دیپلمات های واشنگتن پی در پی این ورد را تکرار می کنند که گزینه راه حل نظامی برای توقف فعالیت هسته ای ایران در دستور کار نیست. اروپایی ها هم همین را می گویند.
چینی ها که به نفت ایران وابسته اند و روس ها که با شرکت در فعالیت هسته ای ایران درآمد میلیاردی دارند هم روی این موضوع تاکید می کنند.
حتی خروس لاری های دولت بوش هم تهدیدی نمی کنند. وقتی هفته پیش از دیک چنی معاون رئیس جمهور در یک گفت و گوی تلویزیونی پرسیدند آیا امریکا ممکن است به نیروی نظامی متوسل شود او با خود سوال مثل یک شی رادیو اکتیو برخورد کرد. وی با احتیاط و اجتناب از لحنی که یک بار برای تهدید صدام استفاده کرده بود گفت:« هیچ رئیس جمهوری نباید گزینه راه حل نظامی را از روی میزش کنار بگذارد. پس بگذارید سرجایش باقی بماند.»
به نظر می رسد چنی قصد داشت ابهام بیشتری به قضیه بدهد تا ایران هیچ شقی را قطعی فرض نکند.
خود همین برخورد دو پرسش را بر می انگیزد. آیا اگر دیپلماسی پاسخ ندهد امریکا گزینه نظامی دارد؟ و اگر ندارد چه؟
دابلیو پاتریک لانگ رئیس سابق اطلاعات خاورمیانه در آژانس اطلاعات وزارت دفاع می گوید:« چرند است که بگوییم هیچ راه حل نظامی برای این ماجرا وجود ندارد ممکن است. این راه حل دلخواه و خوشایند نباشید اما وجود دارد.»
گفته لانگ گرانیگاه اعتقاد دولت بوش مبنی بر این است که ایران می تواند به عنوان یک نمونه آزمایشی برای یک عملیات انحصاری نظامی علیه یک تهدید احتمالی باشد. این سیاستی است که بوش در سال 2002 اعلام داشته است.
اما از دور خارج کردن تاسیسات هسته ای ایران به این شیوه و برای به تاخیر انداختن پیشرفت هسته ای ایران نه تنها متحدان امریکا را از آن دور می کند بلکه حتی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی نیز دشمنان ثابتی برای امریکا می تراشد. گذشته از این ایران راه های فراوانی برای تلافی در اختیار دارد. مانند بازارهای نفت، خلیج فارس و مبارزان حزب الله.
یکی مقام مسئول امریکایی که در طراحی تهاجم به عراق نقش عمده ای داشت در پاسخ به این پرسش که آیا امریکا می تواند دست به چنین اقدامی بزند؟ می گوید:« مطمئنا اما این که آیا ما می توانیم عواقب آن را مدیریت کنیم؟ تردید دارم.»
ممکن است از لحاظ عملی این اقدام برای امریکا دشوار نباشد اما مساله اصلی در این باره عواقب جهانی چنین اقدامی است.
با این حال کارشناسان معتقدند اقدام نظامی نمی تواند برنامه هسته ای ایران را کاملا متوقف کند و تنها شاید آن را به تاخیر بیندازد.
در میان اهدافی که به اذعان غربی ها پنتاگون با کمک گزارش های بازرسان بین المللی تعیین کرده است علاوه بر تاسیسات آشکار هسته ای نقاطی نیز وجود داند که واشنگتن تنها ادعای وجود تاسیسات هسته ای را در آنها دارد و نمی تواند دلیلی بر آن بیاورد. هم چون حمله موشکی که آمریکا به داروخانه ی شفا در سودان انجام داد، ممکن است بعدا معلوم شود اهداف نظامی آمریکا تنها یک کارخانه ی ساعت سازی و یا حتی بدتر، یک مهد کودک بوده است!
لانگ این امر را عادی می داند و معتقد است «چنین چیزهایی» در همسایگی هزاران هدف ممکن است وجود داشته باشند!
اسراییل نیز که ایران هسته ای را تهدیدی برای موجودیت خود می داند، تاکنون بیشترین تهدیدهای لفظی را در مورد حمله ی نظامی به ایران کرده است اما مسئولان این رژیم خود نیز معترف اند توان هوایی کافی برای چنین اقدامی را ندارند.
اظهارات روز یکشنبه شائول موفاز از همین رشته تهدیدات است. وی گفت اسراییل خود را برای حمله به ایران آماده می کند گرچه گزینه ی دیپلماسی در اولویت قرار دارد.
اما صحبت درباره حمله نظامی و استفاده از اصطلاحات نظامی یک چیز است و پذیرفتن عواقب سیاسی آن چیز دیگری. جان همسر یک مامور وزارت دفاع سال های 97 تا 99 می گوید: شما با مردمی که به خاطر حمله نظامی به کشورشان در کنار رهبر مذهبی و اصول گرایشان گرد خواهند آمد چه می توانید بکنید؟»