را به فجیع ترین شکل ممکن به قتل رسانده بودند، اما یک سئوال منطقی در برابر این قتل - مثل همه قتلها- وجود داشت: چه کسی از این قتل سود می کند؟!

-سال 77 ، دوران اوج گیری رقابت های سیاسی دو جناح کشور بود، جامعه کم کم از شوک دوم خرداد 76 خارج می شد، دوم خردادی ها سرمست از پیروزی و با شعار " فهماندن پیام دوم خرداد به عالم و آدم " به صحنه آمده بودند، کادرسازی تشکیلاتی با تاسیس احزابی مثل "مشارکت" آغاز شده بود ، بازی "روزنامه ها" با انتشار روزنامه هایی مثل(جامعه - توس ) آغاز شده بود، دوم خردادی ها کم کم خودشان را " اصلاح طلب" می خواندند...و طبیعی بود که رقیب هم باید " محافظه کار" و "دگم" و " انعطاف ناپذیر" معرفی می شد...جامعه وارد مرحله نوینی شده بود، شکل سنتی و قدیمی رقابت های سیاسی می رفت که به طور کلی دگرگون شود...همه چیز برای یک بازی رسانه ای - سیاسی آماده بود، خیلی روشن بود که دوم خردادی ها برای مجلس ششم -بهمن 78- خیز برداشته بودند...!

-طبیعی بود که دشمنان ایران و انقلاب و البته هر دو جناح، این تحولات را بسیار دقیق زیر نظر داشتند و به خیلی از اشخاص و پدیده ها به چشم "کاتالیزور سیاسی" نگاه می کردند، " تندروی و افراط و احساس زدگی در بین هواداران هردو جناح به خصوص در مناصب و مقامات و نهادهای مهم و استراتژیک، تمایل برخی گروهها برای ساختارشکنی و ..." باعث شد که دشمنان ملت ایران به این نتیجه برسند که "افزودن آتش یا بنزین بر درگیری های جناحها" و رساندن آنها به " تقابل جدی " و کشاندن درگیری ها از عرصه جناحها به عرصه عمومی و وارد کردن عموم مردم به این بازی خطرناک، می تواند اهداف آنها را عملی کند.

-با قتل فروهرها و قتل چند نویسنده گمنام اما "مخالف" در آذر 77 و در حقیقت کسانی که هیچ خطری برای نظام سیاسی کشور نیز نداشتند، "جرقه این تقابل جدی" زده شد، قطعا بخشی از جرقه ، می توانست مستقیما توسط بیگانگان و پازل دیگر بازی هم توسط "بازی خوردگان غافل و خودسرهای داخل" کامل شود. قتل فجیع و ناجوانمردانه این چهار نفر می توانست احساسات عمومی را جریحه دار و پشت " خونخواهان" قرار دهد و ...آتشبار سنگین رسانه ای علیه نظام و انقلاب و خودی ها شروع شد...همه را " متهم" می کردند...همه چیز برای یک "برد آسان" و کم هزینه ، برای دشمن آماده بود، ولی دشمنان فکر همه چیز کرده بودند جز " خدا " را ...." مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین"

-همه چیز بر خلاف انتظار دشمن از آب درآمد....رهبری صراحتا در نماز جمعه قتلها را شدیدا محکوم کردند و گفتند :" شهروند جمهوری اسلامی هرکس که باشد، خون و مالش محفوظ است" رهبری قبل از همه ، سناریوی پیچیده دشمن را برای مردم گفتند...خیلی زود خرج آتشبار دشمن تمام شد و چند ماه بعد در یک حرکت قابل تامل و بی سابقه و قابل تحسین ، وزارت اطلاعات در بیانیه ای اعلام کرد : " برخی از عناصر خودسر مرتکب این قتلها شدند" ، سید محمد خاتمی ، رئیس جمهور وقت از برخورد با این قتلها به عنوان جراحی یک "غده سرطانی" یاد کرد و بارها تاکید کرد که جراحی این غده سرطانی جز با همراهی و پیشتیبانی و حمایت " آقا " ممکن نبود...

***

-اول آذر 84 ؛ خانه فروهرها...هفت سال بعد از قتل داریوش و پروانه، برخلاف همیشه و مراسم های قبلی که خبرنگاران خارجی در میان جمعیت موج می زنند و سئوال پیچ می کردند و مرتب مصاحبه می گرفتند ، هیچ خبرنگار خارجی در میان جمعیت نیست، و از آن عجیب تر و قابل توجه تر : هیچ یک از اصلاح طلبان در این مراسم نیستند تا به بازماندگان فروهر تسلیت بگوید!

