یکشنبه 23 بهمن 1384

افروغ: آتش زدن سفارتخانه‌‏ها زيبنده يك حركت ‌‏فرهنگي نيست، انقلابي بزرگ را به دست چهار تا سياستمدار داده‌‏ايم كه جهاني فكر نمي‌‏كنند، ا

نبايد در ماجراي هسته‌‏اي از هتاكي در مواجهه با رقيب استفاده كرد

تهران- خبرگزاري كار ايران

عماد افروع، رييس كميسيون فرهنگي مجلس‌‏هفتم در مصاحبه اختصاصي با خبرنگار پارلماني "ايلنا"، به انتقاد از برخي رفتارها در زمينه سياست خارجي و تبيين راهكارهاي جديد مواجهه و تعامل با نظام فرهنگي جهاني پرداخت، متن كامل اين گفت و گو در پي مي‌‏آيد.

ايلنا : ادبيات مسوولان سياسي كشور با توجه به مشكلاتي كه در روابط ديپلماتيك و پرونده هسته‌‏اي كشور به وجود آمده، به نظر شما چگونه بوده است و چگونه بايد باشد؟
افروغ: به طور كلي در وضعيت اخير در سياست خارجي سه كار را نبايد انجام داد؛ اول، هتاكي نبايد كرد و از الفاظ ركيك در مواجهه با رقيب نبايد استفاده كرد، دوم، خروج از NPT به هيچ وجه نبايد در دستور كار باشد و سوم اين كه قطع روابط ديپلماتيك معنا ندارد اما بازنگري در روابط ديپلماتيك قابل طرح و بررسي است.
بالاخره بايد نسبت به كشورهايي كه مخالف, ممتنع و موافق با ما راي دادند، تفاوت قائل بود و حتي مخالفين خود را هم بايد رتبه بندي كنيم و همه را با يك چوب نرانيم، حساب انگليس و آلمان و فرانسه و آمريكا از بقيه جداست ولي ما متناسب با برخوردهايي كه كشورها با ما دارند، عكس‌‏العمل نشان نمي‌‏دهيم، در حالي كه بايد اين كار را انجام دهيم.
بنا نيست كه حجم روابط بازرگاني ما با انگليس و فرانسه دست نخورده باقي بماند، ضمن اينكه قطع روابط ديپلماتيك را به هيچ وجه نمي پسندم. اگر ما روابط را قطع كنيم، چگونه مي‌‏توانيم كار فرهنگي كنيم؟
من بازنگري در روابط سياسي را هم توصيه مي‌‏كنم اما به فضاي تعديل آن و نه قطع روابط، به علاوه تقويت روابط فرهنگي هم بايد در دستور كار قرار گيرد حتي با كشورهاي مخالف ما. براي اينكه اگر ما بخواهيم حرفهايمان را به گوش دانشمندان و فيلسوفان و نخبگان غرب برسانيم، راهش اين است كه رابطه و ديپلماسي داشته باشيم و گفت وگوهاي فرهنگي‌‏مان را بالا ببريم.
تنها نقطه قوت ما قابليت‌‏‌‏هاي فرهنگي و نرم افزاري ماست، بنابراين بايد از رهگذر روابط سياسي اين قابليت‌‏ها را به فعليت برسانيم اما قرار هم نيست كه همان روابط گسترده اقتصادي را داشته باشيم، بلكه بايد با اين كشورها برخورد اقتصادي و سياسي كنيم اما روابط فرهنگي را مخدوش نكنيم.
من البته هميشه منتقد فعاليت‌‏هاي فرهنگي خودمان در خارج از كشور بوده‌‏ام كه در حد قابل قبول و در شان ذات و جوهر انقلاب اسلامي نيست و در حد مراسم‌‏گرايي و بقا به هر قيمت است. فعاليت در حد جشن 22 بهمن و نوروز و افطاري ماه رمضان و يك عزاداري در ماه محرم، بيانگر رسالت فرهنگي حقيقي رايزنان ما نيست. رايزن‌‏هاي فرهنگي ما بايد خود نخبه باشند، خودشان بايد فيلسوف و نظريه پرداز باشند، بروند و با دانشمندان بزرگ عالم گفت‌‏وگو كنند. با اين مقدمه كه اين انقلاب، انقلابي جهاني است و اين حق جهانيان است كه با اين انقلاب آشنا باشند و حتي آن را به نقد بكشند و ما از نقد آنها استفاده كنيم.
ايلنا: با اين توصيفات اين نكته كه برخي خروج ايران از NPT را مطرح كرده‌‏اند را چگونه ارزيابي مي‌‏كنيد؟
