شنبه 3 تیر 1385

شريعتی و روش های ارتباط با مخاطبان، با نقدی به پيروان شريعتی، عمار ملکی

[email protected]

۱- حضور در حوزه عمومی که اينروزها به عنوان يک تاکتيک جهت تقويت جامعه مدنی از طرف فعالين سياسی ، فرهنگی، اجتماعی و دانشجويی به طور عام مورد نظر است و بعنوان يک راهکار از سوی تعدادی از شاگردان و پيروان فکری دکتر شريعتی نيز مطرح شده است (۱)، نياز به استفاده از ابزار و روشهايی دارد که اين حضور را عملی سازد. يکی از روشهای فعاليت در حوزه عمومی و برقراری ارتباط با مردم که بسيار شناخته شده می باشد و به طور سنتی توسط اکثر فعالان سياسی و فرهنگی مورد استفاده قرار ميگيرد ، انتشار شفاهی يا کتبی نظرات به شکل سخنرانی در مکانهای عمومی و يا نوشتن مقاله و انتشار آن در روزنامه ها و مجلات يا سايتهای اينترنتی می باشد. همچنين نوشتن کتاب و انتشار آن در صورت دريافت مجوز يکی ديگر از اين روشهای کلاسيک است.
اما به غير از اين روشها، ابزار ديگری برای ارتباط با عموم مردم وجود دارد که در بسياری موارد اثر گذارتر می باشد و می تواند بسيار جذاب تر و همدلانه تر با مخاطب ارتباط برقرار کند و پيام مورد نظر را به آنها منتقل نمايد. استفاده از هنر يکی از اين روشهاست که بعنوان مثال می توان از تئاتر، سينما و موسيقی نام برد. يقينا دامنه مخاطبان تئاتر و سينما و موسيقی گسترده تر و قدرت جذب و ارتباط آنها با مردم بيشتر از ديگر روشهای حضور در حوزه عمومی است.
در اين باره شريعتی که خود از روشهای سنتی سخنرانی و نوشتن استفاده بسيار می نمود و از قدرت جادويی سخنوری و نگارش جهت ارتباط با مردم برخوردار بود ، اعتقاد خود را درباره تاثيرگذاری هنر بر مخاطبان در سی سال پيش اينگونه بيان ميدارد:
"تجربه نشان داده است – به اين اعتقاد پيدا کرده ام – که امروز، يک هنرمند بيشتر از يک سخنران، يک استاد، يک معلم، يک خطيب، يک کنفرانسيه ی علمی و حتی بيشتر از يک نويسنده و يک مترجم می تواند در پيام و در تغيير و تحول بينش و در ايجاد و خلق ايمان در جامعه و در روح ما موثر باشد.." (۲)
شريعتی در جامعه ای بسيار سنتی تر از جامعه کنونی و با وجود امکاناتی بسيار کمتر از زمان حاضر، تلاش در استفاده از ابزار هنر را جهت تاثير گذاری بر متن جامعه (حوزه عمومی) به منظور آگاهی بخشی و به حرکت در آوردن مردم دنبال می کند و در اين راه ملامت و تهديد از طرف دوست و دشمن را جهت اجرای يک نمايش تئاتر در حسينيه ارشاد اينگونه وصف می نمايد:
" همين ابوذر را که می خواستم روی صحنه بياوريم، می گفتند تئاتر در ارشاد؟ اين ديگر نمی شود. تئاتر هم در محراب! بعد که مخالفت ها خيلی شديد شد حتی صميمی ترين رفقا فرار کردند! من هم مثل مذاکرات کسينجری از اول با شدت و در اوج بدی و ... مطرح کردم و رويش پا فشاری کردم که اگر در آخر طرف بگويد اقلا اين چيزش را حذف کنيد و من در آخر بگويم "خيلی خوب" او ديگر به اصلش راضی شود! اما اگر به او امتياز می دادم با اصلش مخالفت می کرد. من گفتم "می خواهم موسيقی بگذاريم" و همه ی تمرين ها را هم با موزيک انجام داديم. اين ها ديگر تحمل نکردند و گفتند اگر صدای موزيک بيايد مردم می گويند اينجا شکوفه نو است. بعد آقای بلاغی که از همه نسبت به من صميمی تر بود و هست و واقعا همه ی هستی اش را در راه دفاع از وجهه ی من گذاشته ، و آدمی حق پرست و آزادی خواه است، آمد و گفت " اين ديگر نمی شود هر روز يک کار می کنی و ما دائما داريم درستش می کنيم. هنوز اين کار تمام نشده، يک کار ديگر! اقلا بگذار کمی نفس بکشيم !" بعد گفتند "فلانی اگر ما را می خواهد بايد ابوذر را جمع کند يا اگر ابوذر را می خواهد بگذارد، ما ديگر خداحافظی می کنيم" و به خانه شان رفتند. من گفتم "راه سومی هم وجود دارد و آن اينست که (اول) ابوذر را می گذاريم و بعد هر دوی ما – من و ابوذر- می رويم و ارشاد مال شما باشد که هر کاريش خواستيد بکنيد! من ديگر آرزويی غير از همين کار در زندگيم ندارم" همه رفتند، حتی آقای ميناچی که مسئول آنجاست و همه کاره است و خيلی هم طرف ما را می گرفت، به مشهد آمد که نباشد. بعد که اعلام کرديم، تلفن پشت تلفن که "آتش می زنيم، می سوزانيم، می کشيم، بمب می گذاريم...." (۳)
اما تمامی اين مشکلات مانع آن نمی شود که شريعتی از اجرای تئاتر صرفنظر نمايد و با تمامی مخالفت ها و تهديدات بر اين امر اصرار می ورزد تا آن را عملی می سازد. يقينا اين اصرار نشانگر اعتقاد جدی - و بسيار درست – شريعتی به تاثير بی نظير آن در ارتباط و اثر گذاری بر مخاطب بوده است. البته عزم راسخ او در سنت شکنی و مبارزه با ارتجاع زمانه نيز او را مصمم تر در اجرای اين نمايش کرده بود.

