خبرگزاري فارس: 50 كارشناس امور هستهاي طي بيانيهاي كه اخيرا از سوي يك مركز مطالعاتي منتشر شده است تاكيد كردهاند سياست آمريكا و اتحاديه اروپا باعث جلوگيري از تلاش ايران براي دستيابي به توان هستهاي نخواهد شد.
به گزارش خبرگزاري فارس اين بيانيه كه طي ماه جاري ميلادي (دسامبر) با هماهنگي مركز مطالعاتي "شوراي اطلاع رساني امنيتي انگليس آمريكا" و از سوي 50 كارشناس در امور امنيت هستهاي، جلوگيري از مناقشات و امور خاورميانه صادر شده از تمامي طرفهاي درگير در مناقشه خواستار اتخاذ رويكرد سازندهتر و انعطاف پذيرتر شده است.
بر اساس اين بيانيه، آمريكا و اتحاديه اروپا مجبور به شناسايي حدود نفوذ و تهديدهايشان، ديپلماسي و مصالحه خلاق از سوي تمامي طرفها و صرفا يك گزينه قابل قبول هستند.
در ميان كسانيكه از اين ابتكار عمل مشترك از سوي آمريكا و اروپا حمايت ميكنند، اسامي اين افراد به چشم ميخورد:
پرفسور "رابرت هايند"، رئيس مركز "بريتيش پوگ واش" و يكي از نويسندگان كتاب "جنگ ديگر نه: جلوگيري از مناقشه در عصر هستهاي" به همراه "سر ژوزف روتبالت"، "هانس فون اشپونك"، هماهنگ كننده پيشين امور بشر دوستانه سازمان ملل در عراق؛ "جك مندلسون" پرفسور دانشكده امور بين الملل اليوت در دانشگاه جرج واشنگتن؛ "پگي ميسون"، رئيس پيشين گروه مطالعات كارشناسي سازمان ملل در امور راستي آزمايي و نماينده پيشين كانادا در امور خلع سلاح سازمان ملل؛ دكتر "ولاديمير اورلوف"، مدير مركز "مطالعات سياسي مسكو" و شخصيت برجسته روس در امور عدم گسترش هستهاي؛ دكتر "علي انصاري"، استاد علوم سياسي ايران و كارشناس مركز مطالعات چتام هاوس، لرد "گاردن" ژنرال نيروي هوايي و معاون پيشين رئيس ستاد دفاعي، "برايان انو"، موسيقيدان و نويسنده، "سر ديويد هير"، نمايشنامه نويس انگليسي.
براساس اين بيانيه، قطعي نيست كه آيا تهران به دنبال دستيابي به آستانه توانايي تسليحات هستهاي است يا خير.
ايران همواره تاكيد كرده است برنامه هستهاي آن صرفا صلح آميز است و بازرسيهاي بي سابقه آژانس بين المللي انرژي اتمي هيچگاه انحراف برنامه هستهاي ايران به سوي تسليحات هستهاي را اثبات نكرده است.
اين بيانيه در ادامه ميافزايد: راهبرد كنوني آمريكا و اتحاديه اروپا درخواستهاي بدون انعطافي را براي ايران مطرح ميكند بدون آنكه از موضوعيت لازم برخوردار باشند و اين درخواستها تبعيض آميز به نظر ميرسند و احتمالاً عزم دولت ايران را براي دستيابي به فناوري هستهاي و توانايي تسليحاتي تقويت ميكند.
*متن بيانيه 50 كارشناس هستهاي
#رويكرد سازنده اتحاديه اروپا - آمريكا در قبال مناقشه هستهاي ايران
اين هراس وجود دارد كه شكست مذاكرات ميان ايران و سه كشور اروپايي/ اتحاديه اروپا به يك بحران تمام عيار تبديل شود مگر آنكه تمامي طرفها رويكردي سازندهتر و انعطاف پذيرتر، اتخاذ كنند.
ايران ميگويد توسعه توان هستهاي آن خطري ندارد اما ما مانند آژانس بين المللي انرژي هستهاي هنوز در قبال اين امر متقاعد نشدهايم. همكاري ايران با بازرسيهاي بين المللي به اعتماد سازي هايي كمك كرده است اما روشن نيست كه آيا ايران به دنبال دستيابي به آستانه توانايي تسليحات هستهاي است يا خير.
ما قاطعانه با اين امر موافقيم كه دستيابي ايران به سلاح هستهاي يا ديگر دولتهاي غير هستهاي، بيثبات كننده و خطرناك خواهد بود و بايد از اين امر جلوگيري شود. با اين حال، بعيد است كه راهبرد كنوني اتحاديه اروپا و آمريكا به چنين هدف مهمي دست يابد.
