يکبار ديگر شاهد سرکوب انديشه و تفتيش عقايد در دانشگاه ها، اين بار نه توسط دادگاههاي انقلاب و مراجع قضايي، که توسط کميته هاي انضباطي هستيم. صدور حکم يک ترم تعليق از تحصيل براي نايب دبير سابق انجمن اسلامي دانشجويان، «سيدحسين ميرکريمي» توسط کميته انضباطي تجديد نظر و همچنين صدور حکم «تذکر کتبي با درج در پرونده» براي وي و «بهزاد حيدري» يکي ديگر از فعالين فرهنگي – دانشجويي به اتهام واهي توهين و اهانت، شاهکار جديد کميته انضباطي در تلاش براي در اختناق نگاه داشتن فضاي فرهنگي دانشگاه است. و اين در حاليست که احکام کميته انضباطي به استناد شکايت مدير فرهنگي سابق دانشگاه صادر شده که وي پيش از اين شکايت خود را پس گرفته است. مهندس اسکويي (مدير فرهنگي سابق) خود مدعي است که تحت فشار معاونت دانشجويي مجبور به شکايت شده در حالي که خود قصد شکايت نداشته است.
زمامداران و زعماي قوم در دانشگاه صنعتي سهند اينگونه مي پندارند که با تحت فشار قرار دادن فعالين سياسي و فرهنگي دانشگاه مي توانند به راحتي ابزار خودکامگي خود را در دانشگاه فراهم کنند و از هرگونه فعاليت و تفکري که بر خلاف ميل آقايان است براحتي جلوگيري کنند. کميته هاي انضباطي در دانشگاهها که مولود شوراي غير قانوني موسوم به «انقلاب فرهنگي» هستند، به ابزاري براي انسداد سياسي دانشگاهها تبديل شده اند. اگر در گذشته دادگاههاي انقلاب با احضار و محبوس ساختن دانشجويان، آنها را به سکوت وا مي داشتند، امروز اين وظيفه به کميته هاي انضباطي محول شده است تا با محروم ساختن دانشجويان معترض از تحصيل، جو اختناق و ارعاب را در محيط تفکر و انتقاد حاکم کنند. اين در حاليست که در مراجع قضايي متهم لااقل حق داشتن وکيل و دفاع از خود را دارد اما در اين کميته کذايي، راي را از پيش صادر کرده اند و نه تنها اجازه صحبت کردن به متهم را نمي دهند، که حتي با بي شرمي دفاعيات او را در تغيير راي از پيش تعيين شده بي تاثير مي دانند. ترکيب کميته هاي انضباطي به گونه اي است که دانشجو در آن کمترين نقش را دارد و اگر براي خالي نبودن عريضه دو دانشجو را عضو کميته قرار داده اند، اين دانشجويان را نيز رئيس کميته به دلخواه خود انتخاب مي کند. البته از دانشگاهی که رئیس آن نه منتخب هیات علمی و جامعه دانشگاهی، بلکه منصوب حاکمیت است انتظار زیادی نمی توان داشت.
اما امروز روي سخن ما نه با مسئولين دانشگاه، که به خير آنان هيچ اميدي نيست، بلکه با دانشجويان است، با آنان که بيهوده دانشگاه را جايگاه انديشيدن و انتقاد کردن مي دانند و مي پندارند که پدر خوانده ها در دانشگاه براي تعميق تفکر گام بر مي دارند. اگر وضع فعلي با سکوت دانشجويان ادامه يابد، در سالهاي آتي چيزي جز دانشگاهي ايزوله و پليسي نخواهيم داشت. دانشگاهي که به مانند پادگان تحمل هيچگونه صداي مخالفي را ندارد. و سخنمان با وزارت علوم دولتي است که خود را مدعي «عدالت محوري»، «دينداري» و «مهر ورزي» مي داند، آيا محروم کردن دانشجويي از تحصيل تنها به دليل انتقاد صنفي به وضعيت دانشگاه با مباني اسلامي و ديني ما سازگاري دارد؟ آيا محاکمه در بيدادگاه کميته انضباطي حتي بدون شاکي و تنها به دليل خصومت شخصي را مي توان نشانه مهر ورزي و عدالت دانست؟
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي سهند ضمن محکوم نمودن تحرکات جديد کميته انضباطي در مورد فعالين دانشجويي، تاکيد مي نمايد که سرکوب صداي مخالفي که به صراحت به انتقاد مي پردازد، تنها به زير زميني کردن فعاليتها و راديکاليزه شدن دانشجويان منتقد مي انجامد و آنان را به ياد سخن مهندس بازرگان در دادگاههاي نظامي دوران ستم شاهي مي اندازد که: «ما آخرين نسلي هستيم که با شما بصورت مسالمت آميز سخن مي گويد.»
شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجويان
ارديبهشت 85