افروغ: خروج از NPT را من به هيچ وجه توصيه نمي‌‏كنم. چرا بايد ما از NPT خارج شويم؟ اين نشانه بدي است كه ما داريم مي‌‏فرستيم. ما در چارچوب مقررات NPT است كه مي‌‏خواهيم به دانش هسته‌‏اي دست پيدا كنيم و همواره هم گفته‌‏ايم كه ما قصد توليد سلاح هسته‏اي نداريم. نه اعتقاد به آن داريم، نه توان آن را داريم و نه قصدش را داريم. هر صحبتي هم كه كسي از سوي ما درباره سلاح هسته‌‏اي بكند، ولو در شرايط بحراني، مورد قبول ما نيست. چون اين خلاف واقعيت، خلاف حقيقت و خلاف دين است.
بنابراين ما از NPT خارج نمي‌‏شويم و در راستاي NPT مي‌‏كوشيم به دانش هسته‌‏اي دست پيدا كنيم و در اين كار هم براي اينكه نشان دهيم حسن نيت داريم و قصدمان فقط دانش هسته‌‏اي است، من گفت وگوهاي فرهنگي را من به عنوان جدي‌‏ترين راهكار پيشنهاد مي‏كنم. چون دانش هسته‌‏اي صرفا يك مساله علمي و فناوري نيست، يك مساله فرهنگي و سياسي است، يك مساله تاريخي و فرهنگي و اجتماعي است. بنابراين بايد اين مساله را درك كنيم و تلاش كنيم از طريق رايزني‌‏هاي فرهنگي و تعاملات و گفت وگوها و روش‌‏هايي نرم‏افزاري، قابليت چانه زني هسته اي خود را بالا ببريم.
بايد در برابر زياده خواهي‌‏هاي غرب از جمله آمريكا خاكريز فرهنگي در سطح كشورهاي منطقه، در سطح آسيا و حتي در سطح جهاني بزنيم. بايد جهان را و جهاني شدن فرهنگ و سرمايه داري را بشناسيم. يك عده فكر مي‌‏كنند مي‌‏توانند بيگانه با شناخت جهان كنوني سياست‌‏هاي داخلي خود را پيش ببرند. بايد جهان كنوني را درك كرد كه فرصت‌‏ها و ابزارها و تهديدهايي خاص خود دارد.
ايلنا: آيا لازمه چنين رويكردي به كارگيري ادبياتي متناسب با فضاهاي ديپلماتيك از سوي مسوولان دولتي و رسمي نيست؟
افروغ: حرفهاي من هم واضح است، اما قصد مصاف و رويارويي با كسي ندارم و اهل فن صحبت‌‏هاي من را مي‌‏فهمند، قصد انتقاد مستقيم ندارم و بهترين نحوه صحبت هم همين بيان مفهومي است كه اهل فن آن را بفهمند. ولي به هر حال عرض من اين بود كه ما بايد از همه قابليت فرهنگي و نرم افزاري خود استفاده كنيم.
ايلنا: پيشنهادهاي خاص و روشني هم در اين خصوص به دولت و رييس‌‏جمهوري داده‌‏ايد؟
افروغ: باور كنيد اگر به پيشنهادهايي كه بنده تاكنون داده‌‏ام، توجه مي‌‏شد الان قدرت چانه زني هسته اي ما به مراتب بيش از اينها بود.
ايلنا: مشخصا مي‌‏توانيد پيشنهادات خود را بگوييد؟
افروغ: بگذاريد چند نكته را بگويم. جهان كنوني را بايد شناخت، بخشي از شناخت جهان مربوط به شبكه‌‏اي شدن اطلاعات و ارتباطات است، بخشي از آن مربوط به هويت‌‏هاي نوظهور فرهنگي است و بخشي هم مربوط به قدرت‌‏هاي نوظهور قابل توجه است.
امروزه مي‌‏شود از ابزاري به نام تكنولوزي اطلاعات براي فرستادن پيام خود به جهان استفاده كرد. مي‌‏توانيم از مفهومي به نام "قدرت ضعف" استفاده كنيم، اين يعني ضعيفان هم قدرت دارند و خطراتي دارند كه اگر بسيج شوند، تبديل به يك طوفان و اقيانوس غرنده مي‏شوند. اين فهم را بايد در دستور كار خود قرار دهيم و در روابط بين المللي با اين الگو تجديدنظر كنيم. يعني وقتي بخشي از فعاليت‏هاي ما مربوط به صدور انقلاب است، اين صدور انقلاب را بايد عطف به شناخت از جهان كنوني و شناخت درست از انقلاب اسلامي انجام داد.
اين انقلاب به نظر بنده، انقلابي جهاني بود و يكي از سوالات اساسي اين است كه چرا اين انقلاب در آن شرايط خاص جهاني پيروز شد. اين انقلاب سه پيام عمده براي جهان داشت و بشري كه آن زمان شاهد اين انقلاب بود، مشتاق و محتاج پيامهاي اين انقلاب بود. من از اينكه عده‌‏اي اين انقلاب را محدود و محصور در شرايط ايران مي‌‏كنند، گلايه دارم. انقلاب اسلامي حتي محدود به كشورهاي اسلامي هم نيست.
