خسرو شميراني
[email protected]
- دستگيري ها همچنان ادامه دارند. ديشب (چهارشنبه 12 بهمن) آقاي حسين شهسواري عضو هيئت مديره سنديکا در يکي از مناطق در حين رانندگي دستگير شد.
- خانم سليمي به گروگان گرفته شد. وي را با فرزند دوساله اش از منزل دستگير کرده و به زندان بردند. آنها رفته بودند که آقاي سليمي را دستگير کنند.
- کودک دو ساله را غروب روز يکشنبه آزاد کرده بودند.
- در بعضي از اتوبوسها که من خود شخصا اطلاع دارم، همراه با راننده، نيروي انتظامي روانه ميکنند.
- بعضي همکاران با ما پاي تلفن صحبت نميکنند
- فرداي دستگيري ها به هر راننده پنجاه هزار تومن بن کارگري دادند و به نوعي سعي کردند تا سکوت آنها را بخرند.
- اين نوع نگاه ايدئولوژيک، به لحاظ اخلاقي نادرست است و باعث ضربه خوردن به اين حرکت مي شود
- در نازي آباد حدود سيصد نفر دستگير شده اند.
- اين خانم به آن افسر پاسخ داده بود که آقاي محجوب نماينده کارگران نيست.
آقاي احمدي نژاد، رئيس دولت "مهرورزي" و محمد باقر قاليباف کانديداي اصلح رهبر، شهردار کنوني تهران دست در دست به سرکوب بي امان حرکت صنفي کارگران شرکت واحد کمر بسته اند. نام هاي "بزرگ" اصلاح طلب همچون خاتمي و کروبي و احزاب شان مشارکت و اعتماد ملي در مقابل اين سرکوب افسار گسيخته زحمتکش ترين اقشار جامعه سکوت پيشه کرده و دوباره و دوباره ثابت ميکنند که براي حفظ نظام جمهوري اسلامي از حمايت از هيچ خباثتي روي گردان نيستند.
يکي از کارکنان شرکت واحد تهران ميگويد: "خانه کارگر"، مولود آقاي هاشمي رفسنجاني، پيدا و پنهان گاه در کنار و گاه در ميان سرکوب گران ايستاده، همواره "خانه کارفرما و دولت" بوده و اکنون به ويران کردن خانه سنديکايي کارگر مشغول است.
و در اين ميان به قول يکي از دانشجويان دانشگاه تهران، سازمانهاي سياسي بيش از آنکه به حمايت عملي و موثر از کارگران بپردازند، از قبل تلاش هاي کارگران به اعتبار سازي براي ايدئولوژي هاي خود مشغول هستند.
يکي از فعالان سنديکاي شرکت واحد معتقد است: "آقايان از هر گونه تشکل مستقل کارگري وحشت دارند. آنها براي نابودي سنديکا کمر بسته اند و ما به حفظ آن. تجربه نشان داده است که اگر متحد و متشکل نباشيم حتي نان شب فرزندان مان را نيز از ما ميگيرند و به کارفرما ميدهند. آنها هميشه "محجوب هايي" دارند. تکه اي از ناني را که از ما گرفته به جلوي اين "محجوب ها" پرت ميکنند و اينها تمام شرف کارگري را به آن تکه نان ميفروشند."
سنديکاي کارگران شرکت واحد امروز، نزديک به چهار دهه پس از تاسيس و کمتر از يک سال پس از بازگشايي با سخت ترين روزهاي خود روبرو است. نزديک به پانصد تن از رهبران و اعضاي آن در زندان به سر ميبرند. طبق اخبار موثق گروهي از دستگير شدگان در اعتصاب غذا به سر ميبرند. در عين حال برخي از همسران فعالان سنديکايي گاه همراه خردسالانشان روانه اوين شدند.
منصور اسانلو رئيس هيئت مديره سنديکاي شرکت واحد از اول دي ماه تا کنون در زندان به سر ميبرد. همسر او که در روزهاي اخير در تلاشي ناموفق براي ملاقات با وي بوده است به شهروند گفت: " دوشنبه روز ملاقات بود اما اجازه ندادند او را ببينيم. ديروز من منزل نبودم. او به خانه تلفن زد. ظاهرا اصلا از اخبار هفته جاري يعني اعتصاب و دستگيري ها اطلاعي نداشته است. آن طور که متوجه شديم در اعتصاب غذا هم به سر نمي برد زيرا از آن اطلاعي ندارد. طي روزهاي اخير تلاش کردم با مسئولان صحبت کنم اما تنها ميتوانيم با آقاي راسخ متين قاضي پرونده صحبت کنيم."
