FRONT POPULAIRE IRANIEN
BP 15 Marne La vallée cedex 2
FRANCE
[email protected]
بدون تردید نهضت ملیکردن صنعت نفت ایران به رهبری دکتر محمد مصدق حرکت تعیین کننده ای بود علیه استعمار و استثمار که سرنوشت میهن ما را از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تغییر داد. این جنبش از مرزهای ایران فراتر رفت و اثرات مهمّی برمبارزات ملتهای ستمدیده جهان گذاشت.
برای اینکار دکتر مصدق از امکانات قانونی و از شرائط واقعی جامعه ایران و جهان استفاده کرد. ملیکردن نفت به نحوی انجام شد که نهادها و مقامات بینالمللی به هیچوجه نتوانستند کوچکترین ایرادی به شیوه کار دکتر مصدق بگیرند. برعکس ، همه اقدامات سیاسی او مورد تأئید مقامات بیطرف و کسانیکه سوءنیت مالی و سیاسی نسبت به ایران نداشتند قرار گرفت. جالب این است که نفت ایران ملی شد و مقامات انگلیسی از ایران بیرون رانده شدند بدون اینکه قطره خونی به زمین ریخته شود.
روش کار دکتر مصدق را با توجه به آنچه که در مجلسهای چهاردهم، پانزدهم، شانزدهم و هفدهم اتفاق افتاده است به یاد می آوریم تا اهمیت این اقدام تاریخی به شکل عینی و نه به عنوان شعار و یا کیش شخصیت نسبت به دکتر مصدق روشن شود.
مجلس چهاردهم
مصدق با اجرای سیاست موازنه منفی نسبت به تمام مسائل و وقایع سیاسی که در مجلس جریان داشت مبارزه و مخالفت خود با نفوذ و سلطه بیگانه و کسب امتیاز جدید توسط آنها را آغاز کرد. در یازدهم آذر ۱۳۲۸ قانون منع اعطای امتیاز بهره برداری از منابع نفتی و دیگر ذخائر طبیعی را از مجلس گذرانید و با تصویب این قانون اولین سنگ بنای قطع سلطه بیگانه از منابع کشور گذاشته شد.
مجلس پانزدهم
در آخرین روزهای این مجلس قرارداد الحاقی " گس – گلشائیان " که در مورد تجدید نظر در قرارداد ۱۳۱۲ بود در مجلس مطرح شد. دکتر مصدق در این مجلس شرکت نداشت ولی اقدامات او خارج از مجلس به همان اندازه مؤثر واقع میشد که در داخل، به طوری که با اعتراض مردم و احزاب طرفدار دکتر مصدق ، دولت قوامالسلطنه نتوانست به هدف خود برسد و ادامه کار بررسی لایحه نفت به مجلس شانزدهم موکول شد.
مجلس شانزدهم
مبارزات مردم ایران در این دوره دامنه وسیعی به خود گرفت. دکتر مصدق و طرفدارانش نسبت به جریان انتخابات و نتایج آن که توسط عوامل دربار و انگلستان دستکاری شده بود اعتراض و تحصن نموده خواستار ابطال آن شدند و بالاخره جبهه ملی و دکتر مصدق و یارانش توانستند به مجلس راه یابند.
در این دوره کمیسیون نفت برای بررسی قرارداد ۱۳۱۲ مطرح بود. مصدق به ریاست این کمیسیون انتخاب شد. او در دفاع از منافع ملت همچنان پای می فشرد. سرانجام در ۱۹ آذر ۱۳۲۹ کمیسیون مخالفت خود را با قرارداد الحاقی اعلام و پیشنهاد ملیشدن صنعت نفت را که دکتر فاطمی یار وفادار مصدق آن را برای اولین بار مطرح کرده بود به مجلس شورایملی برد. در ۲۴ اسفند ماه ۱۳۲۹ ماده واحده ملیشدن نفت که بوسیله نمایندگان جبهه ملی ایران عضو کمیسیون نفت مطرح شده بود، تصویب شد.
