موضوع انتشار كاريكاتورهاى پيامبر اسلام در دانمارك و بازچاپ آن در چند كشور ديگر اروپايى هنوز هم يكى از موضوعاتىست كه در صدر اخبار ايران قرار دارد. ديروز يكشنبه (۲۳ بهمنماه) باز هم عدهاى معترض در برابر سفارت فرانسه در تهران تجمع كردند و به دادن شعارهاى «مرگ بر فرانسه»، «سفارت فرانسه تعطيل بايد گردد» و «سفير صهيونيستى اخراج بايد گردد» پرداختند. همچنين در هفتهى گذشته بيش از ۲۵۰ تن از شخصيتهاى سياسى، فرهنگى و دانشگاهى ايران طى بيانيهاى به انتشار كاريكاتورها اعتراض كردند، اما در عين حال حركتهاى خشونتآميز و حمله به سفارتخانهها را نيز مورد انتقاد قرار دادند. حال، ۲۰ نفر از كسانى كه امضاى آنها در زير بيانيه مزبور ديده مىشد، بيانيه ديگرى صادر كرده و به انتقاد از بيانيه پيشين پرداختهاند.
بيست تن از شخصيتهاى سياسى و دانشگاهى در بيانيه توضيحى خود از جمله مىنويسند كه بخشى از آنها اصلا در جريان صدور بيانيهى مربوط به محكوم كردن انتشار كاريكاتورهاي موهن نبودهاند و نامشان بدون هماهنگى به عنوان امضاكننده آورده شده است. بخش ديگرى از اين ۲۰ نفر نيز كه در جريان صدور بيانيه بودهاند «تنها با پذيرش اصلاحات عمده در متن پيشنويس، حاضر به امضا اين بيانيه شده بودند». متن بيانيه توضيحى اخير نشانگر آن است كه در نهايت نيز قرار مىشود كه اصلاحات لازم در بيانيه داده شود، اما بيانيه بىهيچ تغييرى و بههمراه نام درخواستكنندگان اصلاحات در كنار ساير اسامى منتشر مىشود. به همين خاطر امضاكنندگان بيانيه توضيحى، اين عمل را «بىاخلاقى» ناميده و «جهت ايجاد شفافيت لازم» نظرات خود را در ۴ بند اعلام مىكنند.
روزبه رياضى از فعالان سياسى و دانشجويى كه از امضاكنندگان بيانيه توضيحى اخير است، وجوه اصلى تفاوت و اختلاف اين بيانيه با بيانيه پيشين را چنين عنوان مىكند: ”وقتی قرار شد بیانیهی اولیه صادر بشود، ما تاکید بر این داشتیم که باید حتما در بیانیه بطور مشخص ذکر بشود که آنچه اتفاق افتاده نتیجهی رفتار و اعمال گروههای بنیادگرای اسلامی ست که در نتیجهی اعمال آنها تصویر بسیار خشنی از شریعت اسلام در اذهان عمومی شکل گرفته است و در عین حال نمیتوان انتظار داشت که برخی گروهها بیایند و اعمال خشنشان را در رسانههای جمعی به نمایش بگذارند و عواطف جهانیان را خدشهدار بکنند و در عین حال ما این انتظار را داشته باشیم که هیچ انعکاس منفی نداشته باشد. ما معتقدیم که چنانچه نگران شکلگرفتن چنین تصور خشونتباری از آیین اسلام هستيم ، كه اين نگرانی در بین فعالین پیگیر بحث دمکراسی در کشورهای اسلامی هم وجود دارد، گام اول آنها باید محکوم کردن اینگونه اقدامات باشد و نشاندادن اینکه یک گرایش دیگری هم در بین فعالین کشورهای اسلامی وجود دارد که متفاوت با این نگرش خشونتآمیز است. نقطهی عزیمت محکومیت این کاریکاتورها هم در واقع دامن زدن به تنفر مذهبی است و ما معتقدیم این دامنزدن به تنفر مذهبی در نهایت به نفع شکلگیری جهان ضد خشونت نیست. درعین حال همانطور که در بیانیه هم ذکر شده است، حاکمان کشورهای بعضا مستبد میخواهند این موضوع را بنوعی به نفع خودشان مصادره به مطلوب بکنند و تا آنجا که بتوانند آن را دامن بزنند و اسمش را هم بگذارند «حرکت خودجوش»، برای اینکه مشکل داخلیشان را تحت عنوان «بحث جنگ میان جهان غرب و اسلام» یا اختلاف ارزشهای دمکراسی و اسلام بخواهند این را پوشش بدهند“.
امضاكنندگان بيانيه توضيحى نيز انتشار كاريكاتورها را عملى نادرست خوانده و آن را محكوم كردهاند، اما برخلاف بيانيه پيشين، در اينجا به گسترش موج اسلامخواهى بهعنوان محرك انتشار چنين كاريكاتورهايى اشارهاى نشده است. روزبه رياضى دليل تفاوت بيانيه توضيحى جديد با بيانيه پيشين را در اين حوزه بدينگونه توضيح مىدهد: ”در بيانيه نخست آمده بود به عنوان مصادیق بیداری اسلامی یا آنچه تحت عنوان «گسترش موج اسلام خواهی» نامیده بودند ، مثلا فرض کنید پیروزی جنبش حماس در فلسطین، بهیچ عنوان ما این را موج بیداری اسلامی، لااقل آن جمعی که امضاء کردهاند، نمیدانیم و بهیچ عنوان شکلگیری گروههایی که بهرحال راه صلح و راه گفتوگو را مسدود میدانند و راه خشونت را جستوجو میکنند ما بعنوان موج بیداری اسلامی نمیشناسیم. این یک نکته. و نکتهی دیگر اینکه اصولا من فکر نمیکنم هیچ فعال سیاسی دمکراسیخواهی با هر گرایش ایدئولوژیک و فکری که دارد بخواهد گروههای خشن و بنیادگرای اسلامی را بگذارد به حساب موج بیداری اسلامی. من فکر میکنم بسیار نکتهی خطرناکیست و چیزی که ما را برآن داشت که بيانيه دوم، بيانيه توضیحی را بدهیم، علاوه براینکه به لحاظ شکلی ما در مجموع در نظراتمان به آن اعتراض داشتیم، برای اینکه جمعی از دوستان اصلا در جریان صدور بیانیه نبودند، این بود که ابتدا آمدیم تحلیل بکنیم که ما چنین گروههای خشنی را نه تنها نشانهی موج بیداری اسلام نمیدانیم، بلکه مسبب شکلگیری یک چنین تصور خشنی از اسلام میدانیم“.
بيست شخصيت سياسى و دانشگاهى، در پايان بيانيه توضيحى خود، ضمن اشاره به اينكه حركتهايى نظير حمله به سفارتخانههاى كشورهاى غربى «سوءاستفاده از نام مذهب در راستاى مقاصد سياسى است» مىنويسند: «بر خود و تمامى آنان كه دل در گرو جهانى انسانى و عارى از ناروادارى و خشونت و دينى انسانى و توام با معنويت دارند فرض مىدانيم كه از انجام هر عملى كه منجر به تبديل اختلافات انسانى و معضلات سياسى به جنگ بين مذاهب و سوءاستفاده حاكمان نالايق از اين موضوع براى تثبيت جايگاه و پايگاه خود شوند، محكوم كنيم»
بهنام باوندپور