۲- از نوشته ها و خاطرات نزديکان شريعتی اينگونه استنباط می شود که اجرای تئاتر ابوذر يک اتفاق نبوده و شريعتی اعتقاد جدی به استفاده از اينگونه روشها برای ارتباط با مخاطبان و مردم داشته است. ايرج صغيری دانشجوی دکتر شريعتی – و کسی که نقش ابوذر را در تئاتر "يک بار ديگر ابوذر" بازی کرده است – در خاطرات خود درباره تلاش دکتر برای ساختن تئاترهای ديگر و حتی ساختن فيلمی درباره ابوذر می گويد:
"دکتر شريعتی خيلی دلش می خواست من تئاتری درباره اسماعيل و ماجرای قربانی شدنش به دست حضرت ابراهيم بسازم. درباره ی مدرس نيز همچنين."
او در جای ديگر می گويد:" يک روز پس از پايان نمايش ابوذر، دکتر مرا صدا زد و گفت: صغيری می توانی درباره ابوذر فيلمی بسازی؟ با ترديد جواب مثبت دادم. علت ترديدم نيز مخارج فيلم بود. اما دکتر چنان مصمم بود که جايی برای ترديد نگذاشت. به دکتر گفتم: اما با توجه به محتوای فيلم، امکان ساختن آن در ايران نيست. دکتر شريعتی پاسخ داد: در اين باره خيالت راحت باشد. با گروههای فلسطينی و سوری تماس گرفته ام و مقدمات کار را فراهم کرده ام. فيلم را در سوريه يا الجزاير می سازيم. آن قدر به راحتی و آسانی حرف می زد که انگار دارد درباره ی خريد يک کيلو پرتقال حرف می زند!... " (۴)
جالب تر آن است که شريعتی علاوه بر "هنر" به استفاده از "ورزش" به عنوان يک پديده ی اجتماعی که قدرت "جمع کردن" انسانها را دارد، نيز انديشيده بود. صغيری در خاطراتش در اين باره می گويد:
"يادم است ايامی که در حسينيه ی ارشاد بودم، دکتر با جمعی از دوستانش قصد داشت واحد ورزش حسينيه ی ارشاد را هم راه اندازی کند. معتقد بود که امروزه فوتبال به يک پديده ی اجتماعی مهمی تبديل شده و اين قدرت را دارد که صد هزار نفر را در استاديوم جمع کند . دکتر اعتقاد داشت که چرا ما نبايد برای مطرح کردن حرف و پيام خودمان از اين فرصت مناسب استفاده کنيم. حتی معتقد بود که بايد حسينيه ی ارشاد تيم فوتبال تشکيل بدهد و فوتباليست های ماهر و مطرح را جذب خود بکند و نيروهای مستعد را پرورش دهد. البته تيم فوتبال تشکيل نشد اما دکتر حتی فکر اين کار را هم کرده بود." (۵)
شريعتی بسيار صريح در لزوم انتخاب و استخدام ابزار جديد جهت ارتباط با نسل جوان می گويد:
" از مجامع دينی و مذهبی آمارگيری کنيد، و ببينيد مستمعين شما چند درصد از سی سال پايين و چند درصد از سی سال بالاست. اين نشانه دقيقی است که عقب افتاده ايد. و بعد تئاترها و فيلمها و سينما ها و خوانندگان نمايشنامه ها و آثار هنری جديد و نمايشگاههای جديد را ببينيد، که يکپارچه متعلق به نسلی است که آدرسش را گم کرده ايم. بايد گستاخی انتخاب جديد را داشت.." (۶)