انگلستان که منافع خود را در خطر جدّی میدید برای جلوگیری از این تغییر و تحول و اقدام قانونی دستنشانده کهنهکار خود سید ضیاء طباطبائی را آمادۀ قدرت میکرد. رزمآرا نخست وزیر وقت ترور شد تا سید ضیاء نقش خود را بازی کند. دکتر مصدق که به روش کار سید ضیاء آشنائی داشت و او را از کودتای ۱۲۹۹ می شناخت، نهضت ملی و جنبش مردمی ایران را در خطر می دید. وقتی در جلسه خصوصی نمایندگان مجلس به او پیشنهاد نخست وزیری نمودند بلافاصله پذیرفت و قبول مسئولیت کرد.
در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ کابینه خود را به مجلس معرفی و برنامه خود را به شرح زیر اعلام کرد:
۱- اجرای قانون ملیشدن صنعت نفت در سراسر کشور
۲- اصلاح قانون انتخابات مجلس شورایملی و شهرداریها
در چهاردهم مهرماه ۱۳۳۰ مصدق خود را آماده کرده بود تا درباره اخراج کارشناسان انگلیسی از مناطق نفتخیز در جلسه علنی صحبت کند. اقلیت طرفدار انگلیس و دربار در جلسه مجلس حاضر نشدند. دکتر مصدق به جلوی سردر مجلس رفت و خطاب به انبوه مردم که برای پشتیبانی وی اجتماع کرده بودند، چنین گفت:
" ای مردم، شما مردم خیرخواه و وطنپرست که در اینجا جمع هستید ، اینجا مجلس است و آنجا که ( اشاره به مجلس ) یک عده مخالف مصالح مملکت هستند، مجلس نیست."
مصدق در میدان بهارستان ( جلوی مجلس )
مجلس هفدهم
سال ۱۳۳۱ است و انتخابات مجلس هفدهم به علت دخالت ارتش و به دستور دولت متوقف شد ولی چون تعداد وکلای انتخاب شده کفایت تشکیل مجلس را داشتند این مجلس افتتاح شد. مصدق به دادگاه لاهه رفت و در آنجا از منافع ملت ایران دفاع کرد و با این کار خود اذهان جهانی را با خود موافق ساخت. چون از دیوان لاهه بازگشت بنا به رسم پارلمانی از نخست وزیری استعفاء داد و دوباره از مجلس رأی اعتماد گرفت. اما ، چون بر سر انتخاب وزیر جنگ با شاه به توافق نرسید ، ناچار استعفا داد
با استعفای دکتر مصدق، قوامالسلطنه مأمور تشکیل کابینه شد. مردم به طرفداری از مصدق قیام کردند. جبهه ملی و احزاب وابسته به آن همچون حزب ایران، حزب زحمتکشان آقای خلیل ملکی و ... نیروهای خود را در دفاع از دکتر مصدق به حرکت در آوردند. حکومت قوامالسلطنه سه روز بیشتر به طول نیانجامید. قیام سی تیر به وقوع پیوست و مصدق روز ۳۱ تیر ۱۳۳۱ دوباره زمام امور مملکت را بدست گرفت.
توطئهگران ضدملی و مواجبگیران امپریالیسم، مکّی و بقائی و آیتالله کاشانی دست به دست انگلیس و آمریکا دادند و حکومت مصدق را از داخل تضعیف کردند. تحریم اقتصادی ایران بحران عظیمی را به وجود آورد ولی حکومت ملی با تکیه به نیروی مردم در رویارویی با آنها موفق از میدان بیرون آمد.
اما با کودتای ننگین آمریکائی ـ انگلیسی ۲۸ مرداد دوباره تاراج منابع نفت ایران بدست امپریالیسم افتاد.
