”حتا من این خطر را میبینم که بعد از دفن جسد (اكبر محمدى) اعمالی انجام بشود كه جسد زود تجزیه بشود و آثاری باقی نماند“
در پى درگذشت اكبر محمدى در زندان اوين، مدير روابط عمومى پزشكى قانونى ايران اعلام كرد كه كالبدشكافى جسد اين زندانى سياسى انجام گرفته، جسد به خانواده او تحويل داده شده است و نتيجه آزمايشها يك ماه ديگر اعلام خواهد شد. اين در حالىست كه وكيل اكبر محمدى از قوه قضاييه خواسته بود كه تا زمان روشن شدن علت مرگ موكلش، مجوز دفن صادر نشود، تا پزشكان بىطرف بتوانند علت واقعى مرگ را روشن كنند.
در اين ميان «كانون مدافعان حقوق بشر» نيز با صدور بيانيهاى مرگ اكبر محمدى را «مشكوك» خواند و ضمن اشاره به موارد مشابه ديگر، اعلام كرد كه «مقررات قانونى ناظر بر امور زندانها غالبا در عمل مورد توجه قرار نمىگيرد».
در همين زمينه، خليل بهراميان وكيل اكبر محمدى، در گفتگويى با ما، اعتراض خود نسبت به ابهامات موجود در رابطه با مرگ موكلش را مطرح مىكند.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
آقای بهرامیان، بسیاری از مدافعان حقوق بشر در مرگ اکبر محمدی و زهرا کاظمی شباهتهایی میبینند. جسد زهرا کاظمی سریعا دفن شد و علت مرگ به لحاظ قانونی ناروشن ماند. خود شما هم به دلیل مشکوک بودن مرگ موکلتان اکبر محمدی، از قوه قضاییه خواستهاید که جواز دفن را صادر نکند تا پزشکان بیطرف بینالمللی بتوانند علت واقعی مرگ را مشخص کنند. آیا نشانههایی برای پاسخ مثبت به این خواستتان مشاهده کردهاید؟
خليل بهرامیان: استنباط من هم همین است، که اگر مشکلی نیست چرا میخواهید این جسد اینطور فوری دفن بشود. حتا من این خطر را میبینم که بعد از دفن جسد اعمالی انجام بشود كه جسد زود تجزیه بشود و آثاری باقی نماند. در حالی که من یک خواست خیلی خیلی کوچکی را داشتم و آن اینکه جسد در حضور من با دو پزشک بیطرف یا دو پزشک آزاد که غیر پزشك قانونی باشد و یا خودم انتخاب بکنم يا به قرعه، از میان پزشکان داخل کشور و یا پزشکان بینالمللی این جسد معاینه بشود. این خواستهای بسیار بسیار قانونیست. خود آقايان باید از این قضیه استقبال میکردند. من نمیدانم چه جریانیست که دامن میزند به این برنامه که این برخورد خودخواهانه را پیش ببرند، حرف هیچکس را گوش نکنند و به هیچ مسئله قانونی هم توجه نکنند...
پس آقای بهرامیان، در واقع شما پاسخی تا حالا نگرفتهاید به این خواستهتان؟
خليل بهرامیان: اصلا آقایان خودشان را ملزم به پاسخ نمیدانند...
یعنی بنابراین جسد اکبر محمدی در اسرع وقت دفن خواهد شد؟
خليل بهرامیان: الان به من گفتند که دفن شده حتا. وقتی پدر و مادرش از ترکیه آمدند، اجازه ندادند با کسی ارتباطی بگیرند و همینطور برشان داشتند بردند توی ماشین، از ماشین هم بردند بهشت زهرا. جسد را هم برداشتند انداختند توی ماشین و بردند به آمل به یک روستايى که اینها داشتند، آنجا شنیدم که دفن کردند، يا شايد هم در حال دفن هستند.
و به این شکل اگر این خبر حقیقت داشته باشد، یعنی علت مرگ برای خانواده و وکلای اکبر محمدی برای همیشه ناروشن میماند؟
خليل بهرامیان: برای من روشن است. با این قضایا من کاملا روشنام. ببینید، مسئله چیز دیگرى است. میگویند آنکه حسابش پاک است، از محاسبه باکی نیست. خوب، اینها میگویند آقا هیچی نشده، میگویند وضعیت درجه حرارت و غیره و غیره و فشار نرمال است. بعد معاون دادستان میگوید نخیر نرمال نبوده و افت فشار داشته. این تضادگوییها، همه اینها، مشخصا این است که جریانی در دستگاه قضایی هست که خودسرانه عمل میکند و با هیچ ضابطه قانونی خودش را نمیخواهد انطباق بدهد. من واقعا متاسفم. چون دلم میخواهد بالاخره یک روزی در این مملکت این کتاب قانون باز بشود یا حداقل اجرا بشود یا حداقل ببینیم. من تا بحال ندیدهام.
