خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسی
«تحجر و غلو حاصل تعامل نادرست انديشه بشری با وحی الهی است، اما تعامل ميان اين دو انديشه گريزناپذير است. انديشه بشری مجموعه ارزشهايی است که بشر آن را در عصری خاص میپذيرد. نکته مهم اين است که چطور اين تعامل را هدايت کنيم و سامان دهيم که به آفتهايی مثل تحجر و غلو راه پيدا نکند.»
به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) عليرضا علویتبار در سخنانی در نشست "ستيز با تحجر و غلو در عرصه دين" گرامیداشت ياد آيتالله صالحی نجفآبادی در دانسکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، اظهار داشت:
«برای اينکه اين تعامل گريزناپذير به آفت دچار نشود بايد دو گام اساسی برداشت؛ يکی تفکيک سطوح و مراحل مختلفی است که در جريان اين تعامل شکل میگيرد و ديگری تعيين سطوحی است که بايد به عنوان راهنمای ما قرار بگيرد.»
وی افزود: «وحی نوعی تجربه دينی است و در الهيات مدرن، تجربه دينی معنايی خاص دارد. در سنت اديان الهی چند نوع وحی مختلف داريم از جمله وحی فکری، وحی زبانی و وحی انکشافی. آنچه که در جهان امروز با آن سر و کار داريم وحی زبانی است. وحی الهی با شناختها و ارزشهای مقبول میتواند در سطوح خاص تعامل پيدا کند. مطمئنا اولين سطح تعامل، سطح بيان است. تجربه وحيانی پيامبر اسلام، تجربهای شخصی و گذرا بود. يعنی فقط برای شخص پيامبر (ص) در مقطعی خاص اتفاق افتاد.»
علویتبار ادامه داد: «زبان، نحوه زندگی است. وقتی مطلبی در قالب زبان بيان میشود يعنی وارد يک نوع زندگی خاص میشود. هنگامی که تجربه شخصی پيامبر (ص) در قالب مجموعهای از گذارهها پياده شد تا بتواند صورتی پايدار پيدا کند، اولين تجربه وحی الهی و آنچه که ما امروز به عنوان متن مقدس در اختيار داريم حاصل کار قرار گرفت.»
وی ادامه داد: «سطح دوم بين تعامل وحی الهی و انديشه بشری، سطح استخراج نظام خاص از دادههای وحيانی است؛ به اين معنا که مجموعهای از گذارههايی که مربوط به دين هستند با ساير باورهای ما تناقض ندارند و مبنايی برای عمل محسوب میشوند و آن را نظام الهی مینامند. نه قرآن و نه هيچ کتاب مقدس ديگری به عنوان سيستم مطالعاتی به بشر ارائه نشد.»
اين فعال سياسی گفت: «آيات الهی از نقطهای شروع میشوند و دوباره به همان نقطه بازمیگردند. يعنی روساخت گسسته و زيرساخت دوری دارد که موثرترين زبان برای بشر است. سيستم الهياتی در کتاب وحيانی ديده نمیشود. يعنی بشر بايد در آيات و مفاهيم جابجايی انجام دهد تا به سيستم اصولی برسد و درباره آن نظرورزی کند.»
وی تصريح کرد: «سومين سطح، سطح تفهيم است. يعنی از وحی مقدس، سيستمی استخراج کنيم که به فهم تفصيلی برسيم. يعنی معنای استخراج شده نظام الهی را به دست بياوريم. در اين مرحله، انديشه بشری در فهم کاملا تاثيرگذار است. در سطح چهارم، مقايسه و داوری از سيستم الهيات لازم است. عدهای ضرورت عقل را رد میکنند و اين تنها سنتگراها نيستند. پست مدرنها هم به اين باور رسيدهاند. سنتگراها فهم عقلانی از دين را بیاعتبار میدانند، در حالی که پستمدرنها عقل جديد را اينگونه میبينند و تلاش برای فهم عقلی را بیاعتبار میدانند.»
وی افزود: «اگر بايد در فهم دين حجت قائل بود بايد ديد فهم عقل، انتقادی است يا فهم عقل بر اساس نظريهها يا غيره. اگر در مرحله نخست، پيامبر (ص) را در قالب زمان در نظر بگيريم، پيام الهی ريشه فرازمانی و مکانی دارد که مخاطبينش همه تاريخ و جهان است. اما اين در قالب زمان عصر پيامبر پياده شده است. زبان يک نحوه زندگی است.»
علویتبار گفت: «تحجر يعنی اشتباه گرفتن پيام فرازمانی و فرامکانی خداوند با آنچه که در اقتضائات عصر پيامبر بوده است. نقد متن مقدس اينجا معنا پيدا میکند. غلو در سطح استخراج نظام الهياتی و سطح فهم اتفاق میافتد. زمانی که عدهای چيزی را استخراج میکنند و از آن چيزی خداگونه میسازند، غلو چهره خود را نشان میدهد. تحجر به مرحله برخورد ما با نظام مقدس و غلو به تقسيم با نظام مقدس و متن برمیگردد. صالحی نجفآبادی در جامعهای که تحمل چنين برداشتهايی را نداشت، مسير خوبی را ميسر گردانيد و تمام تلاش خود را برای تفکيک فرازمانی و فرامکانی خداوند که پيام در آن ارايه داده شده بود به عمل رساند.»
وی تصريح کرد: «مرحوم صالحی نجفآبادی بنيانهای اصيلی را به وجود آورد و نقش استفاده ابزاری از دين را نشان داد و دين را در خدمت توليد نظری و عملی قرار داد و آن را برای خدمت و شفقت خلق کرد تا ما بتوانيم ادامهدهنده اين مسير باشيم. متاسفانه در جامعه ما دين ابزار قدرت شده و تلاش ما برای ايجاد حکومت دينی به پيدايش دين حکومتی منجر شده است. در شرايط کنونی دين از نگاه مداحان تعبير میشود ولی اين نگاهی نيست که علمای اصيل و انديشمندان بتوانند با آن همسويی داشته باشند.»
علویتبار گفت: «گرامی میداريم ياد کسانی را که از دينداری انگيزه میساختند و برای خدمت و شفقت به خلق از آن استفاده میکردند. مرحوم آيتالله نجفآبادی، موحدی خالص بود و هيچگاه از دين برای کسب نان و نام استفاده نکرد.»