متاسفانه امروز ذخائر مردم ایران و میهن عزیزمان به ویژه نفت و گاز ما توسط جمهوری اسلامی به حراج گذاشته شده است. استخراج این ذخائر به شکل وحشتانگیزی افزایش یافته است. منابع مالی حاصل از آن که سرمایه ملی است بجای اینکه صرف بهبود اوضاع اقتصادی مردم و جامعه شود خرج امیال و هوسهای توطئهآمیز حزبالله در کشورهای منطقه می گردد و بخش بسیار بزرگی از آن توسط آخوندها و خانواده آنها حیف و میل می شود.
امروز آیتاللهزاده محمود کاشانی بیشرمی خود را تا جائی می رساند که مدعی میشود، آیتالله کاشانی مبتکر ملیشدن نفت بوده است و خیانت پدرش را نسبت به دکتر مصدق و نهضت ملیشدن صنعت نفت و حکومت ملی را از خاطر می برد. در این رابطه دکتر مصدق گفت :
" اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده ، باید از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود سپاسگزاری کرد و آن شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است که روزی در خانه جناب آقای نریمان پیشنهاد خود را داد و عمدهء نمایندگان جبهه ملی حاضر در جلسه آنرا به اتفاق آراء تصویب نمودند." « از نامه های مصدق ، محمد ترکمان ، صفحه376 »
نباید دسایس و کارشکنی و توطئه های کاشانی را علیه حکومت ملی دکتر مصدق و نهضت عظیم ملیشدن صنعت نفت فراموش کرد.
مردم ایران هرگز لعل مصدق را با خذف کاشانی به تغابن نخواهند گذاشت.
مصدق مظهر تداوم انقلاب مشروطه ایران، مردی مسئول، میهن دوست ، مدیری بلند مرتبه و سیاستمداری آفریننده بود که بر ضد استبداد و استعمار و استثمار قدعلم کرد و پیشاهنگ و پیشرو مبارزات مردم شرق شد.
متاسفانه امروز مردم ایران در چنگال فرزندان کاشانی و خمینی و رفسنجانی و اردبیلی و ... قرار گرفتهاند که صفت جبلّی آنان در دریدن و کشتن و خشمراندن و به زندانانداختن، شرارت و مکر و حیله است و هرگز در اندیشهء راحتی و سعادت و نیکبختی مردم نبوده و نیستند. شرً این بهایم و سباع را باید از سر ملت ایران بدور ساخت.
جنجال سران جمهوری اسلامی در مورد انرژی و تسلیحات هسته ای اصلا" با ملی شدن صنعت نفت قابل مقایسه نیست. هر کوشش در به هیجان آوردن عرق ملی از طرف حکومت اسلامی بی نتیجه بوده و ملت ایران فریب این دسائس را نمی خورد. مردم ایران بدرستی آگاهند که حکومت جمهوری اسلامی هیچگونه صلاحیت و مشروعیت قانونی ندارد ، رهبر و هیات دولت و نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی هیچکدام نماینده منتخب ملت ایران نیستند و نمی توانند و مجاز نیستند از جانب ملت ایران مساله اتمی را مطرح نمایند این اقدام رهبران جمهوری اسلامی فقط ناشی از تمایلات جنگ افروزی و شرارت آنهاست که مورد تایید مردم نمی باشد.
مردم ستمدیده ایران در تدارک رستخیز بزرگ خود علیه این گزند و آفت تاریخاند، دیری نمانده است که زنان و مردان و جوانان و پیران با هم به پا خیزند و با گوهر همبستگی بزرگ ملی جاهلیت جمهوری اسلامی را در هم کوبند و مسئولین آنرا اسیر ساخته و تخم و ریشه واپس گرائی را برای همیشه به دیار نیستی و نابودی ریخته و لگد مال سازند.
زنده باد همبستگی نیروهای پیشرو برای استقرار آزادی ، دموکراسی و حاکمیت ملی در ایران
فعالان جبهه ملی ایران در خارج از کشور ـ 29 اسفند ماه 1384
دکتر فرهنگ قاسمی ـ دکتر پرویز داورپناه ـ دکتر علی راسخ افشار