احمد شیرزاد و حرف های مشمئزکننده
سخنرانی آقایان افشاری و عطری در کنگره آمریکا باعث تغیر و موضعگیری تند آقای احمد شيرزاد نماینده سابق مردم اصفهان در مجلس ششم شده است .مقاله ایشان که به میزان زیادی نشان از عدم اطلاع ایشان از مفاد سخنرانیهای مطروحه دارد , در اصل واکنش به بیان شکست برنامه اصلاح از درون حکومت می باشد .البته چنین واکنشی با توجه به جایگاه آقای شیرزاد در بین اصلاح طلبان حکومتی و مدافعین تداوم اصلاحات دوم خردادی طبیعی است . اما سست بنیادی منطق ایشان و خروجشان از دایره انصاف و اخلاق باعث شد تا نقدی بر یادداشت ایشان بنویسم .آقای شیرزاد به جای آنکه چشم بسته دو یار دیرین جنبش دانشجویی ایران را به بی اعتنایی به غیرت ملی متهم کند , بهتر است موارد مغایر با موازین ملی در سخنان آنها را بیان کند ! جای جای سخنان فوق آکنده از تاکید بر حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشور می باشد و هیچ مورد خلاف انگاره های ملی در آن یافت نمی شود .غیرت ملی به معنای پرهیز از سخنرانی در محیط های خارجی و بین المللی نیست .هیچ قاعده و اصل مطلقی وجود ندارد که برای رعایت غیرت ملی نباید خارج از مرزهای جغرافیایی کشور سخن گفت , یا مظالم و ستم های حکومتی مردم گز و غیر ملی را در محیط خارج از کشور فاش نکرد و یا آن را به محیط های خاصی محدود نمود .آقای شیرزاد به عنوان کسی که عنوان نمایندگی مجلس را یدک می کشد که البته خود ایشان می داند که این عنوان را مدیون انتخابات غیر آزاد و رد صلاحیت های گسترده دیگر کاندیداها می باشد , باید بهتر از هر کس بداند که کنگره آمریکا به عنوان محل اجماع نمایندگان مردم آمریکا در اصل خانه ملت و قلب عرصه سیاسی آمریکا است .و مناسبترین محل برای تبادل نظر و گفتگو با افکار عمومی آمریکا می باشد .از سوی دیگر همانگونه که در رسانه ها اعلام شده بود , برگزارکننده مراسم فوق یک NGO بوده است نه کنگره آمریکا , آگاهان به فضای سیاسی آمریکا خوب می دانند که هر NGO یا گروه سیاسی در آمریکا می تواند به سهولت از طریق اسپانسری نمایندگان کنگره ، اتاقی از ساختمان کنگره را برای مراسم سخنرانی در اختیار بگیرد . حال این امر متداول و متعارف در ذهن توطئه انگارانه آقای شیرزاد تبدیل به سناریویی پیچیده شده است . ایشان در مقام یک استاد دانشگاه باید به خوبی بدانند که هیچگاه پذیرش سخنرانی از سوی فردی لزوما به معنای پذیرش دیدگاههای سازمان دعوت کننده و محل برگزاری نمی باشد و بالعکس .قرار نیست در یک سخنرانی تمامی موضوعات عالم گفته شود .وقتی عنوان یک سخنرانی به موضوع حقوق بشر و دموکراسی در ایران اختصاص دارد , طبیعی است که باید بدان پرداخته شود .بازگویی موارد نقض حقوق بشر در یک تجربه شخصی برای روشن کردن عینی تصویر کل نقض حقوق بشر در ایران برای مخاطبینی که هیچگونه درکی از آن ندارند ، هرگز به معنای دردل کردن نیست که آقای شیرزاد آن را از سایت بازتاب به عاریه گرفته اند .اما نهایت تعجب در آنجاست که آقای شیرزاد بازگویی موارد نقض حقوق بشر درمراسم سخنرانی عمومی در کنگره آمریکا را قبیح تر از عمل بانیان و مجریان این اعمال غیر انسانی دانسته اند!!! که از همینجا می توان دم خروس را مشاهده کرد .