*هميشه اهل نقد بودهام
*اعتمادملي، حزبي اصلاح طلب و همزمان نخبهگراوتودهگراست
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
حجتالسلام والمسلمين مهدي كروبي، كه در ميان اصلاح طلبان به خصوص در زمان رياستش بر مجلس ششم به شيخ اصلاحات مشهور شده بود، بعد از انتخابات رياست جمهوري نهم، به الزامات جامعه مدني يعني تاسيس حزب با تمامي ابزار و لوازمش با ابزار ارتباطي مکتوب و مدرن روي آورد.
کروبي دربارهي تغيير جايگاهش در معادلات سياسي بعد از انتخابات نهم رياست جمهوري با بيان اينکه هر انساني ممكن است تغيير و تحول داشته باشد و درعين حال با تاکيد براينکه همواره اصول و چارچوب خود را حفظ كرده است به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) گفت:« نميخواهم بگويم كه بعد از انتخابات تغييري نداشتهام اما آن اصول را حفظ ميكنم؛ ضمن اينكه هميشه اهل نقد بودهام و به همين دليل خوشايند عدهاي نيستم.»
وي که پس از انتخابات حتي منتقد همفکران سياسي خود هم بود با اذعان بر اين امر ادامه ميدهد:« من حتي گرايشي را كه به آن علاقهمندم وجزء آن به حساب ميآيم نقد ميكنم.اما متاسفانه شرايط به گونهاي شده كه احزاب، گرايشها و دسته بندي ها ميگويند وقتي در آن گرايش هستي ولو دلسوزانه، خصوصي و موردي و براي هشدار هم آنها را نقد نكن.»
دبيرکل حزب اعتماد ملي در حالي که معتقد است دست بر نقطهي ضعف جريانات سياسي گذاشته، ميگويد: «همه بلاهايي كه سر ما آمده از همين جا نشات ميگيرد؛ كه هر يك از ما وقتي به خصوص در شرايط قدرت به سر ميبريم؛ انتقاد كردن را از ياد ميبريم.درحالي كه در قدرت بودن بهترين فرصت براي نقد شدن است.»
رييس مجلس ششم خود را يک منتقد هميشگي حتي در زمانيكه رئيس مجلس بوده، معرفي ميکند و ميگويد:« وقتي در حكومت هستم در رابطه با درون حكومت بيشتر حرف ميزنم، چون وقتي در حكومت باشم و انتقاد كنم؛ نميگويند كه او از روي سرخوردگي، احساس كنارش گذاشتهاند يا راي نياورده، انتقاد ميكند. وقتي هم كنار رفتم اين حرفها را زدم اما بيشتر مواظب بودم تا نگويند چون راي نياورده اين حرفها را ميزند.»
کروبي با اشاره به كنارهگيرياش از مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجمع روحانيون وتشکيل حزب اعتماد ملي ادامه ميدهد:« من از همان سال 78، به دوستان اصلاحطلب گفتم که با اين شيوهاي كه در پيش گرفتهايد شكست مي خوريد و اين شيوه غلط است. با وجود آنکه خود را عضوي از جبهه اصلاحات ميدانم و تلاشهايم را قبل از سال 76 شروع كرده بودم، اما ميگفتم اين شيوه شيوهاي است كه به نتيجه نميرسد و حتي بخشي از نتايج گذشته را از دست ميدهيم و شرايطي پيش ميآيد كه اکنون برما تحميل شده است.»
کروبي ميگويد:« همه قبول دارند كه اصلاحات ناتمام مانده است. بخشي از آن را از دست دادهايم و بخشي از آن هم باز مانده است. اينكه گفته ميشود که احزاب آرامند و در حال بازسازي و نقد خود هستند؛ لازم نيست من و شما وقتي که فرصتها را از دست دادهايم، خود را نقد کنيم. البته اگر اين نقد براي عبرت باشد خوب است اما بسياري اوقات بدون نقد هم مطالب روشن است. همچنين ميتوان به تجربيات ديگران هم توجه کرد و از تجربيات آنها عبرت آموخت. از دوستاني که نقد از درون و بازسازي را آغاز کردهاند سوال ميکنم که آيا اگر در آينده کساني ملحق شوند و تجربه نداشته باشند بايد بگذارند آنها هم شكست بخورند و در آنها سرخوردگي به وجود آيد و يا درست اين است که از تجربه يکديگر عبرت بگيرند؟ طبيعي است كه تجربه ديگران بسياري اوقات براي من و شما درس است.»