ايلنا: سه پيام انقلاب به زعم شما چه بود؟
افروغ: يكي، خداگرايي در عرصه معرفت كه اهل فن آن را مي‌‏فهمند، اين يعني به چالش كشيدن كل مدرنيته و به چالش كشيدن اومانيسم، يعني خدا را كه حذف كرده بودند به ساحت خردورزي برگردانيم؛ دوم، تقويت معنويت در ساحت روابط اجتماعي و سوم، ارايه يك فلسفه سياسي جديد كه غرب تشنه آن بود.
ايلنا: اينها را اگر بخواهيم در سياست خارجي و خصوصا بحث هسته‌‏اي در نظر بگيريم، چه بايد بكنيم؟
افروغ: ما نبايد انقلاب اسلامي را به چند درخواست جزيي براي پيشبرد منافع‌‏مان در داخل كشور محدود كنيم. حتي پيشبرد منافع و مصالح ملي ما در داخل كشور هم در گرو آن نگاه جهاني است.
در مورد دانش هسته‌‏اي اگر از اول ما آن را پشت درهاي بسته دنبال نمي‌‏كرديم و اين را به عنوان يك پديده اجتماعي، فرهنگي، سياسي و تاريخي مي‌‏ديديم، خاكريزهاي زيادي زده بوديم و رايزني‌‏هاي زيادي كرده بوديم، چون مساله هسته‌‏اي يك مساله ملي است. من بارها گفته‌‏ام چون مساله هسته‌‏اي يك مساله ملي است، بايد از تمام قابليت‌‏ها و ظرفيت‌‏هاي ملي خود استفاده مي‌‏كرديم و از تمام چهره‌‏هاي وجيه و معتبر داخلي و خارجي خود استفاده مي‌‏كرديم و اين را محدود به يك گرايش و گروه و جناح سياسي خاص نمي‏كرديم. همين الان هم به نظر من دير نشده است. ما ديديم بعد از اينكه گزارش پرونده به شوراي امنيت رفت، چه عرق ملي كه برانگيخته نشد و چه بسيج عمومي كه تحريك و ايجاد نشد.
ما فرصتي داريم به نام "انسجام ملي" كه از اين فرصت بايد زودتر از اينها استفاده مي‌‏كرديم و الان هم بايد بهره برداري بهتري بكنيم.
ايلنا: آقاي افروغ! پيشنهاد مشخص؟
افروغ: يكي از پيشنهادات من اين بوده كه رايزنان فرهنگي ما ماموريت ويژه‌‏اي در خصوص درخواست به حق ما داشته باشند و به جاي فعاليت‌‏هاي روزمره بروند سراغ دانشمندان مختلف عالم و با فيلسوفان و بزرگان گفت‌‏وگو كنند. مساله ما فقط دانش هسته‌‏اي نيست. بايد كليت انقلاب را صادر كنيم و در اين صورت مساله هسته‌‏اي ما هم به سادگي حل مي‌‏شود.
آنها خوب مي‌‏دانند و ما هم خوب مي‌‏دانيم كه مساله اصلي، دانش هسته‌‏اي و سلاح هسته‌‏اي نيست. اگر اين بود، چرا در زمان شاه آمدند و سايت بوشهر راه اندازي كردند؟ مساله آنها انقلاب اسلامي است و اگر ما اين انقلاب اسلامي را صادر كنيم، يك مقاومت جدي در كشورها ايجاد خواهد شد و سران آن كشورها نمي‌‏توانند هرگونه كه خواستند با ما برخورد كنند.
ايلنا: مشكل اصلي از كجاست؟ چه كسي در اين جهت كم‌‏كاري كرده است؟
افروغ: ببينيد، به نظر من ما يك انقلاب بزرگ كرده‌‏ايم اما آن را به دست چهار تا سياستمدار داده‌‏ايم كه جهاني فكر نمي‌‏كنند. شما اگر مروري به صحبت‌‏ها و انديشه‌‏هاي امام داشته باشيد، مي‌‏بينيد كه امام جهاني فكر مي‌‏كردند و به همين خاطر بحث صدور انقلاب را مطرح مي‏كردند.
پس جمع بندي بحثم اينكه با شناختي كه ما از جهان كنوني و انقلاب اسلامي داريم، اصولا قطع رابطه ديپلماتيك معنا ندارد و در موضوع هسته‌‏اي هم خروج از NPT معنا ندارد و مسؤولان هم نبايد به اين سمت بروند، بلكه ما بايد روزبروز روابط فرهنگي‌‏مان را گسترش دهيم.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

