سه شنبه 15 آذر 1384

اعتراض گنجی به حضور ماموران در ملاقات، شكوايه معصومه شفيعي در نود و سومين روز زندان انفرادي اكبر گنجي، ادوار نيوز

ادوار نيوز : معصومه شفيعي همسر اكبر گنجي روزنامه نگار زنداني كه نود و سومين روز از دور جديد زندان انفرادي خود را مي گذراند در نامه اي به شرح آنچه ديروز در ديدار اكبر گنجي با خانواده اش گذشت پرداخته است تا بار ديگر افكار عمومي را متوجه اين زنداني در بند و ستمهايي كه بر وي مي رود نمايد .


در متن اين نامه آمده است :

ظهر روز گذشته _دوشنبه 14 آذر 84_ به ما اطلاع دادند كه براي ملاقات با آقاي گنجي ساعت 4 به زندان اوين برويم.به اتفاق بچه ها آماده رفتن بوديم كه ساعت 15/3 دقيقه تلفن زنگ زد و به ما گفتند كه ملاقات به هم خورده است .به مادر آقاي گنجي كه با شادماني از شهر ري عازم اوين بود زنگ زديم كه نيايد؛ تصور كنيد وضع روحي اين مادر سالخورده بيمار را ، بعد از شنيدن خبر عدم امكان ملاقات فرزندش در حالي كه با شادي و اميد به ملاقات فرزندش سوار ماشين شده بود.بچه ها كلي پكر شدند و با نااميدي كفشها را كندند و غمگينانه به اتاق خود رفتند.

ساعت 15/4 دقيقه (يعني يك ساعت بعد ) دوباره به ما زنگ زدند و گفتند ساعت 45/4 دقيقه در اوين باشيد. بدين ترتيب امكان آمدن مادر آقاي گنجي از شهرري به اوين عملاً غير ممكن شد. من به اتفاق بچه ها و برادر آقاي گنجي به اوين رفتيم. بعد از اينكه ما را به دقت تفتيش بدني كردند به اتاقي هدايت كردند كه حدوداً 8 متر مساحت داشت و بسيار سرد بود. متوجه شديم كه اين اتاق درفاصله چند متري محل نگهداري آقاي گنجي قرار دارد. با اين حال براي طي اين چند متر مسافت ، به خاطر اينكه كسي آن را در اين حال و روز نبيند ، وي را سوار آمبولانس (پشت آمبولانس) كردند و به جلوي درب محل ملاقات آوردند.

او آمد در حالي كه به شدت لاغر و ضعيف بود با دستاني بسيار سرد و ريشي بلند و سپيد و قامتي نسبتاً خميده.

بچه ها در حالي كه گريه مي كردند مشغول احوالپرسي با پدر شان شدند كه ماموران به بهانه هاي مختلف (جواب دادن به تلفن ،برداشتن قاشق و چنگال ،قفل كردن فايل و...) وارد اتاق مي شدند.

بيش از 5 دقيقه از آمدن آقاي گنجي نگذشته بود كه آمدند در را باز كردند و گفتند ما بايد اينجا بنشينيم و بشنويم كه چه مي گوييد. آقاي گنجي به شدت برآشفتند و گفتند با اين شرايط ملاقات نمي‌كنيم. ما نيز كه به شدت عصبي شده و اشك از چشمانمان جاري بود اتاق ملاقات را ترك كرده و در حسرت انجام ملاقات به خانه برگشتيم .

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ننگ و نفرين بر مرام و وجدان آناني باد كه براي انتقام از منتقدانشان به فرزندان آنان نيز رحم نمي كنند و از گريان نمودن آنان لذت مي برند.ننگ و نفرين بر آناني باد كه دل شكسته و رنجور يك مادر سالخورده را كه در حسرت ديدار فرزندش شب و روز نمي شناسد و خواب و خوراك ندارد اينگونه آماج كينه هاي شخصي خود قرار مي دهند.

چقدر خردند و حقير و چقدر از اعمال ننگين خود ، تر سانند كه خانواده بي پناه منتقدان خود را اينگونه مي آزارند و از آزار آنان لذت مي برند.


معصومه شفيعي
سه شنبه 15/9/84
مطابق با نود و سومين روز زندان انفرادي آقاي گنجي

Copyright: gooya.com 2016