کروبي در عين حال که خود را هميشه منتقد ميداند اما سوال دربارهي حرکتهاي جديدش را پاسخ مثبت ميدهد و به تاسيس روزنامه و همچنين ارادهاش براي تاسيس شبکه صبا اشاره ميکند و به خبرنگار ايسنا ميگويد:« اين حرکت جديدي است و چون احساس كردم به آن شيوه قبلي نميتوان كار كرد و آن شيوه چندان تعيين كننده نيست به شيوههاي جديدي روي آوردم.مثلا من نميپذيرم که درتشكيلات روحانيون صرفا صنفي عمل کنيم. اگر پيروز هم شدهبودم همين كارها را كرده بودم؛ البته از نظر مردمي خود را پيروز ميدانم، چون فضايي را به وجود ميآوردم كه احزاب تشکيل شوند و حضور در انتخابات مدرن شود و ديگر شيوة سنتي با وجود ارزشمند بودنش كارايي لازم را ندارد.»
صاحب امتياز روزنامه اعتماد ملي با تاکيد بر ضرورت کار تشكيلاتي سازمان يافته در تمام کشور و در سطوح مساجد، روستاها و بخشها ودر قالب احزاب فراگير يادآور ميشود:« ديگر راههاي قديمي جوابگو نيست و به همين دليل به سراغ حزب و روزنامه وشبكه تلويزيوني رفتم و احساس كردم كه بايد حرفمان را با مردم بزنيم. البته روزنامه مخاطبين كمتري در جامعه ما دارد و شبكه از مشمولين بيشتري برخوردار است.»
کروبي ميگويد که خط قرمز هم براي فعاليتهايش دارد و اين خط قرمزها را اصل نظام، منافع ملي عنوان و درعين حال تصريح ميکند:« نقدهايم به دو صورت است؛ در برخي مواردبه صورت خصوصي نقد ميكنم و نامه محرمانه مينويسم و در جايي هم ممكن است نقدهايم علني باشد، اما منافع ملي و حفظ نظام برايم اصل است و به عبارت ديگر قانون برايم خط قرمز است.»
دبير کل حزب اعتماد ملي درباره اينكه آيا حزبش فقط به شخص كروبي اعتماد ميكند يا كاملا تشكيلاتي و سازمان يافته عمل ميكند؟ عنوان ميدارد:« تشكيلات و هر كار ديگري، اگر قائم به فرد شود بد است چون با نبود او ضربه ميخورد، بنا را بايد به گونهاي گذاشت و نوعي تعيين كرد كه كار به سازمان، برنامه ريزي و تشكيلات برگردد.»
كروبي ميگويد:« اصل نظام و انقلاب را در نظر بگيريد، آن چه مسلم است رهبر و بنيانگذار نظام امام بودند اما همه توان و تلاششان اين بود كه اين نظام قائم به ايشان نباشد وبه گونهاي نهادينه شود كه وقتي اوهم نبود پابرجا باشد. دربارهي بسياري از موارد كه مسئولين از آن فرد سوال ميكردند در جواب ميفرمودند مسوولين كارهايشان را انجام بدهند؛ چرا از من سوال ميكنند.»
وي با تاکيد بر اينکه حزب يك تشكيلات و داراي برنامه ريزي است اظهار اميدواري ميکند که به گونهاي کار حزبش سامان يابد که نه تنها به او بلكه به هيچ كسي قائم نباشد و راهش را ادامه دهد و بر همين اساس بر ضرورت حضور و رشد افراد در حزب تاکيد ميکند.
کروبي با ذکر مقدمهاي دربارهي انجام کارهاي مقدماتيتشکيل حزب در برابر اين سوال که چرا تا به حال حزب اعتماد ملي چندان در قبال مسائل مهم روز مواضع خود را شفاف بيان نكرده ميگويد:« ما بعد از انتخابات رياست جمهوري يعني اول تير اعلام کرديم كه ميخواهيم حزب تاسيس كنيم و تا به حال حدود 7 الي 8 ماه از آن ميگذرد و درطول اين مدت و در اين شرايط هيات موسس و شوراي مرکزي، دفتر سياسي و كميتههاي حزب تشكيل شده و اساسنامه و مرامنامهاش تدوين شده است. موافقت كلي و اصولي از وزارت كشور گرفتهايم و الان بايد اساسنامه و مرامنامه را بدهيم و پروانه بگيريم و از آن طرف در شهرستانها دفتر بزنيم. همچنين روزنامه ما مدتي است منظم و مرتب منتشر ميشود؛ پس حزب كارهايش را در اين مدت كوتاه انجام داده است.»