تعدادي از دستگير شدگان با امضاي "تعهد نامه" آزاد شده اند. به نظر ميآيد زنان آزاد شده تهديد شده اند تا در هيچ مصاحبه و گفت و گويي شرکت نکنند. همسر يکي از بازداشت شدگان که خود نيز دو شب را در اوين سپري کرده است و اصرار داشت که نامش فاش نشود به شهروند گفت: "در سلولي که من بودم صداي بسياري از دستگير شدگان را ميشنيدم." او در پاسخ به اين پرسش که آيا از اعتصاب غذاي کارگران اطلاعي دارد گفت: " در بندي که من بودم خبري از اعتصاب غذا نبود. نميتوانستم چيزي ببينم و با کسي حرف بزنم، اما از صداها تشخيص ميدادم که دست کم در بخش ما کسي در اعتصاب غذا نبود و اگر هم بود انعکاسي در زندان نداشت."
بسياري گروه هاي سياسي مستقل از حکومت، از حرکت کارگران در دفاع از حقوق شان حمايت ميکنند. روزبه رياضي از فعالان دفتر تحکيم وحدت در گفت گو با شهروند شکل حمايت اين سازمانها را از ديدگاهي مورد بررسي قرار ميدهد:
"ديدگاهي که در اظهار نظرهاي مربوط به اعتصاب اخير رانندگان شرکت واحد غايب يا بسيار کمرنگ بود بررسي اين مسئله به عنوان يک اعتراض صنفي و تلاش دسته جمعي اعضاي يک صنف براي بهبود شرايط زندگي و کارشان است. در واقع در نگاهي خاص مي توان گفت به دليل وجود نوعي انفعال سياسي و حاکم شدن شرايط تعليق بر فضاي سياسي ايران و عدم توان گروههاي سياسي براي ارائه يک تحليل و برنامه با چارچوب منسجم، هر حرکتي که صورت بگيرد گروههاي سياسي به نوعي سعي در برقراري ارتباط با آن و تفسير و تاويل آن به نفع اهداف و شعارهاي خودشان دارند بخصوص اگر به لحاظ تاريخي يا ايدئولوژيک ادعاي ارتباط ارگانيک با اين حرکتها و نمايندگيشان را داشته باشند. اين تفسير و تبليغ گاهي به نحوي انجام مي شود که رنگ مصادره به مطلوب حرکت هاي اجتماعي به نفع يک ديدگاه يا ايدئولوژي سياسي را به خود مي گيرد و اصل موضوع که دفاع از حقوق صنفي، اقتصادي يا اجتماعي شهروندان و برخورداري از شرايط زيست بهتر و رفاه بيشتر است را کاملا تحت الشعاع قرار مي دهد. همچنان که در مورد اعتصاب کارکنان شرکت واحد خواسته يا ناخواسته اصل موضوع که بهبود شرايط کاري اعتصاب کنندگان بود تحت الشعاع اين موضوع قرار گرفت. البته با اطمينان مي توان گفت که اعتراض کارکنان شرکت واحد از طريق رو کردن تناقضات موجود ميان مدعاهاي حاکميت با عملکرد واقعيش و نيز افشا ناکارآمدي مزمن سيستم سياسي ايران در حل بحران هاي اقتصادي کشور داراي وجهه و بار سياسي ملموس نيز هست و يک نقد عيني و عملي نسبت به شرايط عمومي کشور محسوب مي شود، اما نکته در اينجاست که فضا نبايد به گونه اي پيش برود که صورت اصلي مسئله که خواست صنفي رانندگان است بلاموضوع شود. گروههاي سياسي و ايدئولوژيک مختلف اگر در ادعاهاي خود مبني بر پايبندي و تلاش براي بهبود شرايط زندگي اقشار ضعيف اقتصادي صادق هستند نبايد با اين خواستها از منظر تاکتيکي و استفاده ابزاري برخورد کنند و در حالي که هيچ عمل مشخصي در جهت خواست هاي عيني معترضين انجام نداده اند، آن را به وسيله اي براي يارگيري سياسي ــ اجتماعي فرو بکاهند. اين نوع نگاه هم به لحاظ اخلاقي نادرست است و باعث ضربه خوردن اين حرکت مي شود و هم در طولاني مدت مانع از شکل گيري سنت اعتراض هماهنگ جمعي و تشکيل نهادهاي صنفي ــ مدني سراسري و تاثيرگذار خواهد شد."