ما راهنماييهاي ذيل را براي دستيابي به اين نتيجه مطلوب پيشنهاد ميكنيم:
*كوتاهيهايي كه تاكنون صورت گرفتهاند
اتحاديه اروپا در ابتدا وارد آنچه شد كه به نظر ميرسيد مذاكرات سازنده با ايران باشد. با اين حال، مواضع غير قابل انعطاف دو طرف ميز مذاكرات، به چشم انداز يك راه حل قابل مذاكره صدمه زده است بويژه تحقق درخواستهاي بدون انعطاف اتحاديه اروپا دشوار است.
به رغم فقدان حمايت آشكار توافقي ميان دو طرف، مذاكره كنندگان اتحاديه اروپا، تاكيد ميكند دولت ايران تمامي تلاشهاي را خود براي توليد سوخت هستهاي كنار بگذارد و اما اين امر مشهود است كه امتيازهاي پيشنهادي از سوي اتحاديه اروپا براي متقاعد كردن ايران به انجام داوطلبانه حقوق توافق ميان دو طرف، ناكافي است. به علاوه تهديدات ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل بدون حمايت گسترده بين المللي فاقد اعتبار است.
اتحاديه اروپا و آمريكا از قدرت سياسي خود براي صدور قطعنامهاي در شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در ماه سپتامبر بشدت استفاده كردند كه ايران را به عدم پايبندي به پيمان منع گسترش تسيلحات هستهاي متهم كرد اما ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت به زمان ديگر موكول شد. با اين وجود، آنگونه كه با توجه به اوضاع كنوني مشهود است، دستيابي به توافقي در قبال ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت و پس از آن اعمال شكل مناسب تحريم عليه ايران در شوراي امنيت حتي بسيار دشوارتر و تعيين كننده است.
گرچه اين ضعفها در ديپلماسي اتحاديه اروپا جدي است، در عين حال رفتار دولت ايران به مخاطره افكندن چشماندازهاي حل اين مناقشه ادامه ميدهد.
در عين حال، اهمال دولت آمريكا براي بكارگيري ديپلماسي معقولي در قبال ايران يا منتفي دانستن اقدام نظامي عليه اين كشور، به اين مسائل لطمه زده است. به نظر ميرسد سياست آمريكا بر اين امر استوار است كه انزواي هر چه بيشتر ايران تغيير رژيم اين كشور را ميسر خواهد كرد. چنين سياستي مبتني بر توهم است و قريب به يقين نتيجهاي عكس در بر خواهد داشت و هيچ جايگزيني مناسبتر از تعاملي كه اكنون به آن بشدت نياز است، وجود ندارد.
به تصوير كشيدن ايران و فرهنگ اسلامي آنگونه كه رسانههاي غربي اقدام ميكنند به اينگونه كه از بمبگذاران انتحاري و افراد مسلحي كه نقاب به چهره دارند، حمايت ميكند و افراد متعصب و داراي ريش در آن در قدرت هستند، نيز از پيشرفت در حل مسئله هستهاي ايران جلوگيري ميكند. ارائه تصوير واقعيتر و فراگيرتر از زندگي در ايران مهم است. در غير اين صورت، مسائل نه چندان درست و هراس هاي ساختگي كه براي جلب حمايتهاي عليه عراق بكار گرفته شد، ممكن است براي ارائه تصويري هولناك از ايران بكار رود.
*راهي براي پيشرفت
اظهارات علني سياستگذاران و تصميم سازان اتحاديه اروپا و آمريكا هم غالبا در منعكس ساختن اين امر كه ايران كشوري پيچيده است، اهمال كرده است. اين كشور فرهنگ و تاريخي غني دارد و از مردمي داراي تواناييهاي تكنولوژي، اقتصادي و سياسي برخوردار است و هراس مردم آن از حمله خارجي قابل درك است. نگرش محدود صرفا باعث تشديد تنش ميان ايران و غرب ميشود. مناقشه هستهاي كنوني، نه علت بلكه نشانه كوتاهي در رهبري است. اين رهبري در صورتي كه جلوگيري از بحرانهاي سياسي بيشتري مانند بحران كنوني، مد نظر باشد بايد در طولاني مدت بهبود يابد.