او ادامه ميدهد:« ممکن است در بعضي موارد مواضع خود را شفاف نگوييم؛ چون ممكن است مصالحي را در نظر بگيريم؛اما كار تشكيلاتي و حزبي درحال انجام است. اتفاقا در بررسي وعدههايي که در زمان انتخابات داده شد بخش مهمي انجام شده و تحقق يافته است.»
دبير کل حزب اعتماد ملي در ادامه با رد هر گونه شبههاي درباره امتياز دادن در بحث شبکه تلوزيوني صبا و در عوض پرداختن به کار روزنامه و حزب و انجام مصالحه پشت پرده در اين خصوص تصريح ميدارد: «هيچ پشت پردهاي وجود ندارد. شبكه صبا هم مانند حزب و روزنامه كارهايش را انجام ميداد. مجموعه اي متشکل از آقايان منتجب نيا، اطاعت، مقتدايي و افراد ديگر كارهاي حزب را انجام ميدادند، مجموعهاي ديگر متشکل از آقايان حقشناس، قوچاني، بورقاني و افراد ديگر كار روزنامه را انجام ميدادند. آقاي افخمي و جمع ديگري كار شبكه را دنبال ميکردند و هركاري دست يك گروه بود كه برخي اعضاي حزب و برخي ديگر اعضاي حزب نبودند و تلفيقي از افراد بودند. شبكه جزء حزب نيست ولي روزنامه ارگان حزب است.»
وي ادامه ميدهد:« آقايان داشتند كارشان را انجام ميدادند، يكباره درباره شبكه،آقاي افخمي را اطلاعات احضار كرده و ميگويند نبايد اين كار را انجام بدهيد، شوراي امنيت ملي از طريق وزارت ارشاد به روزنامهها اعلام كرد كه راجع به صبا چيزي ننويسيد، به مراكز اقتصادي گفتند تبليغاتي به صبا ندهيد، معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد مصاحبه كرد و گفت صبا اجازه فعاليت ندارد و نميتواند اين كار را انجام دهد و خيلي صريح گفت بايد اجازه بگيرد و اگر اجازه هم بخواهيد بگيرد بايد استعلام شود. علاوه بر اين به صورت عملي هم وارد شدند و مانع ايجاد كردند، آقايي كه نوار را به دبي ميبرد در فرودگاه به او گفتند بايد نوارها را تحويل دهيد، او را 2 ساعت در هواپيما نگه داشتند و وقتي برگشت، باز او را اذيت كرند و از زماني که آزادش كردند، هنوز وسايلش را ندادند.»
وي درعين حال از معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد به خاطر مساعدت براي انتشار روزنامه قدرداني کرد و بخ خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران گفت:« براي كارهاي ديگرمان موانع بوجود نيامد؛ اما براي شبكه مانع بوجود آوردند و ميگويند شبكه را به مصلحت نميدانيم از طرف ديگر شخصا عادت دارم دركاري كه انجام ميدهم امنيت همكارانم تامين شود و اينکه در تاريكي بايستم و ديگران را هل بدهم از اصولم نيست و در هر كاري خود جلو ميافتم. بنابراين وقتي امنيت همكارانم در خطر باشد يا مزاحمتهايي برايشان باشد؛ اول مشكلات را حل ميكنم و بعد كار را ادامه ميدهيم.»
رييس مجلس ششم با بيان اينکه او اوپوزيسيون نيست تاکيد ميکند:« ما ميخواهيم در چارچوب همين نظام جمهوري اسلامي، قانون اساسي، با قرائتي كه مردم، امام و امثال مطهري و بهشتي داشتهاند و رهبري ميخواهند؛ كار كنيم.»
