سخنان اکبر گنجی در مراسم جايزه قلمی طلايی در مسکو در برگيرنده ی نکته جالبی بود و آن يادآوری قتل عام زندانيان سياسی در سال ۱۳۶۷ بود. قتل عامی که حجاريان ها، که وی جايزه اش را به آنها نيز اعطا می کند، در آن دست داشتند. اما نکته ی مهم تر پرداختن وی به ضرورت بخشيدن جنايت ها ولی فراموش نکردن آنهاست. وی می گويد :« خشونت ،خشونت به بار میآورد و حتی خشونت انقلابی تر و خشک را با هم میسوزاند. امروز ديگر نبايد با همان سلاح خشونت طلبان به مقابله با آنها پرداخت. بايد مقاومت صلح آميز مدنی را جايگزين خشونت انقلابی کرد. شعار من برای مبارزه با ظلم و خشونت « ببخش و فراموش نکن» است.»
و اين درست همان گفتاری است که رژيم های جنايت سالاری مانند جمهوری اسلامی و يا دولت ضد بشری اسرائيل بدان نيازمندند تا به قتل و جنايت فکر شده، ايدئولوژيک و برنامه ريزی شده شان ادامه دهند. تلاشی برای اطمينان بخشيدن به اين حکومت های که تا آنجا که می توانيد بکشيد و بدانيد در نهايت، عفو و بخشش در انتظار شماست. بکشيد و بدانيد که ما نمی کشيم. به زنان و دختران تجاوز کنيد. قتل عام کنيد، زندان کنيد، شکنجه کنيد... و بدانيد اينها را ما می بخشيم هرچند که فراموش نمی کنيم. گويی برای رژيم لاجوردی پرور جمهوری اسلامی اين مهم است که ما جنايات او رافراموش کنيم يا نکنيم.
اين دست و دل بازی های امثال گنجی که سنت ديرينه ی مخالفين درون نظامی رژيم است در هماهنگی کامل با موج روشنفکريی است که سيستم جنايت سالار سرمايه داری-صهيونيستی ساخته است و از طريق گفتمان ضد خشونت آنرا ترويج می کند. کارکرد اين گفتمان از هند گاندی تا آفريقای جنوبی به خوبی پيداست. صدها ميليون فقير و گرسنه و بيمار هندی که بايد دل به داشتن «بزرگترين دمکراسی جهان» خوش کنند و در رنج و استثمار جان بکنند و هرگز هوس مبارزه ای قهرآميز برای خروج خويش از اين جهنم بی پايان را به خود راه ندهند. يا ميليونها سياه آفريقای جنوبی که به بهانه ی مبارزه مسالمت آميز بايد دل به رهايی از تبعيض نژادی خوش سازند و برای دهه ها با حکومتی از سياهان متعلق به طبقه بالا برده های نظام نوين تبيعض اقتصادی و اجتماعی باشند.
آری سيستم ضد انسانی سرمايه هميشه برای خود مجموعه های امنيتی فکری و فرهنگی آفريده است تا از خطر خشم انفجاری توده ها در امان بماند ؛ تا مبادا نفرت طبقاتی جامعه به بازويی مسلح مجهز شود و قلب استثمارگران ديروز و امروز و فردايش را نشانه رود. گفتمان ضد محرومين سرمايه داری تحت عنوان مبارزه ی غير خشونت آميز همان حرفی است که امروز اکبر گنجی دانسته يا ندانسته (؟) بازتوليد می کند. يا می داند که اين گفتمان در خدمت بقای نظام جنايت پيشه ی آخوندی-بازاری است و در اين صورت، خائن و ضد خلق است ويا نمی داند و در اين حالت، سرنوشت پرستم توده ها را اسير جهل خود ساخته است.
واقعيت اما اين است که گفته هايی همچون «بخشايش خطا را پاک نمیکند بلکه کينه را حذف میکند، خاطره را پاک نمیکند بلکه خشم را از بين میبرد، پيکار را کنار نمیگذارد، بلکه از نفرت چشمپوشی میکند.» چيزی نيست جز خاک در چشم ستمديدگان پاشيدن، همان هايی که برای پيشبرد نبرد و پيکارشان به «خشم» احتياج دارند. همان خشمی که امثال گنجی می خواهند از توده ها بزدايند و او را به پلنگ بی دندان شبيه سازند. خشم هدفمند، خشم معنادار، خشم مفيد.
به باور نگارنده خشم مبارزاتی توده ها بايد به جای محو و سرکوب شدن تبديل به ابزار جنبش آفرينی ميان توده های محروم جامعه شود. ستمکشان با بهره وری از اين خشم است که می توانند به اهميت و ضرورت نبرد قهر آميز پی برند. نبردی که در شکل مسلحانه ی توده ای خود، يگانه راه آزادی آنها از زنجيرهای پيدا و ناپيدای سيستم بهره کشی حاکم است.
در يک گفتمان مردم گرا در مقابل حرف های تخدير کننده اکبر گنجی بايد گفت : « ما نه می بخشيم و نه فراموش می کنيم. نه تنها نمی بخشيم بلکه تمامی جنايتکاران را به جزای تک تک جناياتشان، از کوچکترين تا بزگترينشان، خواهيم رساند. نفرت از غارتگران و جنايت پيشگان را در تمام وجودمان پاس خواهيم داشت. در هر لحظه از زندگيمان اين نفرت طبقاتی را تقويت خواهيم کرد. نفرتی که به طور آگاهانه و سازماندهی شده در قالب نبرد مسلحانه ی مردمی مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت. ما به علت ها خواهيم پرداخت. ريشه ی دردها و جنايت ها را خوب شناسايی کرده و برای فراموش نکردن آنها همه را در تاريخ ثبت خواهيم کرد. ليکن برای آنکه خوب جا بيافتد که هيچ ستمکاری، دردآفرينی و رنج آفرينی آگاهانه ای نبايد بدون مجازات باشد، انتقام حتی يک کشيده را که به يک ايرانی زده ايد از شما خواهيم گرفت. تا ريال آخر بدست آمده از غارت و استثمار مردم را از حلقتان بيرون خواهيم کشيد.»
رعايت حرمت واقعی انسان که اکبر گنجی اين همه حرف آنرا می زند اين است که با انتقام کشيدن عادلانه از «همه» ی جنايت ها و خيانت ها و غارت ها، حقوق پايمال شده روحی يا مادی ميليونها نفر از هموطنانمان به آنها اعاده گردد.
در پايان بايد به اکبر گنجی ها يادآور شد که در کنار تلاش آنها برای فرونشاند خشم سرخ محرومان، بی شک ما از شعله ورتر ساختن آتش انتقام طبقاتی خلق کوتاه نخواهيم آمد. آتشی که، در سايه ی گسترش آگاهی و شجاعت ميان توده های اسير جهل و ترس، نظام استثمار و جنايت سالاری را در آن خواهيم سوزاند.
**
www.korosherfani.com
۰۶/۰۶/۲۰۰۶