ما به اين باوريم كه بهترين راهبرد در كوتاه مدت حصول اطمينان در قبال اين امر است كه كنترلهاي اعمالي بر چرخه سوخت هستهاي ايران منصفانه و برابر باشد و تهران براي رفع نگرانيهاي بينالمللي بايد رژيم بازرسيهاي سر زده را فراتر از آنچه در توافقاتش با آژانس تصريح شده است، بپذيرد.
در ادامه بيانيه اين كارشناسان آمده است، گرچه براي ايران و ديگر كشورها در طولاني مدت مطلوب خواهد بود كه به ديگر منابع انرژي ايمنتري متكي باشند، دولتهاي آمريكا و اتحاديه اروپا بايد اين مسئله را به رسميت بشناسند كه بدون شواهد و مدارك نشان دهنده توسعه تسليحات هستهاي از سوي ايران، به حق بودن و توانايي آنها براي اعمال محدوديتها بر برنامه هستهاي ايران محدود خواهد بود.
در اين بافت و در سايه همكاري هستهاي پيشنهادي آمريكا با هند (كشوري كه عضو NPT نيست) اصرار اتحاديه اروپا و آمريكا مبني بر اينكه ايران به طور دائم فعاليتهاي سوخت هستهاي خود را كنار بگذارد، از سوي پيمان منع گسترش تعليمات هستهاي حمايت نميشود و تبعيض آميز است. اين امر ممكن است در عين حال اين برداشتها را در ميان كشورهاي اسلامي تقويت كند كه آمريكا و اتحاديه اروپا به تنزل جايگاه آنها به مقام درجه دو علاقه دارند. قصد آمريكا و انگليس براي به روز كردن زرادخانههاي هستهاي خود در عين حال، آنها را با اين اتهامات مواجه ميكند كه دورويي ميكنند. سرانجام كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد بويژه به ايران به اينگونه مينگرنند كه «مرغ همسايه براي آن، غاز است» و ميهراسند كه محور آمريكا و اتحاديه اروپا هم براي محدود كردن دسترسي آنها به فناوري قدرت هستهاي تلاش كنند.
بدون انعطافپذيري در قبال موضوع اصلي توليد سوخت هستهاي ايران، چشمانداز محدودي درباره دستيابي به توافق با ايران يا ايجاد اجماع قوي بينالمللي براي رويارويي با «پرونده هستهاي» ايران، وجود دارد.
بنابراين بهترين ارزيابيها از اين امر حكايت دارند كه ايران چندين سال و احتمالاً يك دهه تا دستيابي به هرگونه سلاح هستهاي بالقوه فاصله دارد و ما تجديد تلاش اتحاديه اروپا و آمريكا به منظور مذاكره سازنده بر سر يك توافق منصفانهتر با دولت ايران را توصيه ميكنيم.
چنين توافقي ممكن است مورد پذيرش ايران به اين گونه باشد كه:
* يك رژيم بازرسيهاي مداوم آژانس بينالمللي انرژي اتمي در اين كشور، داراي قدرت بازديد از هر مكاني با در نظر گرفتن حاكميت و امنيت ايران ايجاد كند؛
* ساخت راكتور هستهاي آب سنگين در اراك را كه منبع خطرناك بالقوه توليد پلوتونيوم براي سلاحهاي هستهاي است، براي هميشه متوقف كند؛
* اهداف خود براي بازفراوري سوخت هستهاي مصرف شده را كه به آساني ميتوان آن را براي توليد سلاح هستهاي منحرف كرده كنار بگذارد؛
* براي هميشه از حق خود به موجب ماده 10 NPT براي خروج از رژيم پادمانهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي چشمپوشي كند يا در صورت كوتاهي در اين خصوص، قانوني داخلي را تنظيم كند كه دولت ايران را براي هميشه به سياست عدم دستيابي به سلاح هستهاي ملزم ميكند.
اين اقدامات ايران ميتواند در ازاي امتيازهاي ذيل صورت گيرد:
*پذيرش بينالمللي توانايي ايران براي توليد محدود سوخت هستهاي، احتمالاً شامل توليد اورانيوم با غناي پايين تحت پادمانهاي گسترده تجويزي مطروحه در بالا و؛
*يك طرح دقيق و مشروح اقداماتي كه به نگرانيهاي اقتصادي و امنيتي ايران توجه ميكند.
تنها يك فرمول بالقوه وجود دارد. دولت ايران گفته است كه براي پذيرش بازرسيهاي جدي و شفافيت كامل فعاليتهاي چرخه سوخت هستهاي آمادگي دارد. رئيس جمهور ايران در عين حال اظهار داشته است كه توسعه تسليحات هستهاي در تضاد با قانون اسلام است و رهبري عالي ايران نيز چنين بيان كرده است. بنابراين دولت ايران نبايد هيچ مخالفتي براي چشمپوشي از حقش براي خروج از NPT داشته باشد.