وي با اعتقاد براينکه فعاليت شبکه صبا منع قانوني نداشته است ميگويد:« وقتي قانوني براي منع نيامده ديگر اجازه قانون لازم نيست. بسياري از شبكهها در ايران دفتر دارند و كارشان را انجام ميدهند بنابراين هيچ گونه مسالهاي نبوده و نياز به امتياز دادن نداريم. ما بايد مقررات، خط قرمز و منافع ملي را رعايت كنيم هرگز نميخواهيم ناامني و نگراني براي همكارانمان پيش آيد. الان با جديت به دنبال حل مشکل هستيم؛ البته در اين قضيه مذاكره نشده و چون نميخواهند اجازه بدهند، حاضر به مذاكره نيستند؛ چون مذاكره وقتي است كه ميخواهيم داد و ستدي كنيم . پيداست كه ميخواهند مجوز ندهند از مذاكره هم كناره گيري مي كنند.»
کروبي تاسيس شبکههاي ماهوارهاي را به نفع نظام ميداند چون معتقد است که با حرفهايي که از اين تلوزيونها زده ميشود ميتوان مردم را جذب نظام کرد.
وي با تاکيد دوباره بر اينکه اپوزيسيون نيست و اقدام به راهاندازي تلويزيون ماهوارهاي هم از موضع اپوزيسيوني نبوده است يادآوري ميکند:« در همان روز اول كه به شدت به انتخابات معترض بودم از من سوال شد كه شما اوپوزيسيون هستيد که بنده در جواب گفتم خير، عضو نظامم ولي به انتخابات اعتراض دارم. حرفهايم در چارچوب نظام است. براي اينكه شوراي نگهبان ناظر بر انتخابات است و بايد در حد خود عمل كند و بيش از آن عمل نكند. بنده ميگويم که تشكيلات سازمان يافتهاي كه به تعبير آقاي هاشمي بيت المال هم در اختيار دارد وارد صحنه انتخابات نشود و آن پول را براي انتخابات خرج نكنند.»
وي ادامه ميدهد:« عدهاي با نگاه ديگري تاسيس شبکه ماهواره اي را از موضع اپوزيسيوني ميدانند چنانچه در يكي از روزنامهها خواندم که يكي از چهرههاي معروف مطبوعاتي ميگويد چون قانون داريم كه ماهواره منع دارد، شما كاري ميكنيد كه نتيجتا مردم بروند ماهواره بخرند؛ مردم ماهواره بخرند يا نه به بنده چه ارتباطي دارد؟ اين مثل آن است كه شما بگوييد باغ انگوري ميزنيد كه ممكن است در آن باغ عدهاي انگور خوب بخورند و عدهاي هم مشروب درست كنند. بنده مي خواهم ماهواره بزنم، عده زيادي دارند عدهاي هم نروند بخرند و قانون را رعايت كنند. هرچند که كار من تنها مخصوص ايران نيست، مگر فارسي زبانان و ايرانيان فقط در ايران هستند. از سوي ديگر همان ماهواره براي يك عده، استثنا شده است. مثلا گفتهاند نهادها، مسوولين و افراد خاصي داشته باشند كه الان هم تقريبا همه ماهواره دارند.»
کروبي ميگويد:« اين را هم ميگويند كه عدهاي كه ماهواره ندارند؛ ممكن است به هواي ماهواره شما ماهواره بخرند. شايد اينطور باشد ولي من چه كار كنم. مهم اين است كه نبايد همه چيز را سياه و سفيد ببينيم، يا ما را مدح و ستايش كنند يا به ما بد بگويند ما ميتوانيم يك چيز بينابين باشيم، هم از ما تعريف شود و هم ضعفهاي ما را بگويند. شبكه ما شبكهاي خواهد بود كه كاملا اصول انقلاب را رعايت خواهد كرد و اينطور نيست كه ضد انقلاب باشد يا در آن مفاسد و رقص و ... باشد. البته همه هم اينطور فکر نميکنند و ميگويند آنهايي كه اين كار را ميكنند از بچههاي انقلابند.»
