نيويورك، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۵/۰۱/۰۵
وزير امورخارجه پيشين آمريكا سياستهاي جورج بوش را بويژه در خاورميانه به باد انتقاد گرفت و از او خواست دست از شعار دادن عليه ايران بردارد و به مذاكره با تهران تن دهد.
"مادلين آلبرايت" در مقالهاي كه روز جمعه در پايگاه اينترنتي روزنامه آمريكايي "واشنگتن تايمز" منتشر شد، نوشت: بوش رييس جمهوري آمريكا در ديد جهاني خود اين نكته را متوجه نشده كه در خاورميانه، قدرت سياسي كليد حل مشكلات است.
آلبرايت كه در دوران رياست جمهوري "بيل كلينتون" پست وزارت امور خارجه را در اختيار داشت، گفت كه راهبرد امنيت ملي دولت بوش كه اخيرا منتشر شده ميتواند مورد تمسخر ايران قرار گيرد.
وي نوشت: سه سال پس از اشغال عراق و اختراع واژه "محور شرارت"، دولت بوش هماكنون به قدرتمند تر شدن ايران اشاره ميكند و اين در واقع بيشتر يك فاجعه تا يك راهبرد است.
آلبرايت افزود: "هرچند اين مساله معقول است كه رهبران ملي براي بهرهگيري از تاثيرات لفاظي، جهان را به دو قسمت خوب و بد تقسيم كنند، ولي قرار دادن اساس سياستهاي قدرتمندترين كشور جهان بر اين مساله، يك اشتباه است و اين اقدام دولت بوش پيامدهاي ناخواستهاي را به همراه داشته است".
آلبرايت ادامه ميدهد: "بوش طي سالها به گونهاي رفتار كرده كه گويي القاعده، پيروان صدام حسين و روحانيون ايران بخشي از يك مشكل هستند. اين درحالي است كه در دهه ۱۹۸۰ايران و عراق دچار جنگي بيرحمانه شدند." وي افزود: "متحدان القاعده نيز در دهه ۱۹۹۰گروهي از ديپلماتهاي ايراني را به قتل رساندند و طي سالها اسامه بن لادن، صدام را مورد تمسخر قرار ميداد. هنگاميكه القاعده در ۱۱سپتامبر به آمريكا حمله كرد، ايران اين حملات را محكوم كرد و پس از آن در مذاكراتي سازنده در مورد افغانستان شركت نمود".
وزير امور خارجه سابق آمريكا تصريحكرد: رهبران جديد عراق كه از دوستان ايران هستند توسط انتخاباتي كه بوش آن را "لحظهاي جادويي در تاريخ آزادي" خوانده بود بر سر كار آمدند.
البرايت افزود: زمانيكه آمريكا به عراق حمله كرد بوش احتمالا تصور ميكرد مشت خوبي بر بدي خواهد زد، ولي نيروهايي كه آزاد شدند بسيار پيچيدهتر بودند.
به گفته آلبرايت، دولت آمريكا هماكنون ميان دو دسته تقسيم شده است.
دستهاي كه اين پيچيدگي را درك ميكنند و دستهاي كه قادر به درك آن نيستند.
در يك سو ايدئولوژيكهايي همچون معاون رييس جمهوري هستند كه بهنظر ميرسد عراق را مقدمهاي براي ايران ميدانند اين در حالي است كه مقامهايي كه در خطوط مقدم عراق قرار دارند ميدانند كه بدون ياري ايران نميتوانند يك دولت كارا بوجود آورند.
البرايت تاكيد كرده است: بنابراين اعلام طرح مذاكره ميان آمريكا و ايران درصورتي كه به صورت مناسب اجرا شود ميتواند باعث حل ديگر مشكلات نيز بشود.
آلبرايت در ادامه تصريح كرد: هرچند دولت بوش عادت به مشورت پذيري ندارد، ولي من سه پيشنهاد به آن ارائه ميكنم.
"نخست آنكه اين را درك كند كه هرچند همه ما ميخواهيم به ظلم در جهان پايان دهيم، ولي اين مساله تا زماني كه مشكلات اصلي حل نشود تنها يك هوس خواهد بود.
عراق شديدا در حال تبديل شدن به يك جنگ قومي است كه ميتواند به يك يا دو صورت حل شود. يكي اينكه يك طرف خواست و اراده خود را بر طرف ديگر تحميل كند و يا اينكه تمامي بازيگران مشروع، بخشي از قدرت را در دست گيرند.
آمريكا ديگر توانايي كنترل وقايع در عراق را ندارد ولي ميتواند به عنوان يك داور باشد".
"دوم اينكه، دولت بوش بايد طرح تغيير دولت در ايران را رد كند." آلبرايت توضيح داد: در فضاي پيچيدهسياسي امروز، اين مساله نيز كاملا قابل درك است كه فشار به ايران باعث كاهش تمايل تهران براي همكاري درمورد عراق و مصالحه درمورد مساله هستهاي آن خواهد شد.
آلبرايت در توضيح سومين پيشنهاد خود مينويسد: سومين پيشنهاد من اين است كه دولت آمريكا بايد تا زماني كه رهبران خاورميانه و كشورهاي خليج فارس در حال يك بازي دستهجمعي هستند، از بازي انفرادي خودداري كند.
بهگفته وي، شعار بوش مبني بر "رژه آزادي" ماجراي بزرگي نيست كه در جهان اسلام طرفدار داشته باشد.
اين شعار در لبنان نيز كه ايران از خلا ايجاد شده توسط سوريه استفاده ميكند و فلسطينياني كه آزادانه گروهحماس را انتخاب كردند، مورد حمايت قرار نگرفته است.
وزير خارجه پيشين آمريكا تصريح كرد: در بلند مدت، آينده خاورميانه توسط كساني تعيين خواهد شد كه متعهد به انجام كارهاي دشوار براي ساخت دمكراسي باشند.
آلبرايت مينويسد: اين جهاني است كه رييس جمهور آمريكا در راهبرد امنيت ملي خود گفتهاست "آمريكا بايد به رهبري آن ادامه دهد"، ولي در واقع اين جهاني است كه او پيش از آنكه دير شود بايد به آن توجه كند.