”زنان و مرداني كه با سرگذشتشان در اين صفحه آشنا مي شويد، امروز شهروندان شهري خاموشند كه اميد نام دارد. در اين شهر قربانيان جبر و ستم، از ياد و خاطره حياتي ديگر يافته اند.
”اينجا شهروندان را اصل، نسب، مذهب، قوميت و مليتهاي گوناگون است؛ كردار و پندارشان نيز متنوع و چه بسا متضاد. اما پيوندشان را در اميد انسانيت و حقوق طبيعي شان قوام مي بخشد. دليل اشتراكشان در شهروندي اين است كه هر كدام يك روز به بيداد و نامردمي از زندگي محروم شده اند. و آن روزي كه سرنوشتي به تباهي كشيده مي شد، زندگي خانواده اي متلاشي مي گرديد و دردي توصيف ناپذير تحميل مي شد، اين همه را جهان دورادور نظاره مي كرد.
”با گردش در اميد، مردمي را مي بينيد كه از درد مشترك سرزميني ديگر ساخته اند. وطني خيالي، ايراني دموكراتيك، كثرت گرا، باز و متنوع كه ساكنانش پسا مرگ از همه حقوق بشر برخوردار شده اند.“
اين توصيف طرح ”اميد، يادبودي در دفاع از حقوق بشر“ بود كه در هفته هاي گذشته به كوشش بنياد عبدالرحمان برومند پاي به دنياي تارنما (اينترنت( گذاشت. ”اميد“ پايگاه داده هائي(ديتابيس) است از اطلاعات و اسناد مربوط به نقض حقوق بشر توسط جمهوري اسلامي ايران.
يكي از مشكلات كوشندگان و پژوهشگران در حوزه نقض حقوق بشر در 27 سال گذشته، پراكندگي اطلاعات و مدارك است. اين پراكندگي كه محدوديتهاي زندگي خارج از ايران آن را تشديد مي كند، دسترسي به اسناد و مدارك را دچار مشكل مي سازد. مثلا گرچه در باره زندان، كتابها و گزارشات متعددي نوشته شده است، اما دسترسي به آنها چندان ساده نيست. بسياري از اين كتابها ديگر تجديد چاپ نشده اند و بعضي فهرست كتابها با مرور زمان از يادها رفته اند. همچنين دستيابي به گزارشها و اطلاعاتي كه اينجا و آنجا در نشريه هاي مختلف داخل و خارج به چاپ رسيده اند، به مراتب سخت تر و گاه حتي ناممكن مي نمايد. اين مشكلات تا حدودي در مورد اسناد مربوط به مراجع بين المللي در مورد نقض حقوق بشر توسط جمهوري اسلامي هم صدق مي كند.
يك بانك اطلاعاتي، كه همه اين اسناد و مدارك را در يكجا گرد آورد، ضروري و نياز عاجل ماست. حال حضور ”اميد“ در تارنما پاسخي است به اين نياز. ”اميد“ تلاشي است در راستاي مستندسازي نقض حقوق بشر توسط جمهوري اسلامي و گامي در جهت تدوين تاريخ سياه جامعه ما. اما بسياري از اين حوادث سياه در هيچ كتاب و رسانه اي ثبت نشده است. كساني كه بايد نگارندگان اين حوادث دردناك باشند، قربانيان و ستمديدگاني هستند كه محكوم به سكوت بوده اند تا حاكمان با دستي باز واقعيتها را انكار و تاريخ را تحريف كنند. ثبت و ضبط صدا و تجربه آنها همچنين بار اجتماعي بزرگي با خود دارد. با اين كار فشارهائي كه قربانيان و خانواده هاي آنها از سرگذرانده اند، از رنج شخصي فراتر مي رود و ديگر اعضاي جامعه هم در آنها سهيم مي شوند. آگاهي ديگران از تجربه هاي پررنج آنها مي تواند به تفاهم و هم دردي و همچنين حس قدرداني از آنها بيانجامد و مرهمي باشد بر زخمهاي آنها. اين كار به شكل گيري وجدان جمعي در پاسداري از ارزشهاي حقوق بشر كمك مي كند. در توضيح اهداف ”اميد“ در اين زمينه مي خوانيم:
”ستمديگان نيازمند آنند كه جامعه آنچه را كه بر آنها رفته است، تصديق نمايد و مسئوليت آن را به عهده بگيرد. آرامش عمومي و ثبات دموكراسي آينده ايران تامين نخواهدشد مگر جامعه واقعيت نقض حقوق بشر را كه قربانيان متحمل شده اند، بپذيرد و صدمات ناشي از آزار و خشونت سياسي را اذعان نمايد. به رسميت شناختن اين امر گذار از مرحله تعيين كننده اي براي برپائي دموكراسي است.“
با سكوت و انكار واقعيتهاي هرچند دردناك گذشته و حال نمي توان اميدوار بود كه حق كشيها و بيعدالتي ها در آينده تكرار نشوند. ”اميد“ اقدامي است در راستاي ايجاد كميسيون حقيقت از آنجا كه مقابله با فراموشي و گسترش فرهنگ نگه داشت حافظه و يادبود است، گرچه خود اذعان دارد كه جانشين كميسيون حقيقت نيست.
”اميد نمي تواند و نمي خواهد جايگزين يك َكميسيون ملي براي حقيقت و عدالتَ شود. اما شايد بتواند مشوقي قوي براي تشكيل يك كميسيون رسمي مستقل براي كشف حقيقت باشد.“
اطلاعات و اسناد ”اميد“ به زبانهاي انگليسي و فارسي به خواننده ارائه ميشود. بسياري از اسناد منتشر شده به زبان فارسي، به انگليسي برگردادنده شده اند و همينطور بيانيه ها و ميثاقهاي حقوق بشر بين المللي به فارسي ترجمه شده اند.
اما ”اميد“ طرحي كامل نيست. بعضي از بخشهاي آن هنوز آماده براي استفاده خواننده نيستند. بسياري از قربانيان هنوز در اين تارنما حضور ندارند. دست اندركاران ”اميد“ در اين باره توضيح مي دهند:
”اميد در جمع آوري موثق ترين اطلاعات موجود كوشش مي نمايد اما با توجه به ماهيت چنين تحقيقي و مشكلات و محدوديتهاي ناشي از دوري از كشور و عدم دسترسي آزاد به افراد و اسناد رسمي، فهرست ارائه شده در اميد نمي تواند كامل باشد. بنابراين تكميل و تصحيح آن نيازمند تلاشي مداوم است.“
چنين كاري اما، شايد هيچگاه كامل نشود. ابعاد جنايتهاي جمهوري اسلامي چنان هولناك است كه چه بسا گوشه هائي از آن براي ما ناشناخته بماند. شاهدان كريه ها جنايتها ديگر در بين ما نيستند تا شهادت دهند. اما آنچه اهميت دارد مصمم بودن و گام گذاشتن در روندي است كه پاياني بر آن نيست: روند حقيقت جوئي.
”از اميد ديدن كنيد. با اهاليش آشنا شويد و آنها را به يادها بازگردانيد. باشد كه وجدانها به چالش كشيده شود تا ديگر هرگز چنين فجايعي رخ ندهد.“
http://www.abfiran.org/