سيمين بهبهانی: نمیدانم که به سر روشنفکران این مملکت چه آمده است و بعدا چه خواهد آمد.
چهار صد تن از شخصیتها و فعالان فرهنگی و سیاسی کشور با انتشار نامهای خواستار آزادی عبدالفتاح سلطانی، وکیل مدافع زهرا کاظمی، شدند. عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان ، از موسسان «کانون مدافعان حقوق بشر» و عضو هیات مدیرهی «کانون وکلای دادگستری»، بيش از چهار ماه است كه در بازداشت بسر میبرد. او را به اتهام "جاسوسی" بازداشت كردهاند ، اما وكلای وی میگويند بازپرس پرونده اتهام جاسوسی را كاملاً منتفی میداند.
نويسندگان نامه، نگران سرنوشت آقای سلطانی هستند و میگويند اتهام "جاسوسی" برابر قوانين جمهوری اسلامی ايران میتواند عواقب بسيار سنگينی را متوجه آقای سلطانی نمايد. امضاكنندگان اين نامه از «رياست كميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل» و همهی «فعالين و سران نهادهای حقوق بشری» خواستهاند هر چه سريعتر وضعيت پرونده اين وكيل زندانی را پيگيری كنند.
در پای اين نامهی سرگشاده، نام شمار زيادی از چهرهها و شخصيتهای فرهنگی در داخل كشور ديده میشوند. دو تن از امضاكنندگان نامه ، خانم سيمين بهبهانی، شاعر و عضو كانون نويسندان ايران و آقای محمد بستهنگار از اعضای رهبری نهضت آزادی ايران، به سئوالات راديوی صدایآلمان پاسخ گفتهاند.
از آقای بستهنگار خواستيم اگر توضیحات بیشتری پیرامون انتشار نامهی این چهارصد نفر دارند، در اختیار شنوندگان قرار بدهند. آقای بستهنگار گفت:
محمد بستهنگار: بنام خدا و با تشکر از جناب عالی که این امکان را فراهم کردید. تقریبا از همان ۴ ماه پیش که آقای سلطانی را بازداشت کردند، با تماسهایی که با خانواده و وکلای آنها گرفته شد، متوجه شدیم که برای این نوع بازداشت هیچگونه دلیل، مدرک و سندی وجود ندارد. چندین بار در این راستا اقدام کردیم، چندبار نامههای متعددی به مقامات مربوطه نوشتیم و یکبار هم، تقریبا دوسه هفته قبل، میخواستیم به قوه قضاییه برویم و از مقامات قضاییه و شخص آقای رییس قوه قضاییه بخواهیم که علت بازداشت ایشان برای چه هست. به این مسایل توجه نشد، تا اینکه روز شنبهی گذشته عدهای در حدود ۲۵ـ ۲۴ نفر که از شخصیتهای سیاسی، اجتماعی و حقوقی بودند به دفتر آقای شاهرودی رفتند، ضمن اعتراض، نامهای را آنجا تقدیم کردند و خواستار آزادی آقای سلطانی شدند.
خانم سیمین بهبهانی هم در پاسخ به همین پرسش، از جمله چنین گفت:
سیمین بهبهانی: بله، ما خواستار آزادشدن زندانیان سیاسی هستیم و در درجهی اول آزادشدن آنها، و در درجهی دوم اگر واقعا گرفتار هستند، ترتیباتی داده بشود که مراعات اصل و انصاف در مورد آنها رعایت بشود. دادگاه صالحی باشد و آنها را بدون اینکه واقعا اتهامشان محرز باشد اینجور در فشار قرار ندهند، خانوادههای آنها را بی خبر از آنها نگذارند، زندگی آنها را پریشان نکنند. ببینید، وقتی یک نفر به زندان افتاد، تنها آن یک نفر نیست. آن یک نفر زجرش را در زندان میکشد، ولی خانوادهاش پریشان و پراکنده میشود. آسیبهایی به آنها میرسد که هرگز جبرانپذیر نخواهند بود. در هیچ جای عالم انصاف معمول نیست که یک نفر را بگیرند و چندماه نگه دارند، بدون خبر، بدون اینکه تفهیم اتهام به وی بشود و بدون اینکه بداند چه کرده که دستگیر شده است و در زندان نگهاش داشتهاند. من فکر میکنم که این مخالف عدل و انصاف است و باید که زودتر تکلیف آقای عبدالفتاح سلطانی و سایر زندانیان سیاسی، از جمله دکتر ناصر زرافشان و از جمله آقای گنجی و بقیه روشن بشود.
براستی پرسشی که ذهن همه را بخود مشغول کرده اینست که بازتاب اینگونه اقدامات در خود ایران چیست و آیا این اقدامات تاثیری در راستای آزادشدن آقایان سلطانی، زرافشان، گنجی و دیگران داشته است یا نه! در همین رابطه آقای بستهنگار میگوید:
محمد بستهنگار: باید بگویم، بازتاب اینگونه اقدامات در روزنامهها در سطح بسیار کمی است و بجز در یکی دو روزنامه، در داخل هیچگونه عکس العملی ایجاد نمیشود. حتا همین روزنامههای ۲ خردادی که میبایست قسمتی از این مسایل را درج کنند، از درج آن خودداری میکنند. اما، بازتاباش خارج از روزنامهها میان افراد و اشخاص خیلی روشن و مشخص است، همه احساس ناراحتی از این قضیه میکنند که چرا به این مسایل توجهی نمیشود. قبلا هم بازپرسی که پروندهی ایشان را دیده، برای ایشان قرار وثیقه صادر کرده است و با اینکه خانوادهاش این وثیقه را سپرده است یا میخواهند که بسپرند، ولی از آزادی ایشان خبری نیست و هیچ دلیلی هم برای نگهداری ایشان وجود ندارد و هیچگونه اتهامی هم به سمع وکلا و خانودادهی آنها نرسیده است که راجع به چه چیزی ست. اینست که باید و امیدواریم که هرچه زودتر رفع جرم از ایشان بعمل بیاید و ایشان بتوانند آزادانه به اجتماع، به سرکار خود و به فعالیتهایشان بازگردند.
خانم سیمین بهبهانی در ادامهی گفت و گوی صمیمانهیشان با دویچه وله پیرامون نامهای که چهارصدتن از شخصیتهای فعال فرهنگی و سیاسی منتشر کردهاند برای آزادی عبدالفتاح سلطانی، نگرانی عمیق خودش را نسبت به جامعه روشنفکری ایران و خطراتی که این جامعه را تهدید میکند ابراز میکند و میگوید:
سیمین بهبهانی: امیدوارم که شما مثل ما گرفتار نباشید. واقعا من چند روزی ست که اصلا حال خودم را نمیدانم و نمیدانم که به سر روشنفکران این مملکت چه آمده است و بعدا چه خواهد آمد.
دويچه وله: خانم بهبهانى، آقاى بستهنگار از اينكه دعوت ما را براى گفتگوى تلفنى پذيرفتيد، ممنونيم.
مصاحبه گر: جمشید فاروقی
[برای شنيدن اين گفتگو به اصل مطلب در سايت صدای آلمان رجوع کنيد]