۳- حال با توجه به باور اعتقادی و رفتار عملی شريعتی در استفاده از روشها و ابزارهای تاثير گذار و جذب کنندهٔ مخاطبان در درون جامعه (حوزه عمومی) جهت آگاهی بخشی و حرکت زايی در مردم، اين انتقاد در استفاده دائمی و تکراری از روشهای سنتی حضور در حوزه عمومی به شکل ايراد سخنرانی و مقاله نويسی، بدون توجه به روشهای ديگر، بر پيروان و همفکران شريعتی وارد است. اگر چه اين انتقاد به بسياری از گروههای ديگر سياسی، فرهنگی و مدنی نيز وارد است، اما با توجه به موضوعيت اين مقاله، همفکران شريعتی مورد خطاب هستند که در اين سالها در مراسم و برنامه هايی که از طرف آنها در حسينيه ی ارشاد يا ديگر مکانها برگزار می شود، مشاهده نشده است که از روشهای هنری يا ديگر ابزار جديد جهت ارتباط برقرار کردن با جوانان و ديگر مخاطبان خود بهره برده باشند و به راه استادشان نرفته اند، درحاليکه با توجه به سياست گريزی و امتناع از سخن شنوی و کاهش شديد نشريه خوانی و کتاب خوانی در بين جوانان و ديگر اقشار ايرانيان، شايد استفاده از روشهايی که قدرت کشاندن و نشاندن جوانان و مردم، برای شنيدن و ديدن سخنی و پيامی را داشته باشد، حرکت بزرگی در ارتباط برقرار کردن با جامعه و بخصوص جوانان خواهد بود و يقينا موجب تقويت حوزه عمومی خواهد گرديد.

۴- امروزه علاوه بر ابزارهای هنری، وسائل ارتباط جمعی جديدی وجود دارد که در گذشته جامعه ما فاقد آنها بوده است. دو نمونه بسيار شناخته شده از اين وسايل، اينترنت و ماهواره می باشند که قدرت ارتباط با مخاطبان در وسعت گسترده کشوری و جهانی را داراست. همچنين اين وسايل امکان بيشتری در ايجاد رابطه متقابل (ديالوگ) و دريافت نظر مخاطبان را دارد، درحاليکه در روشهای سنتی سخنرانی و نوشتن مطالب در روزنامه يا کتاب، امکان برقراری اين ارتباط متقابل، بسيار سخت تر و محدودتر می باشد و بيشتر نوعی تک گويی (مونولوگ) صورت می گيرد .
متاسفانه در استفاده از اين نوع وسايل و مخصوصا بهره بردن از امکان شبکه سراسری اينترنت، جهت برقراری رابطه با مردم و مخصوصا جوانان، باز هم کم کاری قابل توجهی از ياران و هم انديشان شريعتی در داشتن سايتها و يا وبلاگهای شخصی يا جمعی، به خصوص در داخل کشور ديده می شود. حتی متاسفانه سايت رسمی دکتر علی شريعتی که می تواند (و بايد) پايگاه اصلی مراجعان جهت بهره بردن از آثار و يا تحقيقات مرتبط با شريعتی و افکار او از سراسر جهان باشد، آنگونه که شايسته و بايسته است، سامان يافته و به روز و جذب کننده و کاربرپسند (user friendly) نمی باشد .