*راهي به سوي جلو: كنترل جهاني مواد هستهاي خطرناك
به موجب ماده چهار پيمان منع گسترش تسليحات هستهاي توسعه يك برنامه انرژي هستهاي تحت پادمانهاي آژانس بين المللي انرژي اتمي حتي اگر اين برنامه به توانايي آستانه ساخت سلاح هستهاي برسد، براي ايران قانوني است. بسياري ديگر از كشورها هم اكنون به اين آستانه رسيدهاند. ماهيت استفاده دوگانه انرژي هستهاي "پاشنه آشيل" NPT است كه جامعه بينالملل بايد هر چه سريعتر اين معضل را حل كند.
در حالي كه اكثر كشورهايي كه سلاح هستهاي در اختيار ندارند به موجب ماده چهار NPT ، تمايلي براي چشمپوشي از حق خود ندارند، آنها ممكن است براي پذيرش يك رويكرد سازمان يافته جديد در قبال چرخه سوخت هستهاي آمادگي داشته باشند، مشروط بر اينكه:
_توسط اصول جهاني تحقق يابد كه به تمامي كشورها اعمال ميشود؛
_ كشورهاي داراي سلاح هستهاي گامهاي اضافي و معقولي در قبال خلع سلاح هستهاي بردارند و محدوديتهاي مشابه نيز به آنها اعمال شوند.
تعهد كامل دولت آمريكا به اين رويكرد چند جانبه در صورتيكه ظهور يك نظام كنترل هستهاي جهاني جديد و قويتر مدنظر است، ضروري است.
به علاوه با توجه به اينكه انرژي هستهاي يك گزينه انرژي بسيار بحث برانگيز به دلايل، اقتصادي، زيست محيطي و امنيتي است، كشورهاي عضو گروه هشت بايد صندوقي به نام "صندوق بينالمللي انرژي ماندگار (International Sustainable Energy Fund) جهت ارائه جايگزيني واقعگرايانه براي "اتمهايي براي صلح" ارائه دهند.
*نتيجهگيري
ايرانيها مردمي مغرور و وطنپرست هستند. سياستهاي تبعيضآميز آمريكا و اتحاديه اروپا عليه ايران احتمالاً به تقويت حمايت داخلي از دولت كنوني و تلاشهاي آن براي دستيابي به فناوري هستهاي خواهد شد و فشار بينالمللي بر ايران را كاهش خواهد داد.
راهبرد كنوني اتحاديه اروپا و آمريكا، احتمالاً صرفا تهران را به سوي شرق و ايجاد روابط اقتصادي و سياسي بيشتر با روسيه، چين و هند سوق خواهد داد. روسيه مشتاق است كه عرضه كننده اصلي و كنترل كننده فناوري هستهاي ايران باشد. چين و هند به حد فزايندهاي به قراردادهاي نفتي و گازي با ايران براي رشد اقتصادي آتي، متكي هستند. آمريكا و اتحاديه اروپا بايد حدود نفوذ و تهديدات خود را شناسايي كند. روسيه، چين و هند در صورتي كه فرصتي به آنها داده شود ميتوانند نقشي قطعي و مثبت ايفا كنند. آنها احتمالاً از تلاشها براي جلوگيري از مناقشه در قبال ايران حمايت ميكنند اما در عين حال از ظهور يك رژيم مسلح به سلاح هستهاي در تهران جلوگيري ميكنند.
اگر مذاكرات از سر گرفته نشود، اين مناقشه ممكن است به بن بستي در شوراي امنيت سازمان ملل منجر شود. اين امر به ايران فضاي لازم براي توسعه شفاف توانايي هستهاي خود به موجب پادمانهاي موجود را ميدهد. در عين حال اشارههاي مستمر مقامهاي آمريكايي به چشمانداز اقدام نظامي عليه ايران به دولت ايران انگيزه قوي را براي افزايش تلاشهاي خود در اين مسير خواهد داد. در صورتيكه كه چنين اتفاقاتي روي دهد، نبايد چشمانداز اقدام نظامي آمريكا يا اسرائيل را مدنظر قرار نداد. حمله نظامي عليه ايران، فاجعهاي براي امنيت جهاني و منطقهاي خواهد بود و بايد از آن اجتناب كرد. ديپلماسي و مصالحههاي خلاق از سوي تمامي طرفها تنها گزينه قابل قبول است.