-در میان جمعیت " مهندس سحابی، احمد صدرحاج سیدجوادی، احسان نراقی، شیرین عبادی، علیجانی، احمد منتظری، محمد بسته نگار، پرویز ورجاوند، فریبرز رئیس دانا، هدی صابر، زیدآبادی ، پیمان، محمد ملکی ، مهندس صباغیان، ابوالفضل بازرگان، محمد توسلی، بهنام دارایی، زرافشان و پسر طبرزدی و ..." حضور دارند.

- نراقی یک "روشنفکر به تمام معنا"..است ، فقط کافی است، زندگی و موقعیت هایی را که داشته است مرور کوتاه کنید تا عمق پیچیدگی شخصیت نراقی را متوجه شوید:" حضور در اطرافیان آیت الله کاشانی در قضیه ملی کردن صنعت نفت" ، " یکی از موسسان مکتب جامعه شناسی در ایران ، " از سیاست گذاران سازمان یونسکو" ، " از نزدیکان فرح و هویدا " ، " مشاور شاه در آخرین ماههای سلطنت" و...نزدیکش می شوم و بعد از سلام و علیک می گویم: " آقای نراقی ! اگر کسی به شما بگوید: اعجوبه سازش ! ناراحت که نمی شوید؟" پیرمرد سر و زبان دارتر از این حرفهاست ، بلافاصله جواب می دهد : "نه ناراحت نمی شوم! ولی اگر به من بگویند " اعجوبه بقاء " بهتر است! "

-مهمانان نوبت به نوبت نزد پرستو فروهر ، دختر فروهرها می روند و تسلیت می گویند، اما عجیب ترین تسلیت و ابراز ارادت که دهان خود پرستو هم تا مدتی از تعجب باز می ماند ، شنیدنی است : یک پسر جوان با گیس های دم اسبی در حالی به شدت احساساتی شده بود، جلوی پرستو زانو زد و با دست کفش او را لمس کرد و سپس برخاست و دستش را که به کفش پرستو فروهر خورده بود، بوسید!

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

-وقتی احمد منتظری، وارد حیاط خانه شد تا از پله ها بالا برود، یک نفر فریاد زد: درود بر منتظری! ولی هیچ کس به این شعار جواب نداد!و این تک فریاد پژواکی نداشت.

- سرود " ای ایران، مرغ سحر " و شعارهایی مثل " درود بر فروهر، سلام بر آزادی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، و..." سر داده می شود.

-این چپی ها هم استاد سوء استفاده از موقعیت هستند! انگار نه انگار که فروهر یک ناسیونالیست پروپاقرص و مخالف توده ای ها و چپی ها و..بود! شروع به خواندن یکی از سرودهای معروف کمونیستی می کنند !

-پرستو فروهر سخنرانی کوتاهی می کند، در بخشی از سخنانش که با تاثر و گریه برخی از حاضران همراه است، می گوید:" به دنبال تکه های کوچک حقیقت می گردم"

-اسلایدهایی از عکس های مختلف فروهرها بر دیوار خانه، نمایش داده می شود و این در حالی است که برخلاف میزبان ، بعضی مهمانان رسما کمی تا قسمتی کشف حجاب کرده اند!

-شیرین عبادی ، به طرز خیلی جالبی وارد خانه می شود، با جیغ شعار گونه! " درود بر فروهر" ...برنده جایزه یک و نیم میلیون دلاری موسسه نوبل مورد استقبال صمیمی "رئیس دانا" قرار می گیرد،

-یکی از چیزهایی که می تواند خستگی خبرنگاران را از تنشان دربیاورد، سر به سر گذاشتن است! یکی نزدیک شیرین عبادی شد و پرسید: خانم عبادی ! ممکن است شما یه روز رهبر یک انقلاب مخملین یا رنگین در ایران شوید؟ اول با نگاهی طرف را ورانداز می کند و سپس با شور و حرارت می گوید: آقا! اینقدر به دنبال قهرمان نباشید !

-اما من یک چیز جالب متوجه شدم، دوستان و همفکران فروهر در حزب ملت ایران( حزبی که فروهر رهبر آن بود) با آن سبیل های چخماقی شان، به جای سلام و خداحافظی می گویند: " پاینده ایران! "

-مراسم تمام می شود، بدون هیچ درگیری...تنش...بی نظمی!

خدایشان بیامرزد...

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'حاشیه نگاری خبرنگار "مهر" از مراسم سالگرد فروهرها' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016