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


جای تاسف است که بر خلاف مسايل ديگری که ناشی از محدوديت همفکران شريعتی در شرايط جاری کشور می باشد، اين موارد در درجه اول به کم توجهی و يا بها ندادن به اين موضوع مربوط است و نه ايجاد محدوديت از طرف ساختار قدرت.
در هر حال اگر چه هنوز آمار فروش مجموعه آثار شريعتی قابل توجه است و اقبال و احترام عمومی نسبت به پيروان و همفکران او به دليل تحمل رنجهای زياد در اين سالها وجود دارد، ليکن از نظر نگارنده که خود از نسل جوانان محسوب می شود و در يک دهه اخير شاهد و پيگير فعاليتهای هم انديشان شريعتی در داخل کشور بوده است، اين غفلت يک اشتباه تاريخی در نحوه ارتباط با متن مردم و جوانان است و يک جفای بزرگ به دغدغه شريعتی در آگاهی بخشی به جامعه ايران خواهد بود.
شريعتی سه دهه قبل در پيش بينی آينده گفته بود:
"اين را به شما عرض کنم که ده سال ديگر، پانزده سال ديگر، بيست سال ديگر، اگر حسينيه های ارشادی در اين مملکت وجود داشته باشد و بگذارند که وجود داشته باشد و بهترين برنامه ها را هم برای جوانان و تحصيلکرده ها و دانشجويان و نسل دانشگاهی بر اساس مذهب داشته باشد، ديگر مثل امروز اين چنين ازدحام نخواهد شد، اين چنين استقبال نخواهد شد و اين چنين نخواهد بود که هزاران دانشجو، هفت هشت ساعت در بدترين شرايط به يک مجمع دينی بيايند و به حرف مذهب گوش بدهند. اگر نجنبيم و اگر کاری نکنيم ديگر دغدغه مذهبی درونش نخواهد بود.." (۷)
و شايد در اين زمان بايد به پيروان شريعتی و تمامی دردمندان و دلسوزان ايران گفت که اگر امروزه نجنبيم و کاری نکنيم و راهی جديد برای ارتباط با جوان امروزی نيابيم، ديگر شايد هيچ يک از دغدغه های مذهبی، ملی، اخلاقی و انسانی در درونش نخواهد ماند. چنين مباد.

پی نوشت :
(۱) به طور نمونه مقالات متعدد تقی رحمانی در روزنامه شرق درباره "حوزه عمومی" مانند مقاله "ايرانيان و عرصه عمومی" – تقی رحمانی – روزنامه شرق ۱۹ فروردين ۸۵ و يا مقاله "دموکراسی اصيل، گفتگو در عرصه عمومی" – دکتر مسعود پدرام و همچنين سخنرانی پدرام و اشکوری در بيست و هشتمين سالگرد شريعتی در حسينيه ارشاد با عنوان شريعتی و عرصه‌ی عمومی
(۲) مجموعه آثار دکتر شريعتی جلد ۱۶- اسلام شناسی ص ۳۹۴
(۳) مجموعه آثار دکتر شريعتی جلد ۲۳- جهان بينی و ايدئولوژی ص ۳۰۷ تا ۳۰۸
(۴) کتاب پشت پرده ابوذر- به کوشش سيد قاسم يا حسينی – ص ۷۰ تا ۷۱
(۵) همان ص ۶۹
(۶) مجموعه آثار دکتر شريعتی جلد ۱۶- اسلام شناسی ص ۳۹۰
(۷) مجموعه آثار دکتر شريعتی جلد ۲۶- علی ص ۳۸۰

در همين زمينه:

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'شريعتی و روش های ارتباط با مخاطبان، با نقدی به پيروان شريعتی، عمار ملکی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016