قاسم شعلهسعدى: حکومت بدون دوراندیشی و درایت، وارد یک مخمصهای شده که راه برونرفت از آن ساده نیست.
پرونده هستهاى ايران مجددا به شوراى امنيت سازمان ملل متحد بازگشته است. پس از آنكه دولتهاى موسوم به ۵+۱ از پاسخ صريح ايران نااميد شدند، پرونده ايران را دوباره به شوراى امنيت بازگرداندند و متن بسته پيشنهادى را نيز منتشر كردند. دولت ايران در اين ميان اعلام كرده است كه بسته پيشنهادى «مبناى خوبى براى گفت و گوست»، اما غرب از ايران انتظار دارد كه پاسخى صريح به اين پيشنهادها داده شود.
حال چه راه يا راههايى در برابر حكومت ايران براى برونرفت از بحران هستهاى قرار دارد؟ آيا بحران خاورميانه مىتواند مناقشه اتمى ايران را تحتالشعاع قرار دهد؟ در همين زمينه، دكتر قاسم شعلهسعدى استاد روابط بينالملل دانشگاه تهران، به پرسشهاى ما پاسخ داده است.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
دکتر شعلهسعدی، بالاخره جزییات بسته پیشنهادی کشورهای موسوم به «۵+۱» منتشر شد. به نظر شما آیا واقعا آنطور که غرب مطرح کرده بود، این پیشنهادها سخاوتمندانه نبودند یا نیستند؟
قاسم شعلهسعدى: نه! اصلا نیستند. در واقع تکرار همان چیز قبلی هست که ایران آن را رد کرده و این بار حتا به نظرم یک مقداری این شرایط برای ایران بدتر هم هست. یعنی از یکطرف الان این پیشنهاد پیشنهادیست که مورد حمایت اعضای شورای دائم امنیت هم هست، یعنی ایران خیلی نمیتواند روی حمایت چین یا روسیه در شورای امنیت حساب بکند. در واقع این اتحاد بینالمللی نسبت به گذشته علیه ایران شدیدتر هم شده و دوم اینکه آن پیشنهادی هم که آمریکاییها دادند و پیششرط مذاکره را تعلیق غنیسازی اعلام کردند، در واقع این تحصيل حاصل است. اگر قرار باشد غنیسازی معلق بشود، دیگر چیزی برای مذاکره باقی نمیماند تا بخواهند مذاکرهای را داشته باشند...
دکتر شعلهسعدی، عذر میخواهم. آیا به نظر شما این پیشنهادها در راستای منافع ملی ایران نبود؟
قاسم شعلهسعدى: آخر باید تفکیکی قائل شد میان منافع ملی ایران و حکومت ایران. چون اصولا منافع ملی ایران در شرایط کنونی اجتناب از هرگونه درگیری و فشار بیشتر به کشور هست که نتیجتا مردم متضررش خواهند شد. اما حکومت آنچنان راجع به غنیسازی موضعگیری کرده که به این راحتی هم نمیتواند عقبنشینی بکند. لذا، باید تفکیکی میان منافع ملی و منافع حکومت قائل بشویم...
پس به نظر شما بهتر نمیبود که دولت ایران به خاطر منافع ملی ایران، آنطور که شما میفرمایید، این بسته پیشنهادی را میپذیرفت؟
قاسم شعلهسعدى: ببینید، به نظر من اصلا کار نباید به اینجا میکشید. اگر دولت ایران از اول با تیزهوشی عمل میکرد، نباید اصلا وارد این فاز میشد که نتیجهاش ایران را در یک بنبست دوسرهای قرار دادهاند. یعنی ایران هرکدام از این راهحلها را انتخاب بکند، یعنی این پیشنهاد را بپذیرد یا نه پذیرد، هردو با مشکل جدی مواجه است. بنابراین، نظرم این است که حکومت بدون دوراندیشی و درایت وارد یک مخمصهای شده که راه برونرفت از آن ساده نیست. اگر مقاومت بکند، بهرحال با تحریم شورای امنیت و یا حتا ممکن است با اقدام نظامی مواجه بشود. و اگر بخواهد این پیشنهاد را بپذیرد، اینهمه شعار داده، اینهمه سروصدا کرده، اینهمه هزینه کرده، تبلیغات گستردهای کرده و بعنوان یک خط قرمز آنرا اعلام کرده و الان اگر بخواهد بپذیرد، پذیرفتن این خفت هم برايش هزینهدار خواهد بود. بنابراین حکومت ایران در یک بنبست دوسرهایست.