شهروند موفق شد تا درباره وقايع روزهاي اخير با آقاي محمد ابراهيم نوروزي گوهري، تنها عضو هيئت مديره سنديکاي شرکت واحد اتوبوسراني که هنوز دستگير نشده است گفت و گو کند:
همانطور که ميدانيد آقاي اسانلو رئيس هيئت مديره از روز اول دي ماه در زندان است و ما معتقديم که نه تنها گناه او حمايت از حق ما رانندگان در داشتن يک تشکل مستقل بوده است. تلاش ها و گفت و گو هاي بسياري کرديم تا ايشان را آزاد کنند، اما آقايان چنين نکردند. در نتيجه ما روز شنبه هشتم بهمن اعلام اعتصاب کرديم. اولين ساعات روز شنبه پليس امنيتي با تجهيزات کامل حمله ور شد و دستگيري رانندگان را آغاز کرد.
چند نفر دستگير شده اند؟
ــ همان روز نزديک به 500 نفر دستگير شدند. دستگيري هاي همچنان ادامه دارند. ديشب ( چهارشنبه 12 بهمن) آقاي حسين شهسواري عضو هيئت مديره سنديکا در يکي از مناطق در حين رانندگي دستگير شد. متاسفانه رسانه هاي داخلي اخبار مربوط به سنديکا را منعکس نمي کنند در نتيجه ما مجبور هستيم با رسانه ها و راديوهاي خارج از ايران صحبت کنيم.
دستگيري ها در کدام مناطق بوده است؟
ــ طبق آماري که من دارم از منطقه شش که در نزديکي ما است، حدودا 60 – 70 نفر و از منطقه هشت حدود بيست نفر دستگير شده اند. اما بيشترين دستگيري ها از منطقه 4 (نازي آباد) بوده است. در آنجا حدود سيصد نفر دستگير شده اند.
بعضي اخبار از هزار مورد دستگيري حکايت ميکردند ...
ــ من نميتوانم اين رقم را تاييد کنم.
از همسران رانندگان که دستگير شدند چه اطلاعي داريد؟
ــ سه تن از همسران اعضاي فعال سنديکا دستگير شدند. خانم سليمي و خانم رضوي ديروز (سه شنبه) و خانم حيات غيبي امروز (چهارشنبه) آزاد شدند. خانم سليمي را همراه با فرزند دوساله اش به زندان بردند.
چرا همسران را دستگير کردند؟
ــ در مورد خانم سليمي ميدانم که او عملا به گروگان گرفته شد. وي را با فرزند دوساله اش از منزل دستگير کرده و به زندان بردند. آنها رفته بودند که آقاي سليمي را دستگير کنند. از آنجا که او در منزل نبوده همسر و فرزند را به اوين بردند گفته بودند که تا معرفي آقاي سليمي همسر او را آزاد نميکنند. البته ايشان به مجرد مراجعه به خانه و متوجه شدن موضوع به زندان رفت و در نتيجه همسر وي را آزاد کردند. کودک دو ساله را غروب روز يکشنبه آزاد کرده بودند و يکي از اقوام او را از زندان گرفته بود.
آيا از اعتصاب غذا در زندان اطلاع داريد؟
ــ طبق اطلاع من بسياري از رانندگان و اعضاي هيئت مديره سنديکا در اعتصاب غذا به سر ميبرند، اما از تعداد دقيق اعتصاب کنندگان و اينکه چه کساني دقيقا در اعتصاب غذا هستند اطلاع ندارم.