مدیرکل روابط عمومی سازمان پزشکی قانونی آقای میرهادی، همانطور که خود شما هم اشاره کردید، اعلام کرده که آزمایشات و کالبدشکافی اکبر محمدی انجام شده و جسد به خانواده محمدی تحویل داده شده است. اما نتایج آزمایشها و علت فوت یک ماه دیگر اعلام خواهد شد. آیا این مسئله قدری غیرطبیعی بهنظر نمیرسد! چرا یک ماه دیگر؟
خليل بهرامیان: مسئله پزشکی یک مسئله تخصصی است، اما اینکه اینها به چه عنوان بدون حضور خانواده اکبر محمدی این کار را میکنند یا بدون وکیلاش این کار را میکنند، این مسئله است. گفتم، اگر آقایان پزشکان مشکل ندارند، اگر دستگاه قضایی مشکل ندارد، خوب چه عیبی دارد که در حضور اینها باشد و واقعیت روشن بشود که مردم کشور هم روشن بشوند. آقایانی که مدعی هستند نمایندگان مردم هستند و دولت را تشکیل دادهاند. خوب، این نماینده مردم چه جوری است که خودسرانه عمل میکند، بدون مردم. اینها هم جزو مردماند. مگر اینکه بگویند آقای بهرامیان یا وکلا یا خانواده محمدی جزو مردم محسوب نمیشوند، ضد مردماند و ما هرکاری دلمان خواست میکنیم.
بنابراین آقای بهرامیان، به نظر شما اینکه نتایج آزمایشها و علت فوت یک ماه دیگر اعلام میشود یک مسئله طبیعی است؟
خليل بهرامیان: من پزشک نیستم. اما بحث من در این است که آقا جسد باید حداقل مورد بازدید من قرار بگیرید. چون به من گفتند که در بهداری زندان دست و بالش را بستند، دهانش را بستند، دستش را به تختخواب بستند. خواه ناخواه اگر چنین چیزی باشد، باید آثارش در مچ دست و غیره پیدا بشود. آقايان میگویند، نه چنین چیزی نیست. خوب یک نگاه کردن که مسئلهای نیست. اگر آقای بهرامیان یا یک نماینده دیگری بیاید و جسد را ببیند، کجای دنیا خراب میشود. چه چیزی اتفاق خواهد افتاد.
نسرین محمدی، خواهر اکبر محمدی، گفته که قاضی مرتضوی و آقای عباسی هم در بهداری زندان روی سر اکبر محمدی بودهاند و آنها را متهم کرده که برادرش را مسموم کردهاند. آیا در ملاقاتهایی که خود شما با منوچهر محمدی و یا احتمالا دیگر زندانیان داشتید، در این مورد چیزی به شما گفته نشده؟
خليل بهرامیان: در این مورد چیزی به من گفته نشده. برای من مهم این است كه اکبر محمدی مرخصی نامحدود داشته به علت مریضی خودش، ناراحتی کمر و اینها. مدارکی که الان در دست است نشان میدهد که ایشان نمیتوانسته زندان را تحمل بکند، بخاطر فشارهای عصبی، کمردرد و غیره و غیره. اکبر مرخصی نامحدود داشته که اگر فکر کردند این زندانی برایشان خطرناک است یا چنین چیزی هست، آقا با یک اخطار میتوانستند... این زندانی که فراری نبوده. این زندانی در اختیارشان بوده و قبلا هم اکبر محمدی به من اعلام کرده بود، سهچهارماه قبل از زندان، که وقتی از بابل به طرف آمل میآمده، مورد تهاجم واقع میشود و ماشیناش را میزنند و میاندازند و بعد. و اینکه چه میزان این مسئله درست است، باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد یا اینکه یک مرتبه میریزند توی خانهاش و بازداشتاش میکنند. چه کسی این دستور را داده، این شخص هر کسی باشد، باید مشخص بشود دستوردهنده چه کسیست. باید همه اینها روشن بشود و باید تحقیقات میشد. که ای کاش قوه قضاییه این دقت را میداشت که هیچ چیزی را پنهانی عمل نکند و به توهمات و شبهات در جامعه دامن نزند. متاسفانه اما این کار دارد انجام میشود.