تقریبا همزمان با انتشار مفاد بسته پیشنهادی، بیانیه ۶ دولت هم در مورد ایران منتشر شد. این ۶ دولت در بیانیه اعلام کردند که «خطر غنیسازی اورانیوم در ایران» برای آنها غیرقابل پذیرش است. به نظر شما دولت ایران در برابر چنین عدم اعتمادی از سوی غرب الان چه راه مشخصی دارد برای برون رفت از بحران هستهای؟
قاسم شعلهسعدى: در واقع هیچ راهی ندارد. چون اگر بخواهد عقبنشینی بکند، همانطور که گفتم، اینهمه شعار داده و این مسئله را بعنوان یک مسئلهای که مورد حمایت خاص و حمایت ملی هست دراین سالهای گذشته تبلیغ کرده، هزینههای سنگینی کرده است، این عقبنشینی هم سبب میشود که اینها پاسخی برای افکار عمومی نداشته باشند و هم اقتدارشان در داخل میشکند. یعنی اینجوری نیست که به خارج باج بدهند، آنوقت در داخل بتوانند سرکوب کنند. اقتدارشان در داخل هم میشکند. سوم اینکه در بین مجموعه حکومت و حکام طبیعتا اختلاف نظرهای جدیای بروز میکند. چون یک عدهای به اصطلاح اصولگرا و ارزشگرا هستند و میگویند تا آخر خط باید برویم، ولو جنگ هم بشود و یک عدهای میگویند باید با تدبیر مسئله را حل کرد و خود این میتواند انگیزههای یک اختلاف داخلی را هم فراهم بکند. این در صورتیست که بپذیرد. اگر هم نپذیرد، همانطور که در این اعلامیه مشخص شده، معلوم است که جامعه جهانی امروز ایران اتمی را نمیپذیرد و تحمل نخواهد کرد. همانطور که گفتم ایران در یک بنبست دوسرهای گیر کرده است.
حالا بحران خاورمیانه هم روزبهروز دارد وخیمتر میشود و ایران هم بهروشنی از حزباله لبنان، دستکم حمایت معنوی میکند. فکر میکنید تشدید و شعلهورشدن این بحران در خاورمیانه تا چه حدی میتواند باعث تحتالشعاع قرارگرفتن موضوع هستهای ایران در شورای امنیت بشود و ایران بتواند در این میان قدرت مانور بیشتری داشته باشد؟
قاسم شعلهسعدى: این میتواند بطور موقت و کوتاهمدت به نفع ایران باشد، یعنی ایران را بپذیرند به عنوان یک قدرت منطقهای که میتواند در این بازیها نقش عمدهای را ایفا بکند. و درعینحال میتواند همین موضوع یک عامل منفی برای ایران باشد و ایران را که متهم میکنند در این درگیریها نقش دارد و یا حداقل حمایت معنوی میکند، به این استدلال برسند که بگویند، ایرانی که هنوز اتمی نیست میتواند آنقدر نقش در منطقه داشته باشد، حالا اگر دارای قدرت اتمی هم شد، آنوقت تکلیف ما با چنین ایرانی چیست. و لذا خطر ایران را بیش از این چیزی که الان هم هست بزرگ بکنند و در نتیجه به راه مقابله به ایران بپردازند. لذا این یک شمشیر دوسر هست که میتواند در کوتاهمدت و بصورت موقت به نفع ایران باشد، ولی در میانمدت و درازمدت و بطور استراتژیک میتواند کاملا به ضرر ایران باشد.
شورای امنیت به اتفاق آرا قطعنامهای را حاوی تحریمهای محدود علیه آزمایشهای موشکی کره شمالی صادر کرد. به نظر شما این مسئله نمیتواند زنگ خطری برای ایران محسوب بشود؟
قاسم شعلهسعدى: حتما میتواند، بخاطر اینکه تازه کره شمالی هم از حمایت چین برخوردار هست و هم بطور نسبی از حمایت روسیه. و در عین حال، اگر همه کره شمالی هم بمب اتم بشود، سراسر کشورش، به دلیل اینکه یک نقش منطقهای و بینالمللی شبیه ایران ندارد اصولا خطری جدی برای جامعه جهانی محسوب نخواهد شد. تازه، برای کره که چنین اقداماتی کرده، علیرغم همه پشتیبانیها و کم خطربودنش در مقایسه با ایران، خوب شما دیدید که بالاخره شورای امنیت اقدام به صدور قطعنامه و تهدید محدود کرد علیه ایشان. طبیعیست که برای ایران وضع میتواند بمراتب سنگینتر و خشنتر باشد.