وي در پاسخ به اين سوال که از يک سو قانون را خط قرمز خود ميداند و از سوي ديگر به شوراي نگهبان به عنوان مفسر قانون اساسي اعتراض دارند و اين دوگانگي چطور معنا ميشود؟ گفت:« بحث شبكه منع قانوني ندارد و اصلا قانوني در اين زمينه نداريم.متاسفانه در برخي موارد خواستهاي ماست كه با تفاسير منافات دارد و مفسر قانون اساسي شوراي نگهبان است؛ ما کليت را قبول داريم اما اشكالي ندارد که به تفاسير آنها اعتراض كنيم مخصوصا آنجايي كه بوي سياست، جنبه گرايش، له و عليه گروههاي سياسي پيدا ميکند. البته ما در اين مسائل دعواي چنداني نداريم؛ در جايي خاص است که ما ميگوييم اين نظارت هم مثل ساير نظارتهاست ولي تفسير آنها نظارت استصوابي است که از نظر ما نظارت نيست.»
کروبي ميگويد:« اساسا شوراي نگهبان را براي عدم بروز شايبه سياسي گذاشتهاند و به دليل تجربه تلخ وزارت کشور رژيم شاه در دربار و ساواك داشت ،اين تجربه موجب شد شوراي نگهبان را به عنوان ناظر بگذارند تا بي طرف عمل كند؛ ولي متاسفانه شوراي نگهبان در مواردي تحت تاثير گرايش سياسي قرار ميگيردكه ما حق اعتراض را در اين مورد براي خود محفوظ ميدانيم.»
دبير کل حزب اعتماد ملي در بخش ديگري از اين گفتوگو و در پاسخ به اينکه اين حزب كدام طبقه اجتماعي را نمايندگي ميكند؟ ميگويد:« ما معتقديم اگر حزب تنها نخبهها را جمع كند، از جامعه جدا ميشود و همينطور اگر در توده خلاصه شود از نخبهها جدا ميشود. حزب اعتماد ملي حزبي همزمان نخبهگرا و توده گرا خواهد بود. يعني با شاخههاي دانش آموزي، دانشجويي، روحانيون، بانوان، كارگران، اصناف، ارتباط خواهد داشت و واقعا در جامعه پخش خواهد شد كه اميدواريم در اين زمينه خوب عمل کنيم وگرنه شكست ميخوريم و ميگويند نخبهگرا بودهايم.»
وي با تاکيد بر اينکه حزب بايد اول جامعه را بشناسد و به تناسب جامعه خود فعاليتش را تعريف کند، ادامه ميدهد:« مردم ايران مذهبي و داراي قوميتهاي مختلفي هستند. مراكز حوزوي قوي و مراجع تقليد دارند. زنان نقش موثري ايفا ميکنند و در ورود به دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي موفق عمل كردهاند و حزب براي موفقيت نيازمند توجه به همه اين موارد است.»
دبيرکل اعتماد ملي نسبت حزبش را با ساير احزاب اصلاح طلب چنين تعريف ميکند:« اعتماد ملي حزبي اصلاح طلب است؛ منتهي با احزابي همكاري كنند كه در گذشته توانستهاند با هم همكاري كنند و البته از حرمت و حقوق همه دفاع ميكند.»
وي در پاسخ به اينکه آيا ممكن است در انتخابات شوراي شهر و يا روستا يا خبرگان رهبري با آنها ائتلاف كنند؟ زمان را براي صحبت از ائتلاف زودهنگام ميداند و ميگويد:« بايد به جلو پيش برويم و ببينيم شرايط چگونه پيش ميآيد. در سال آينده دو انتخابات حساس داريم؛ يكي انتخابات خبرگان از جهتي كه خبرگان رهبري است و مدت آن هم حداقل 8 سال است و كارش مهمتر است و ديگري انتخابات شوراهاست كه با توده مردم و مشاركت آنها و اينكه مردم خود را شريك در كارهاي حكومت بدانند روبرو هستيم و بايد ببينيم که شرايط به چه شکلي پيش ميرود. مهمترين كار ايجاد زمينة انتخابات آزاد است.»
اين فعال سياسي ادامه ميدهد:« من در انتخابات شوراي شهر چندان مشكل نميبينم چون مجلس مسووليت را بر عهده دارد، اما براي خبرگان رهبري بايد كاري كنيم كه با بررسي صلاحيتها برخورد بازتري صورت گيرد.يعني گرايشهاي مختلف در چارچوب قانون اساسي بتوانند در انتخابات شركت كنند و نسبت به گرايشي مانند ادوار گذشته سختگيري نشود.»