حالا یک مسئله دیگر. گویا دیروز خود شما هم در زندان اوین دچار مشکلاتی شده بودید. ممکن است بفرمایید ماجرا چه بود؟
خليل بهرامیان: من دیروز در زندان اوین دچار مشکل نشدم. من روزهای قبل وقتی که اکبر محمدی اعتصاب غذا کرده بود و ما میدانستیم حالش بسیار بد است و بارها هشدار داده بودم به ریاست محترم قوه قضاییه که آقا برسید به این وضعیت، این فرد پای مرگ است. منوچهر محمدی هم گفته بود. من و منوچهر درخواست کردیم قبلا، هفته پیش، که آقا این شخص را بگذارید ما ببینیم تا منصرفش کنیم از اعتصاب غذا. آقایان نه تنها اجازه ندادند ما ببینیم که خلاف قانون بود، بلکه حتا اجازه ندادند تلفنی با او تماس بگیریم که خب حرف من وکیل موثر است. جایی نشستهام، در سن و سال بالا هستم و به من خیلی احترام میگذاشت. به من این اجازه را ندادند. من دیروز برخوردی که با آقايان کردم، اعتراض که کردم، معاون دادستان بود. گفتم آقا این اعمال شما میتواند عامل موثر در مرگ اکبر محمدی باشد، شما چرا این کارها را میکنید. و من واقعا متاسفم که الان احمد باطبی که زندانیست یک بلایی مثل اکبر محمدی سرش نیاید. خود منوچهر هم وضعیت بسیار نامطلوبی دارد یا آقای حشمتاله طبرزدی. اینها هرکدام پس از سالیان سال در زندان درهمریختهاند. اینها اعصابشان درهمریخته است. اینها از نظر جسمی مریضاند. چه جوری ست که این بچهها را نباید مرخصی داد یا خود حشمتاله طبرزدی در ۶سال زندانش فقط یک بار مرخصی رفته. چرا؟ اینکه خلاف مقررات زندان و خلاف قانون است. من درخواست میکنم که رییس قوه قضاییه نسبت به این قضایا حساسیت به خرج بدهد. تمام این کاسه و کوزه سر ایشان میشکند. باید ببیند که این جناح خودخواهی که در قوه قضاییه هست و اقدامات خودسرانه میکند، این چه هست. چرا بحران آفرینی میکند؟ در حالی که این قضیه خیلی راحت میتواند حل بشود.
منظور من از مشکلاتی که برای شما پیش آمده این است که در رسانهها صحبت از بازداشت شما شده بود.
خليل بهرامیان: در هفته قبل که من با آقای منوچهر محمدی، اکبر محمدی و آقای طبرزدی ملاقات داشتم، بعد از ملاقات قرار است این برگهای که ما بتوانیم از زندان خارج بشویم را امضا کنم. یک سربازی آمد و گفت، آقای بهرامیان شما را معاون اجرایی خواسته و گفتند که بالا شما را خواستهاند. یعنی طبقه بالای اداره زندان. من رفتم. حدودی یک ساعت دقیقا پشت در ماندم، به حساب اینکه آقايان دارند غذا میخورند و آقا فلان است و فلان است. با بیادبی تمام برخورد کردند با من وکیل دادگستری، که مورد اعتراض من واقع شد. اما دیروز مورد اعتراض من این بود که چه کسی حق دارد وکیل دادگستری را پشت در یک ساعت معطل کند و آن هم پشت در غذاخوری آقايان یا محل استراحت آقايان. این را من به عنوان بازداشت غیرقانونی تلقی میکنم.
آیا فکر نمیکنید پیگیریهای شما در مورد جزییات علت مرگ موکلتان، ممکن باشد مشکلاتی را برایتان بوجود بیاورد؟
خليل بهرامیان: همه چیز امکانپذیر است. هم برای من، هم برای بچههایم. اما من ۶۵ سال عمر کردهام. این عمر خیلی زیادیست. من از مرگ نمیترسم، از زندگیکردن با بىآبرويى میترسم. من وکیل دادگستری هستم و قسم خوردهام از حقوق مردمم دفاع کنم. من در این راه برطبق قانون از هیچ اقدامی فروگذار نمیکنم و از هیچ چیز هم وحشت ندارم.