دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام درگفتوگو با «بازتاب» درباره حمله اسرائيل به لبنان اظهار داشت: ابعاد اين حادثه، نشان میدهد که يک تصادف و ناشی از عصبانيت اسرائيل از عمليات حزبالله نيست، بلکه اين اتفاق در چهارچوب طرح برنامهريزی شده برای خروج اسرائيل از بنبست صلح خاورميانه بود.
دکتر محسن رضايی گفت: پس از پيروزی حماس در انتخابات، اسرائيل و آمريکا احساس کردند که پروژه چهارده ساله صلح خاورميانه که از کنفرانس مادريد آغاز شده بود، به نفع مردم فلسطين در جريان است و آنان با دادن فرصت حرکت صلحآميز به ملت فلسطين، اشتباه بزرگی را مرتکب شده و در ميدانی قرار گرفتهاند که سرنوشتی جز شکست ندارند.
رضايی افزود: جريان انتفاضه که مردمی کردن مبارزه عليه اسرائيل برخلاف مبارزه نظامی و تشکيلاتی دهههای ۶۰ و ۷۰ بود، توانست حماس را که سمبل مقاومت بود، به پيروزی برساند و پس از آنکه حماس از به رسميت شناختن اسرائيل سر باز زد، اسرائيل احساس کرد در يک پروژه طولانی چهارده ساله در حال باخت است و پس از دادن امتيازات فراوان، مقاومت اسلامی را از يک جريان کوچک و زيرزمينی به يک جريان بزرگ، مردمی و رسمی تبديل کرده است. به همين دليل تصميم گرفت، بازی را به هم زده و به شرايط قبل از صلح خاورميانه بازگردد و حمله به غزه در اين چهارچوب انجام شد؛ بنابراين، ما حادثه فلسطين را نبايد يک حرکت مقطعی بدانيم، بلکه اين اقدامی استراتژيک برای اسرائيل بود و اسير کردن سرباز اسرائيلی توسط حماس، تنها بهانهای برای آن محسوب میشود.
فرمانده سابق سپاه پاسداران ادامه داد: حادثه لبنان نيز دقيقا در همين چهارچوب انجام شده و اسرائيل پس از آنکه ديد، در روند خلعسلاح و حذف حزبالله شکست خورده است، جنگ لبنان را آغاز کرد.
رضايی همچنين گفت: تحليل اسرائيل آن بود که پس از عقبنشينی سال ۲۰۰۰ و ترک لبنان، حزبالله ديگر فلسفه وجودی خود را از دست میدهد، اما اين اتفاق نيفتاد. سپس «موساد» جريان ترور رفيق حريری را طراحی کرد تا با درگير کردن سوريه و حزبالله در آن به اين هدف خود دست پيدا کند که هرچند موفق به خارج کردن سوريه از لبنان شد، اما در برابر حزبالله باز هم ناکام ماند و جريان چهارده سپتامبر، که از هواداران آمريکا و مخالفان مقاومت تشکيل میشد، در آستانه انحلال قرار گرفت.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: طرح اسرائيلیها اين بود که در فاصله يک ماه دو گام بزرگ بردارند و با حذف حماس در فلسطين و حزبالله در لبنان، خود را از بنبست صلح خاورميانه خارج کنند و گام اول اين طرح را هم با موفقيت برداشتند، اما در گام دوم، تا کنون موفقيتی به دست نياوردند.
فرمانده سابق سپاه پاسداران ادامه داد: اگر حزبالله نمیتوانست ضربات محکمی مانند غرق کردن ناوچه، موشکباران حيفا و سرنگونی بالگرد توپدار اسرائيل را انجام دهد و صرفا لبنان متحمل تلفات مالی و جانی در جنگ میشد، پس از گذشت يک يا دو هفته، مجبور بود زير فشار افکار عمومی عقبنشينی کند، اما الان که حدود يک هفته از جنگ با لبنان میگذرد، شرايط جنگ از نظر نظامی و سياسی به سود حزبالله است.
محسن رضايی افزود: نگاه ديگری که به اين موضوع وجود دارد، انجام اين دو گام در چهارچوب پروژه ايران است و اينکه آمريکا و اسرائيل میدانستند با وجود حماس و حزبالله برخورد با ايران کمهزينه نيست و برای برخورد با ايران، نخست بايد در فلسطين و لبنان نيروهای نزديک به جمهوری اسلامی را حذف کرد که اگر اين تحليل هم درست باشد، با شکست اسرائيل در حذف حزبالله، پروژه زدن ايران هم دچار اختلال شده است.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با مشکوک ارزيابی کردن عملکرد کشورهای عربی در جريان حمله به لبنان گفت: به نظر میرسد توافقی ضمنی ميان آمريکا و اسرائيل و کشورهای عربی برای حمله به حماس وجود داشته است، چرا که دولتهای عربی منتظر بودند حماس، اسرائيل را به رسميت بشناسد و به دنبال آن، جريان برقراری رابطه با اسرائيل در جهان عرب ايجاد شود، اما با مقاومت حماس اين طرح شکست خورد و دولتهای عربی از حماس دلگير شدند. به اين خاطر نسبت به حمله اسرائيل به غزه تقريبا بیتفاوت بودند و فکر میکردند که اسرائيل در عمليات خود موفق میشود، اما پيشبينی دولتهای عربی هم غلط از کار درآمد و اين کشورها اکنون با فشار سنگين افکار عمومی خود روبهرو هستند.
رضايی اظهار داشت: اگر دامنه درگيری به سوريه کشيده شود، احتمال سرنگونی دولت اردن و يک آشوب سراسری در خاورميانه، که از لبنان تا عراق و حتی مصر را در بر بگيرد، وجود دارد و اين امر برای آمريکا تحملناپذير است. پس به نفع آمريکايیهاست که هرچه سريعتر شرايط را آرام کنند.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پايان گفت: اگر اسرائيل حملات خود را قطع نکند، احتمال حمله حزبالله به تلآويو وجود دارد که در اين صورت، اسرائيل در آستانه فروپاشی قرار میگيرد، چراکه ترکيب جمعيتی اسرائيل طی دهها سال و با مشقت فراهم شده و حتی در جنگهای اعراب و اسرائيل نيز چنين بحرانی به وجود نيامده است؛ بنابراين، پيامدهای درازمدت اين جنگ برای اسرائيل بيش از حزبالله خواهد بود.