تجمع امروز (چهارشنبه) در مقابل مجلس چگونه بود؟
ــ تقريبا بيست نفر به مقابل مجلس رفتند. نيروهاي امنيتي جلوي تجمع آنها را گرفتند. يکي از افسرهاي نيروي انتظامي به يکي از خانم ها گفته بود که نبايد تجمع کنند، اما ميتوانند با آقاي محجوب نماينده کارگران در مجلس صحبت کنند. اين خانم به آن افسر پاسخ داده بود که آقاي محجوب نماينده کارگران نيست.
البته به نظر من ما اصلا نماينده اي در مجلس نداريم. به هر حال افسر نيروي انتظامي به تجمع کنندگان گفته بود که اگر آقاي محجوب نماينده آنها نيست بايد برابر دادگاه انقلاب بروند و آنجا تجمع کنند.
پس در مقابل دادگاه انقلاب تجمع ميشود؟
ــ ظاهرا قرار بر اين شده بود که روز يکشنبه جلوي دادگاه انقلاب جمع شوند. من با خانم اسانلو صحبت کردم. قاضي راسخ متين به او گفته است که نبايد به جلوي دادگاه برود.
در يک تماس تلفني، به همسر آقاي زاده حسين، يکي از اعضاي هيئت مديره که اکنون در زندان است گفته اند که ايشان از رفتن به جلوي دادگاه انقلاب خودداري کند و آنها تا هفته آينده خودشان کاري ميکنند.
"خودشان" چه کساني هستند؟
ــ به گمانم از دادگاه انقلاب تماس گرفته بودند.
آيا هيچيک از بازداشت شدگان را آزاد کرده اند؟
ــ روز يکشنبه يعني فرداي دستگيري هاي گسترده، آقاي سعيد مرتضوي دادستان تهران شخصا به اوين رفته است از تعدادي در حدود سي نفر تعهد نامه گرفته اند و آنها را آزاد کرده اند. اما پس از آن هم دستگيري ها همچنان ادامه داشته است.
برخورد همکاران و مردم با اين ماجرا چگونه است؟
ــ خيلي ها ترسيده اند. در بعضي از اتوبوسها که من خود شخصا اطلاع دارم، همراه با راننده، نيروي انتظامي روانه ميکنند. يعني يک مامور انتظامي همراه با راننده است. مردم از حضور مامور انتظامي در اتوبوس ناراضي هستند و از طرف ديگر اين حضور ايجاد رعب و وحشت کرده است. بعضي همکاران با ما پاي تلفن صحبت نميکنند. آنها ميگويند که تلفن ها تحت کنترل هستند و مي ترسند که برايشان گرفتاري درست شود.
البته روز فرداي دستگيري ها به هر راننده پنجاه هزار تومن بن کارگري دادند و به نوعي سعي کردند تا سکوت آنها را بخرند. آنها به کارگران گفته اند که بازداشتي ها پس از آزادي، از شرکت اخراج ميشوند.
شما به عنوان تنها عضو باقيمانده از هيئت مديره چه کرده و چه ميتوانيد بکنيد؟
ــ ما بيانيه اي در دفاع از همکاران دستگير شده، صادر کرديم. نامه اي به آقاي جهرمي، وزير کار نوشتم. اين بيانيه و نامه در نشريه "صاحب قلم" منتشر ميشود. اينها همه چيز را از ما گرفته اند. روزنامه نگاران "صاحب قلم" به من گفتند در حدي که تعطيلشان نکنند اخبار ما را منعکس ميکنند. واقعيت اين است که روزنامه نگاران هم به شدت تحت فشار هستند آنها را هم به دليل يک گزارش و يا خبر دستگير ميکنند و به زندان ميبرند. نميدانم چه ميتوان کرد. به هر حال همچنان پيمودن تمام راه هاي قانوني را ادامه ميدهم و اميدوارم که مسئولان نيز کمي به قانون احترام بگذارند. اينها مقاوله نامه هاي بين المللي کار امضا کرده اند. اين بدان معني است که حق تشکل و اعتصاب حق قانوني ما است ولي خودشان به امضاي خودشان احترام نميگذارند.
آقاي ابراهيم گوهري براي وقتي که به شهروند داديد سپاسگزاريم.
گفت وگو: اول فوريه 2006
شهروند - شماره ۱۰۵۵ - ۳ فوريه ۲۰۰۶ - جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۸۴