یکشنبه 4 دی 1384

بيانيه شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت پيرامون دستگيري فعالين کارگري

از قصه پر غصه آزادي ستيزي و حکايت پر شکايت عدالت گريزي در اين ديار ،گوئي گزيري نيست. نسل امروز تاوان سکوت نسل ديروز در برابر انحراف از آزادي ، استقلال و عدالت را ميپردازد ، پس فرياد برآوريم تا نسل فردا ، ما را به عتاب خطاب نکنند. اين باغ ويران را هر روز بري و زندان ايران را هر روز ميهمان تازه تري ميرسد.
خبر دستگيري فعالين کارگري ، باري ديگر بر دوش ما و دليلي مکرر بر خروش ماست . شنيديم و به درد شنيديم که اعضاي سنديکاي شرکت واحد ، به حکم عسس به محبس در آمدند تا شاهدي ديگر باشند بر همراهي زر و زور و تزوير و برهاني ديگر باشند بر همکاري تيغ و طلا و تسبيح. امروز بزرگاني در کنج زندانند که از دل جنبش کارگري ، رايت برابري برافراشتند و قدمي بر نداشتند جز در راه احقاق حقوق بنيادين خود.
اعضا و بنيانگزاران سنديکاي شرکت واحد ، که همگي از فعاين پاکباز جنبش کارگري ايرانند ، به جرم مطالبه حداقل حقوق خود بازداشت شده اند. چه کسي است که نداند ، منصور اصانلو و ديگر همراهانش ، تنها به جرم اينکه براي بهبود وضع کارگران پاي در راه نهاده اند ، ديروز مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند و امروز به زندان افکنده شده اند و سنديکاي آنان تعطيل گرديده است، تا فردا چه برسر آنها خواهد رفت . چه کسي است که نداند اين امر يعني نقض آشکار حقوق انساني که به صراحت در ماده 23 اعلاميه جهاني حقوق بشر بر آن تاکيد شده است که " هر شخصي حق دارد که براي دفاع از منافع خود با ديگران اتحاديه تشکيل دهد". آيا سنديکاي شرکت واحد چيزي جز اتحاديه اي براي دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان اين خاک است؟
اکنون مائيم و وظيفه اعتراض . اما به چه کسي اعتراض کنيم و از چه کسي دادستانيم که دادستان خود به ميدان آمده است! فرشته اي که بر سر در ديوان قضا چشم بسته ايستاده است ، گوئي بجاي ترازو ، تيغ بدست گرفته تا بجاي داد مظلوم ، داد از مظلوم ستاند . آقاي دادستان ! ما تنها به دربند بودن دانشجويان اعتراض نميکنيم ، ما تنها به بستن مطبوعات اعتراض نميکنيم ، ما تنها به بازداشت وبلاگ نويسان و روزنامه نگاران اعتراض نميکنيم ، ما تنها به ادامه زندان گنجي ، سلطاني و زرافشان و ديگر زندانيان سياسي اعتراض نميکنيم ، ما تنها به قتل زهرا کاظمي اعتراض نميکنيم ، آري به همان قوت و با همان شدت به زنداني شدن کارگران اعتراض ميکنيم ، به نقض حقوق اوليه زحمتکشان اعتراض ميکنيم ، به استثمار و بهره کشي از کارگران اعتراض ميکنيم ، ما به فقر و تبعيض مخصوصا براي اقشار محروم جامعه اعتراض ميکنيم و در يک کلام به نقض حقوق بشر در ايران اعتراض ميکنيم . آقاي دادستان اعتراض ما تنها به نقض حق آزادي عقيده (ماده 18 اعلاميه جهاني حقوق بشر) ، نقض حق آزادي بيآن (ماده 19 اعلاميه) ، نقض حق آزادي تشکيل انجمنها (ماده 20اعلاميه) نقض حق اداره امور عمومي (ماده 21 اعلاميه) نيست بلکه علاوه بر آن ما به نقض حقوق اوليه کارگران (ماده 23 اعلاميه) ، وجود تبعيض عليه زنان (مواد متعدد کنوانسيون رفع تبعيض) ، نقض حقوق کودکان (ماده 1 پيمان نامه حقوق کودک) ، نقض حق بهداشت و سلامت کودکان (ماده 24 پيمان نامه) نقض حق برخورداري از آموزش براي کودکان (ماده 28 پيمان نامه) و بسياري مسائل ديگر که در جاي خود به آنها خواهيم پرداخت ، اعتراض داريم.
اما و صد اما که روي سخن ما نه با قدرتمندان که با مردم ايران است تا بدانند و قضاوت کنند در مورد صحت و سقم ادعاي مناديان ظاهري عدالت و مدافعان شعاري محرومان ، تا در عمل بيازمايند ادعاي مهرورزي را ، تا به محک تجربه بسنجند ادعاي مبارزه با فقر و فساد و تبعيض را ، تا به عيان ببينند معناي ادعاي مبارزه با مفاسد اقتصادي را ، تا بشناسند آنانرا که شعار مبارزه با رانت و باندشان گوش فلک را کر کرده ، اما در عمل کارگران را به زنجير ميکشند ، آنانرا که عدالت ادعائيشان تنها از ميان محرومان قرباني ميگيرد ، آنانرا که شعار سادگي ميدهند ، اما وزير 20 ميلياردي معرفي ميکنند و بالاخره آنانرا که شرايط سخت معيشت کارگران را ميبينند اما با تشکيل سنديکاي مستقل کارگري برخورد قهرآميز ميکنند.
در چنين شرايطي است که ميتوان صحت ادعاي گروههائي را آزمود که خود را جنبش عدالتخواه مينامند اما در برابر نقض صريح عدالت دم فرو ميبندند و در چنين اوضاعي است که ميتوان دانست که چقدر کارگران بي خانه اند. آري اين است معناي عدالت در قرائت رسمي آقايان از دين و اين است دولت مهرورزي ! جناب احمدي نژاد ، دو صد گفته چون نيم کردار نيست، زنداني شدن فعالين کارگري حجت موجه بر ادعاي شماست.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

