امروز:
س: آقاي سحرخيز به عنوان عضو شوراي مركزي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات و قائم مقام پيشين مديرعامل خبرگزاري جمهوري اسلامي چه احساسي را داريد زماني كه وزير ارشاد اقدام شما در گراميداشت ياد دوستان و همكارانتان را "سورچراني سياسي" ميخواند.؟
ج: من از دو منظر بايد ابراز تأسف كنم. اول آن كه فرديكه به هر دليل و به هر شكل در دولتي انتصابي در جايگاه وزير ارشاد قرار گرفته بيش از آنكه مدافع حقوق مطبوعات و روزنامه نگاران كشور و نهادهاي صنفي و حمايتي آنان باشد، به فكر درجه و لباس نظامي پيشين خود است و حتي حاضر نيست كه در مجلس يادبودي كه اين نهادها و روزنامهنگاران آزاديخواه و مستقل تشكيل ميدهند شركت كند.
تاسف دوم از اين است كه ايشان خود را در جامعه رسانهاي كشور جا زدهاند و بر اين مسئله تاكيد ميكنند و عليه ديگران جوسازي و پروندهسازي مينمايند و گويا هنوز خود را در كسوت مقالهنويس كيهان ميبيند.
س: بر چه مبنايي شما چنين صحبتي ميكنيد.
ج: ببينيد ايشان چه سابقه رسانهاي دارند. آيا روزنامهنگار به معناي علمي و حرفهاي آن بودهاند؟ آيا ميتوان تهيه بولتن نظامي در سپاه و مقالهنويسي در يك روزنامه پروندهساز عليه روزنامهنگاران را سابقه رسانهاي ارزيابي كرد. شايد ما اشتباه ميكنيم و ايشان سابقهاي دارند كه تاكنون از جامعه خبري كشور پوشيده مانده است. بيايند و اعلام كنند كه تاكنون به عنوان خبرنگار، عكاس و گزارشنويس در كدام ماموريت خبري حضور داشتهاند. ايشان بگويند كه در دوران جنگ تحميلي در كدام عمليات نظامي در غرب و جنوب كشور قلم به دست گرفته و يا دوربين به دوش حاضر بودهاند؟ و يا حتي در زمان وقوع زلزله رودبار يا بم به عنوان روزنامه نگار و عكاس چگونه در صحنه حضور داشتهاند و معناي ماموريت خبري و سختي كار و خطرهاي احتمالي و حوادث مختلف درك كردهاند كه اكنون به خود حق ميدهند به روزنامهنگاران واقعي توهين كنند.
به نظر ميرسد كه سخنان ايشان در مسجد نور واكنشي است به مراسم روز شنبه انجمن صنفي و روز دوشنبه حسينيه ارشاد آيا حرف نادرستي در آنجا زده شد؟
خوشبختانه مطالب عنوان شده در اين مراسم توسط خبرنگاران، عكاسان و نمايندگان نهادهاي صنفي و حمايتي مطبوعات دردست و قابل بررسي است و چيزي جز تاكيد بر ضرورت دستيابي بر حقوق حقه اهالي مطبوعات و رونامهنگاران نبوده است. نميدانم ايشان به كدام حرف و نقد ايراد داشتهاند كه چنين برافروخته و ناراحت شدهاند. كاش ايشان به جاي توهين به نمايندگان جامعه رسانهاي و نمايندگي ملت در مجلس شوراي اسلامي ميگفتند كه چه حرف ناحقي زده شده است.
آقاي هرندي به جاي آنكه به وظيفه قانوني خود در حمايت از مطبوعات و روزنامهنگاران بپردازند، و به دلداري آنان بپردازند كه در جريان سفر هزينه دادهاند و يا در زمان پوشش خبري حادثه سقوط مورد ضرب و جرح و اهانت قرار گرفتهاند، تيغ برداشته و چون حاكمان نظامي "دور شو" و "كور شو" ميگويند و قصد گردن زدن دارند. ايشان هم در كسوت آناني قرار گرفتهاند كه روزنامهنگاران را چيزي جز "مرغ عروسي و عزا" نميدانند.
س: آقاي وزير سخنان بيان شده در اين مراسم ها را "سورچراني سياسي" خواندهاند، اشاره شما به مرغ عروسي و عزا به اين عبارت است؟
ج: دقيقا. در جامعه ايران گويا روزنامهنگاران به هر علتي متهم و محكومند و بايد سر آنها را بريد و آنان بايد مرغ عروسي و عزا باشند. آقاي هرندي بايد بدانند اگر مراسم سورچراني هم هست، براي آناني است كه شكمهاي خود را از اين مرغهاي عروسي و عزا، انباشتهاند و هر روز پرتر ميكنند.
ايشان به جاي اين سخنان كاش ميگفت كه به عنوان كسي كه بر صندلي وزارت ارشاد تكيهزده، به عنوان وظيفه قانوني خود طي يك هفته اخير در حمايت از حقوق روزنامهنگاران و عكاسان شهيد و خانواده هايشان چه كرده است؟
ايشان كاش به جاي اين درشتگوييها و اتهامهاي كيهاني اعلام ميكرد كه در برابر توهين و برخوردهاي نامناسبي كه با عكاسان و روزنامهنگاران رسانهها در جريان پوشش خبري حادثه سقوط هواپيماي سي_ 130 شد چه اقدامي در جهت رعايت حقوق روزنامهنگاران و عكاسان انجام دادهاند و افراد خاص اكنون در چه وضعيتي هستند و اسناد تاريخي و حقوقي اين ماجرا كه از روزنامهنگاران گرفته شده كجاست. ايشان اگر ادعاي عضويت در جامعه رسانهاي ايران را دارد، بايد اين نكته را آويزه گوش خود كند كه منافع صنفي و منافع ملي بالاتر از منافع شخصي و درجه و لباس نظامي است. جامعه رسانهاي كشور با توجه به اين دشمني و عناد آشكار كه ريشه در پروندهسازيهاي كيهان و باند سعيد امامي دارد، حق دارد كه از آقاي صفار هرندي بخواهد كه هر چه سريعتر از پست و مقام خود استعفا دهد.
س: سخنان ايشان گويا اشارهاي هم به اقدام نمايندگان مجلس براي استيضاح وزيران دولت احمدينژاد دارد؟
ج: ظاهرا ايشان به جز روزنامهنگاران آزاد و مستقل، كليه اصلاحطلبان از جمله نمايندگان مجلس را كه خواستار پيگيري اين ماجرا بودهاند، خطاب قرار دادهاند و مستقيما به آن گروه از نمايندگان ملت كه خواستار روشن شدن ماجرا و برخورد با خاطيان هستند توهين كردهاند. به نظر من نمايندگان استيضاح كننده حق دارند بابت توهيني كه آقاي هرندي كردهاند، ايشان را براي اداي توضيح به مجلس فراخوانند و در صورت لزوم خواستار استيضاح ايشان نيز شوند.