استدلال آقای شیرزاد مشابه استدلال محاکم قضایی رژیم می باشد که ابراز مظالم و حقوق پایمال شده در افکار عمومی بین المللی را مستوجب تعرض به امنیت ملی و منافع کشور تفسیر می کنند .درصورتی که همه کس می دانند که در این موارد منافع و امنیت حکومت مورد تهدید قرار می گیرد .بی شک این ذهنیت و طرز تلقی نقشی مهم در در تداوم حیات و ماندگاری دستگاه سرکوب دارد .کسی منکر زحمات آقای شیرزاد و همفکرانش در مجلس ششم در دفاع از حقوق ملت و زندانیان سیاسی نیست , اما مسئله مهم اینست که حضور در مجلس ششم و کسب اکثریت مطلق کرسیهای آن نتوانست مانع برخورد های امنیتی و قضایی اقتدارگرایانه شود و حقوق و خواست ملت را محقق سازد .همفکران آقای شیرزاد در یک روند استحاله تدریجی نهایتا در دوراهی بین مردم و نظام , نظام راانتخاب کردند .هیچکس انتظار نداشت یک شبه تمامی خواسته ها محقق شود .اما در عین حال پذیرفتنی نیست که در یک روند فرسایشی پتانسیل سازنده اجتماع به هدر برود .پیشرقت تدریجی و گام به گام نه درجازدن و پس روی که هر دم حسرت روز رفته خورده شود ..برخلاف ادعای آقای شیرزاد, سخنرانان هیچگاه دولت آمریکا را مخاطب قرار ندادند , بلکه جامعه جهانی را مطرح کردند .البته دولت آمریکا به نمایندگی از جامعه آمریکا جایگاهی ممتاز در شرایط کنونی جامعه جهانی دارد .ایشان در خطایی بزرگ کنگره امریکا را به دولت نئوکان بوش تقلیل داده اند. هرکسی که اندک آشنایی با مسائل سیاسی جهانی دارد می داند که کنگره امریکا دربردارنده گرایشهای مختلف جامعه سیاسی آمریکا از جمله گرایشهای لیبرال و چپ می باشد که به مراتب انتقاداتی شدیدتر از آقای شیرزاد به سیاستهای دولتهای گذشته و حال آمریکا دارند .در ثانی اگر منطق غلط آقای شیرزاد نیز پذیرفته شود باز استفاده از تریبونی که به زعم ایشان متعلق به کشوری است که برای دهه های متوالی یک رژیم کودتایی و ناقض حقوق بشر را در ایران روی کار آورده اند , برای گفتگو در خصوص ایران و پرهیز از جنگ و سازش با حکومتهای خودکامه و تاکید بر حفظ منافع ملی و مردم ایران و مطالبات دموکراسی خواهانه آنان امری منطقی و درست می باشد .آقای شیرزاد متعلق به جریانی است که قائل به محوریت آقای خاتمی است .ایشان بهتر است یک بار دیگر مصاحبه آقای خاتمی با خبرنگار سی ان ان را مرور کنند تا کلاه خود را قاضی کرده و قضاوت کنند حجم مبالغه ها و تعارف های آقای خاتمی به آمریکائیها بیشتر است یا سخنان آقایان افشاری و عطری ! آقای خاتمی چنان در آن مصاحبه دستپاچه شده بودند که برای اولین بار به آبراهام لیتکلن لقب شهید دادند !!
آقای شیرزاد به جای اینکه دیگران را متهم به بی غیرتی ملی کنید , بهتر است به عملکرد خودتان نظری بیندازید , دفاع از هاشمی رفسنجانی که کارنامه سیاسیش مملو از فساد و خودکامگی و تعرض به حقوق ملت ایران می باشد , مصداق عینی بی غیرتی ملی و از آن بدتر ضدیت با ملت و ملیت است . آقای شیرزاد اگر واقعا غیرت ملی دارید بگویید در جلسات مخفی و لابیهای پشت پرده نمایندگان حزب مشارکت با اعضاء کنگره آمریکا چه گذشته است ؟ اگر سخنرانی علنی و شفاف در کنگره آمریکا عدول از غیرت ملی است , پس تکلیف این لابیهای پشت پرده و حاتم بخشیهای احتمالی آن چیست ؟ آیا بن بست لابی های عوامل حزب مشارکت و در سطح بالاتر عوامل هاشمی رفسنجانی با صحنه گردانان سیاست آمریکا دلیل اصلی برآشفتن شما نمی باشد؟ که به فرموده دست به قلم شده اید .