بازداشت فعالين جنبش کارگري معنائي جز اين ندارد که حاکميت تاب تحمل فعاليت مستقل کارگران را ندارد ، چرا که بنيادش بر استفاده ابزاري از کارگران و مطالبات آنان است ، چرا که بقايش در زجر و حبس هر کسي است که به دنبال احقاق حقوق انساني و اجتماعي خويش است و چرا که نه در نظر و نه در عمل ، اعتقاد و اراده اي بر اصلاح بنيادين مناسبات اقتصادي و محو ريشه اي استثمار و تبعيض وجود ندارد.
دفتر تحکيم وحدت خود را همراه و هميار جنبش کارگري ايران ميداند و بر حقانيت مطالبات بنيادين آنان پاي ميفشارد و دفاع از حقوق آنانرا بر خود فرض ميداند.ما قبلا اعلام نموده ايم و اکنون نيز تاکيد ميکنيم که تقويت و حمايت جنبشهاي اجتماعي و از جمله جنبش کارگري را هدف راهبردي خود ميدانيم و در اين راه از هيچ کوششي فروگذار نکرده و همچنانکه از دوستان دانشجوي خود حمايت ميکنيم ، به اعمال فشار و محدوديت و محروميت بر کارگران و بخصوص فعالين کارگري اعتراض کرده و از حقوق انساني و اجتماعي آنان حمايت ميکنيم .حاکميت بداند که امروز جنبش کارگري ايران تنها نيست ، خيل دانشجويان و تحصيلکردگان ايران در کنار او و متحد او براي تحقق عدالت واقعي و سعادت حقيقي است.
دفتر تحکيم وحدت با صراحت اعتراض خود را به بازداشت فعالين کارگري اعلام داشته و خواستار آزادي فوري و بي قيد و شرط اين عزيزان و بازگشائي سنديکاي شرکت واحد و تشکيل سنديکاهاي مستقل و غير دولتي کارگران – اين حق مسلم کارگران – است. کاگران شريف و زحمتکش ايران و خانواده هاي محترم بازداشت شدگان اخير نيز آگاهند که دانشجويان ايران تا آخرين قدم در کنار آنان و يار و پشتيبان آنان خواهند بود.

شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بيانيه شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت پيرامون دستگيري فعالين کارگري' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016