اسپانيايي است اما شهرتش فقط به كشورش ختم نميشود. دكتر مانوئل كاستلز با كتاب «عصراطلاعات» در ميان روزنامهنگاران و دانشجويان جامعهشناسي ايران نيز جايگاه خاصي پيدا كرد.
او استاد ارتباطات و صاحب كرسي «آي.تي» IT و جامعه و رييس مركز پژوهشهاي جهاني شدن در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي است كه همزمان دردانشگاه بارسلونا در اسپانيا مقام استاد پژوهش را دارد. كاستلز با وجود بيش از 20 جلد كتاب، در سالهاي اخير با انتشار كتاب سهجلدي «عصر اطلاعات» سالها تحقيق و پژوهش خود را در جامعهشناسي ثبت كرده است. كاستلز پيش از اين استاد گروه جامعهشناسي و برنامهريزي شهري و منطقهاي دانشگاه بركلي آمريكا بوده است.
او تا امروزدر دانشگاههاي معتبر دنيا در آمريكا، انگلستان، ژاپن، كانادا، روسيه، مكزيك، آرژانتين، آفريقاي جنوبي، هلند و ... تدريس و تحقيق كرده است.
با وجود 63 سال سن، هنوز سرحال و آمادهء يورش به سوي هر موضوع جديد براي تحقيق است.
پروفسور كاستلز در سفر كوتاه خود به ايران، در چند دانشكده حضور يافت و به سؤالات بسياري از جامعهشناسان، استادان ارتباطات و روشنفكران پاسخ داد.
در پايان يكي از اين سخنرانيها، در ميان علاقهمندان به او كه امضايش را روي كتاب «عصر اطلاعات» ميخواستند در پاسخ به درخواست مصاحبه، جواب داد «اگر دلتان ميآيد اين همه متقاضي را معطل كنيد، بيش از يك سؤال بپرسيد!»
و بدون اينكه واقعا چنين چيزي را بخواهم، موفق شدم بيش از يك سوال بپرسم.
شما مدام تاكيد داريد كه به كم شدن شكاف ديجيتالي با توجه به فضاي مجازي، اميدواريد. يعني روزي ميرسد كه سلطهءغرب و شرق بر فضاي مجازي يكسان شود؟
فضاي همگاني كه كاملا مجازي باشد، هيچوقت شكل نميگيرد. به هرحال، مخلوطي از فضاي واقعي، مجازي و شبكه هست كه به اين سيطره كمك ميكند. مثلا در سال 97، كاربران اينترنت در آمريكا 62 درصد بود كه اكنون به 32 درصد رسيده است و همچنان روبه افول است.
اين در حالي است كه زبان انگليسي همچنان بر فضاي اينترنت غالب است و اين موضوع از سيطرهء آمريكاي صرف، بيرون آمده است. در گذشته چنين تصوري وجود نداشت كه روزي آمريكا، ديگردر فضاي اينترنت غالب نباشد، اما حالا زيرساختهاي لازم براي برقراري ارتباطات در كشورهاي مختلف آماده شده است. به هر حال 80 درصد جمعيت دنيا داراي فرهنگ غيرغربي هستند و انتظار ميرود كه اين فرهنگ به سرعت در اينترنت غالب شود.
نقش اصلي براي ايجاد تغييرات توسعهء اجتماعي و جامعهء اطلاعاتي درشرايط فعلي به عهدهء كيست؟ دولت يا مردم؟
به نظر من زنان مهمترين نقش را ايفا ميكنند. زنان به راحتي ميتوانند عامل اصلي تغييرات در جامعه و حتي فضاي جامعهء اطلاعاتي باشند; مثلائ در همين ايران دانشجويان دختر بيش از پسران هستند.
اين اتفاق زماني ميافتد كه نوع نگاه و تفكر آدمها شكل ديگري بگيرد. شما به عنوان يك روزنامهنگار و من به اندازهء يك محقق در ايجاد اين تغيير سهيم هستيم.
خطوط قرمز، محدودكننده و مانع در مسير توسعه و تغيير نيستند؟
به هر حال در همهء كشورها يك سري خطوط قرمز وجود دارد; اگر مسوول يا رييس يك رسانه به هر دليلي نخواهد كه بعضي مسايل مطرح شود، ميتواند جلوي چاپ بعضي موارد را بگيرد. اين موارد همه جا هست و با آن كنار آمدهاند.
در غرب، بيشتر اين موانع در چه زمينههايي است؟
اين مسايل ميتواندسياسي، تجاري، مذهبي و حتي شخصي باشد كه در تمامي رسانههاي نوشتاري و تصويري و حتي شبكههاي خصوصي تلويزيوني هم پياده ميشود.
يعني در غرب هم اين محدوديت براي انتقال اطلاعات طبيعي است؟
كاملا طبيعي است. البته اصلا خوب نيست اما به هر حال عادي شده كه به دليل بعضي ملاحظات بايد مردم را از دانستن محروم كرد.
نيازي به حل كردن اين معضل يا محدوديت در عصر اطلاعات و جامعهء شبكهاي حس نميشود؟
به تمرين و فعاليت زيادي احتياج دارد. زمان زيادي ميبرد و بسيار بسيار مشكل است چون اين مساله با فرهنگها و جامعهها گره خورده است.