کروبي در پاسخ به سوال ديگري دربارهي نگرانيهايي مبني بر اينکه كساني كه هيچ نسبتي با امام و انقلاب ندارند براي خبرگان فعال شدهاند اظهار ميدارد:« گرايشهاي مختلفي كه وجود دارند خود را وارث امام و انقلاب ميدانند؛ همه آنها دم از امام ميزنند. ممكن است افراد و جمعيتهايي هم در اين ميان باشند كه اصلا به راي هم اعتقاد نداشته باشند و راي را بصورت و حدي كه ما معتقديم قبول نداشته باشند يا افرادي كه جمهوري اسلامي را از بن قبول نداشته باشند. ما بايد زمينهاي را فراهم كنيم كه در انتخابات با همان شروطي كه عرض كردم همه گروههاي فعال شركت كنند. ما با فعاليت آنها كاري نداريم نميتوانيم و حق هم نداريم بگوييم شما فعاليت نكنيد ما تنها خواستي كه داريم اين است كه به ما هم ميدان فعاليت بدهند.»
وي ادامه ميدهد:« هر گرايشي كه نظام را قبول دارد؛ فارغ از اينکه به امام نزديك بوده يا نه كه آن بحث ديگري است، بايد بتواند در انتخابات شركت كند و ديگر تشخيص آن با مردم است و مردم هيئت منصفة خوبي هستند که راي با آنها است. ما ميگوييم ميدان را باز و طبيعي بگذارندو به همان شيوه كه حوزهها صلاحيت را تعيين ميكردند،انتخابات انجام شود. آنگاه مردم از ميان اين افراد هر دستهاي را كه انتخاب كردند با توجه به اينكه مردم كم اشتباه ميكنند يا اصلا اشتباه نميكنند خودشان جوابگو خواهند بود. بايد ميدان را بدست مردم بسپاريم تا هر آن چيز كه خواستند انتخاب كنند.»
وي دربارهي آخرين اخبار در اين زمينه ميگويد:« اخباري كه ميرسد حاكي از آن است كه گروههاي محافظهكار فعالند؛ آقاي ناطق نوري هم اعلام كردند كه ما شركت ميكنيم و فعال خواهيم بود و طيفهايي كه آقاي خاتمي اشاره كردند كاملا فعالند، ما نيز بايد فعال شويم چون ما دو كار در پيش روي داريم و آنها يك كار دارند. كاري كه در هر دو ما مشترك است اين است كه هر دو بايد فعال شويم كه البته آنها اكنون از ما فعالترند و كار دوم ما اين است كه مانع از سر راهمان برداشته شود. اين را در حالي ميگويم كه حتما خودم در انتخابات خبرگان ثبت نام نميكنم؛ البته فعال هستم حزبمان نيز فعال است كار و رايزني و تلاش خواهيم كرد.»
کروبي دربارهي اينکه چرا ميخواهد کانديدا نشود عنوان ميدارد:« ميخواهم احساس نشود كه در اين زمينه ذينفع هستم، هيچ نفعي ندارم كه بخواهم فعال باشم. چون هر كجا ذينفع بودم دستم بسته شده است يعني اگر در انتخابات گذشته كانديداي ديگري بود و خودم حضور نداشتم هيچ وقت نميگذاشتم انتخابات اينطوري شود و اين سرنوشت نصيب كشور و جريان ماشود اما چون خودم بودم اين كار را نكردم.»
وي در ادامه در پاسخ به سوالي درباره ي دلايل رخوت و انفعال اصلاح طلبان با بيان اينکه چيزهايي در ذهن دارد اما نميخواهد بازگو کند، تاييد ميکند که اصلاح طلبان آن طور که بايد فعال نيستند.
رييس مجلس ششم در پايان دربارهي وضعيت پرونده هستهاي با بيان اينکه در اين خصوص تمايلي به صحبت ندارد در عين حال ميگويد:« الان بايد تلاش شود كه پرونده ايران به شوراي امنيت نرود و با حفظ غرور ملي مردم و حفظ حيثيت مذاكرات را ادامه دهيم و راه مذاكرات را نبنديم، از حقوق مردم دفاع كنيم يعني بايد انرژي صلح اميز داشته باشيم، دانش و فن آوري حقمان است اما سلاح اتمينمي خواهيم. مذاكرات را شرافتمندانه و از موضع محترمانه و با حفظ حرمت ديگران ادامه دهيم و از حقوقمان دفاع كنيم.»