ايلنا: به عنوان آخرين سوال، آيا اقدامات زنجيره‌‏اي اخير مانند تجمع و آتش زدن سفارتخانه‌‏هاي كشورهاي اروپايي در تهران با ارتباطات فرهنگي كه معتقديد در راستاي اهداف كلان انقلاب است، همخواني دارد و آيا اينگونه رفتارها ديپلماسي كشور را مخدوش نمي‌‏كند؟
افروغ: در مجموع من معتقدم راهپيمايي حق مردم است و تظاهرات يك حركت فرهنگي است، اما رفتن و آتش زدن به نظر من زيبنده يك حركت و خيزش فرهنگي نيست اما اعتراض كردن و شعار دادن و حتي فرياد زدن حق مردم است. اگر مردم را از اين حق محروم كنيم بعدا ممكن است با اشكال خشونت آميز اعتراض مواجه ‏شويم.
پس من بار ديگر هم بگويم بايد در روابط اقتصادي‌‏مان با كشورهايي كه به مقدسات ما توهين مي‌‏كنند، تجديدنظر كنيم تا آنها تاوان كار خود را پس بدهند. هميشه هم بايد حساب دولتمردان آن كشورها را از مردم‌‏شان جدا كنيم. من واقعا معتقد نيستم كه دانماركي‌‏ها موافق چنين اسائه ادبي باشند.
اما جدي‌‏ترين هشدار من اين است؛ نكند ما با مسيحيت رويارو شويم. تمدن كنوني غرب و سرمايه‌‏داري در قالب نظريه جهاني سازي دارد پشت خاكريز مسيحيت سنگر مي‌‏گيرد و خدا مي‌‏داند اين بزرگترين خطاست كه ما اين سنگرگيري را باور كنيم.
ايلنا: ولي الان آنها تلاش دارند اين اتفاق بيفتد و به نوعي يك تقابل تمدني مطرح مي‌‏شود.
افروغ: بله، ولي خود سرمايه‌‏داري بيشترين تضاد را با مسيحيت دارد و بيشترين پيوند را ما با مسيحيت داريم. نكند كه دراين بين غافل شويم و فريب اين حيله را بخوريم. بايد نيتي كه پشت خاكريز هست و نيروهايي كه پشت آن خاكريز هستند را شناسايي كنيم كه همان سرمايه‌‏داري است.
ايلنا: وظيفه مسوولان دولتي در اين خصوص چيست؟
افروغ: بايد مواظب باشند كه تعارض امروز ما با اروپا به تعارض اسلام و مسيحيت نينجامد، اين چيزي است كه غرب مي‌‏خواهد. اگر آنها به پيامبر اكرم (ص) اهانتي كردند، نشود كه ما به مقدسات آنها اهانتي بكنيم.

Copyright: gooya.com 2016