با فاصله زمانى بسيار كوتاهى پس از تصويب بيانيه شوراى امنيت عليه ايران، جمعه گذشته، مانور نظامى موسوم به «رزمايش پيامبر اعظم» از سوى جمهورى اسلامى در خليج فارس آغاز شد. چرا در چنين شرايطى دولت ايران تصميم به اجراى چنين مانورى گرفته است؟ تاثير اين مانور بر تصميمهاى آتى شوراى امنيت در مورد پرونده هستهاى ايران چه خواهد بود؟ در همين زمينه دكتر پرويز ورجاوند صاحبنظر در مسايل سياسى، به پرسشهاى صداى آلمان پاسخ داده است.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
دویچهوله: دکتر ورجاوند، تمامی دولتهای درگیر در مناقشه اتمی ایران گزینه نظامی علیه ایران را رد کرده و تاکید کردهاند بر تلاش برای یافتن راهحلهای دیپلماتیک. آیا مانور نظامی ایران در خلیج فارس میتواند به این معنا باشد که دولت ایران خودش امکان حمله نظامی به ایران را منتفی نمیداند؟
پرویز ورجاوند: مسئله عبارت از این است، صحبتهایی هم که دولتهای درگیر در قبال مسئله اتمی ایران انجام دادهاند همیشه بر مسئله حمله نظامی یا دستکم بصورت خیلی رقيق تکیه کردهاند یا در بسیاری از موارد گفتهاند که این گزینهایست که هیچگاه ما از روی میز برنخواهیم داشت، بويژه آمریکا برآن تاکید داشته که در گفتههای خانم رایس و آقای بوش و دیگر مقامات یا تحلیلگران آمریکایی مطرح شده است. در وضع موجود تصور براین است که آن کاری را که دارد جمهوری اسلامی میکند در واقع یکنوع قدرتنماییست و نه به این اعتبار که قادر باشد با این قدرتنمایی نشان بدهد که ما میتوانیم در برابر گزینههای نظامی با اقتدار رفتار کنیم، نه!، بیشتر به این اعتبار است که نشان بدهد که ما میتوانیم توان آسیبرسانی داشته باشیم. این روحیه یک روحیهایست که اگر بصورت یک استراتژی بخواهد مورد تعقیب قرار بگیرد، خودش باز یک مسئلهی بشدت بحرانی را میتواند برای شرایط بسیار پیچیده موجود برای جمهوری اسلامی بوجود بیاورد.
دویچهوله: البته دکتر ورجاوند، با وصف اعلام منتفی نبودن گزینه نظامی از طرف بوش، خانم رایس تاکید کردهاند که کماکان تلاش میکنند برای راهحلهای دیپلماتیک!
پرویز ورجاوند: بله، خیلی طبیعیست. درست این مسئله مقارن شده است با طرح ماجرای گفت و شنود ایران و آمریکا در قبال مسئلهی عراق. بنابراین، کشوری که پیشگام است در زمینهی انجام مذاکره با ایران برای بحران منطقهای مثل عراق که روز به روز ابعاد اقدامات گسترده گروههای مسلح در آنجا رو به افزایش است، طبیعیست در یک چنین شرایطی بصورت منطقی سخن از این گفته خواهد شد که ما در قبال ایران در مسیر مذاکرات دیپلماتیک گام برمیداریم. اما جمهوری اسلامی این ذهنیت را پیدا کرده که با نشاندادن توان نظامی خود و بويژه مسئلهی بکارگیری یکی دو نوع موشک پرتوانتر از گذشته قادر براین است که اين پیام را برساند که آمریکا و غرب بايد ذهنیت برخورد نظامی را از ذهنشان بیرون بکنند، چون ایران توان این را دارد که بتواند آسیبهایی را به آنها وارد بکند. و این پدیدهایست که بتدریج ممکن است تبدیل بشود به یک استراتژی برای حل معضلات خودش و این خود آسیبپذیری گستردهتر ایران را در قبال مسایل منطقه میتواند افزایش بدهد، به دلیل اینکه خود این موقعیت خاص نظامی در ایران و در منطقه خلیج فارس میتواند موجب نگرانی برای کشورهای منطقه باشد.
دویچهوله: حالا، فکر نمیکنید دکتر ورجاوند که مانور نظامی کنونی بر تصمیمهای آتی شورای امنیت در مورد پرونده هستهای ایران تاثیر منفی بگذارد؟
پرویز ورجاوند: به احتمال زیاد چنین مسئلهای میتواند باشد. به دلیل اینکه قدرت مانورش در اختیار قدرتهای جهانیست، اگر در طول این فاصله زمانی نزدیک به ۲۰ و چند روز مسئلهی مذاکرات عراق نتواند در مسیر موثر خودش كه مورد نظر است و شناختهشده هم نیست که چه نکاتی را از ایران میخواهند، بنابراین، اقدامات مانور نظامی ایران میتواند مستمسک خوبی باشد برای اینکه در شورای امنیت گفته بشود که ایران در عمل در مسیر حرکتهای تنشآفرین در منطقه گام برمیدارد.
دویچهوله: واحدهای نظامی آمریکایی و انگلیسی پس از شروع مانور نظامی ایران در خلیج فارس از این مانور ابراز نگرانی کردند و، حتا، در حالت آمادهباش قرار گرفتهاند. به نظر شما علت این نگرانی آمریکاییها و انگلیسیها در چه چیزی نهفته است؟ آیا ایران میتواند خطری باشد برای آمریکا و انگلستان در منطقه؟
پرویز ورجاوند: ببینید، مسئله را باید در دو بعد نگریست. یک وقت هست که شما از نیروی نظامی یک کشوری در یک منطقهی حساسی مثل خلیج فارس بعنوان یک قدرت نظامی توانمند، از نظر تکنولوژی جنگ افزار، قابل مقایسه با آمریکا و انگلستان و کشورهای اروپایی میخواهید یاد بکنید، که چنین چیزی نخواهد بود. یک وقت هم هست که نوع جنگ افزارها و نوع مجموعه چينش ناوها، ناوهای کوچک، قایقهای نظامی و فرم کار و شیوه کار طوریست که میتواند این پیام را مطرح بکند که با توجه به گسترهی خلیج فارس این مجموعه قدرت آسیبرسانی را دارد. اما در شرایطی که آمریکا و غرب تمایلی به این نداشته باشد که یک جنگ موثر برای نابودکردن مجموعه این نیروها را بکار بگیرد، پس میتواند نگرانی از این داشته باشد که در یک پیکاری که ممکن است روی دهد، آسیبهایی متوجه آنها بشود. فرض بفرمایید، اگر پانصدتا ناوی آمریکایی در این ماجرا از بین بروند، این برای موقعیت متزلزل آمریکا از نقطه نظر افکار عمومی مردم آمریکا به دلیل حضور در جنگ عراق مسئلهساز است و به این اعتبار آنان نگرانند و در این چارچوب است که این توان نظامی و این مانور آزمایشی که دارد صورت میگیرد را زیر نظر دارند. و این اتفاقا خودش یک بحثی را مطرح میکند، دائر براینکه کشوری که احتمال میدهد که ممکن است مورد حملهی نظامی قدرتهای جهانی قرار بگیرد، چگونه در یک چنین شرایطی دست به یک آزمایشی میزند که ابعاد گستردهای دارد و تمام عملکردها و تاکتیکهای خودش را عریان میکند.