نکته کلیدی عصبیت و اعتراض آقای شیرزاد اعلام مختومه شدن پرونده اصلاحات درون حکومت است که نشان می دهد انتقاد ایشان در اصل ربطی به سخنرانی فوق الذکر ندارد .ایشان از این فرصات استفاده کرده تا فرافکنی کرده و دق و دل خودش از شکست فاحش در انتخاباتهای اخیر را خالی کند .آقای شیرزاد نه تنها هنوز اسیر توهم اصلاحات با استفاده از ساز و کارهای خود حکومت می باشد بلکه به شدت دچار خودشیفتگی نیز هست .ایشان باید بدانند که حضورشان در فضای سیاسی به اعتبار شخصیت فردیشان نمی باشد , بلکه در گرو مواضع و شرایط جامعه می باشد . همانگونه که امید جامعه به رفورم باعث شد در سایه تلاش دانشجویان , آقای شیرزاد در عین گمنامی از کنج دانشگاه صنعتی اصفهان به مجلس ششم راه یابند و با اتخاذ مواضع همسو با ملت در عرصه سیاسی کشور مطرح شوند , همانگونه هم اتخاذ مواضع ناکارامد و غیر جذاب حزب متبوعشان باعث سقوط در افکار عمومی شد .آقای شیرزاد که سابقه فعالیت سیاسی موثرشان کمتر از آقایان افشاری و عطری است به جای نصیحت کردن و قیم مآبی برای دانشجویان بهتر است توضیح دهند که ایشان به همراه حزب متبوعشان کدامین پختگی سیاسی را در سالیان اخیر نشان داده اند ؟ آیا شکست قاطع در انتخاباتهای دومین دوره شوراها و نهمین دوره ریاست جمهوری به معنای پختگی سیاسی است ؟!
ایشان بهتر است اندکی در زمینه مسائل جدید در حوزه مناسبات جهانی مطالعه کنند . امروز دیگر روابط ملت ها در روابط دولتها منحصر نمی شود و اساسا ارتباط اصلی از سوی فعالین جامعه مدنی کشورهای مختلف برقرار می شود .رسالت جامعه مدنی جهانی , تربیت شهروند جهانی است که مستقل از تمایزات نژادی , مذهبی , قومی و جنسیتی برای آرمان مشترک بشریت فعالیت کند . البته شاید شما همانگونه که حزب متبوعتان در کمال حیرت با چشم پوشی بر تخلفات و تقلبات گسترده , دولت اقتدارگرا و پادگانی احمدی نژاد را به رسمیت شناخت و برای همگان فاش کرد که هدفش از برنامه انتخاباتی , گرم کردن تنور انتخابات وافزایش نرخ مشارکت بوده است تا مبادا گزندی به بنیاد حکومت و قانون اساسی بخورد , نخواسته اید به اعتبار دولت احمدی نزاد خدشه ای وارد شود .قیاس شما با 16 آذر اشتباه و غیر منطقی است .اعتراض آنان علیه دخالت آمریکا در کودتای 28 مرداد علیه دولت ملی دکتر مصدق صورت گرفت و کلا اعتراض ها در چهارچوب سیاستهای استعماری آمریکا بوده است .در هیچ جای تاریخ جنبش دانشجویی ایران حمایت کشور خارجی از مطالبات مردم و جنبش دموکراسی خواهی امری منفی نبوده و بر عکس در برخی موارد همچون سیاست فضای باز جیمی کارتر مساعد به حال آنان نیز بوده است .
آقای شیرزاد اگر غیرت ملی را دفاع اصولی و عقلانی از منافع ملی با اجتناب از گرایشهای شوونیستی و ارتودکسی تعریف کنیم , آنگاه ارائه پیشنهاد به جامعه جهانی برای حمایت عملی و معنوی از جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران در حالی که هیولای جنگ کشورمان را تهدید می کند ؛ عملی صددرصد ملی و مردمی است .وظیفه ملی و غیرت ملی حکم می کند تا با نفی راهکار جنگ و اشغال نظامی از یک سو و راهکار سازش و دادن تضمین امنیتی برای بقاء جمهوری اسلامی از سوی دیگر راهکاری را طرح و حمایت کرد که برنده آن فقط مردم ایران باشند که اکنون اسیر ظلم ها و ستم های حاکمیت فاسد ، مستبد و ضد ملی جمهوری اسلامی هستند .البته ممکن است موضعگیری سراسیمه و شتابان شما ریشه در همین امر داشته باشد که از تغییر بنیادین حکومت ایران می ترسید که ممکن است نقش رهبری حزب متبوعتان مورد تهدید قرار گیرد و پدرخوانده های تشکیلاتی مورد بازخواست قرار گیرند و نهایتا اسرار مگو فاش شود .
آقای شیرزاد منافع ایران یعنی منافع مردم ایران نه حکومت ایران .اکنون بین منافع حکومت ایران و مردم ایران شکافی عمیق وجود دارد و تجربه 8 ساله اصلاحات دوم خردادی نشان داد که حکومت اصلاح ناپذیر است .بنابراین از هر نیرویی که بتواند به شکل گیری حکومتی دموکراتیک و مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر در چهارچوب منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی و استقلال ایران کمک کند ؛ باید استقبال کرد .
رضا احدی نژاد