شنبه 4 اسفند 1386

رهبری سياسی و اهميت سلامت روانی (بخش پايانی)، مسعود نقره کار

مسعود نقره کار
آقای احمدی نژاد در باره سفرش به نيويورک و استقبال آمريکايی ها از ايشان می گويد: "....يه دختر بچه دو سه ساله تو بغل دوستش بود، منو نشونش داد، گفت اين کيه؟ اين کيه؟ اصلن زبون اونا اسپانيولی ی، بچه هه نيگا کرد به من، گفت: اين محموده، اين محموده"

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

وضعيت کنونی ی آقای رييس جمهور
(History of present illness)

حال آقای رييس جمهور از هنگامی که در ضيافت افطارشنبه ۲۲مهر ۱۳۸۵(۱۴ اکتبر ۲۰۰۶) اعلام کرد:
"موج دوم انقلاب , گسترده تر و سهمگين تراز موج نخست بر پا شده است ...." , وارد موجی گسترده تر و سهمگين تر شد.
از آن هنگام تا کنون بر هر کدام از نشانه هايی که در بندهای شش گانه به آن ها اشاره کردم , علايمی بيشتر و گاه وخيم تر افزوده شده است . اجازه بدهيد فقط به چند نمونه که شايد بيش از ساير نشانه ها در تشخيص و نشان دادن وخيم تر شدن حال ايشان کمک کننده باشند , اشاره کنم, چرا که اگر به همه ی نشانه ها پرداخته شود " مثنوی هفتاد من کاغذ" خواهد شد:
- بزرگ نمايی وبزرگ جلوه گری در رفتاروپندار , و خيال آفرينی های عظمت طلبانه :
(Grandiosity in Behavior or Fantasy
رياست جمهور در يکی از سخنرانی های اش , که نوار ويديويی آن در دسترس است (۱) , به سهولت نشانه های "خودشيفتگی وخيم" ," پندار بافی عظمت طلبانه " و" توهم" را برای چندمين بار, بروز می دهد و به نمايش می گذارد. اين " فرمايشات " ايشان است :
".... تو خود نيويورک, همين پارسال که ما رفتيم تو خود نيويورک , خب يه کاروانی راه ميندازن ما که ميريم, اون حفاظتی که برای ما ميذازن خيلی سنگين می گيرن , به اندازه ی رييس جمهور خودشون حفاظت ميذارن, ۲۰ تا ۳۰ تا ماشين راه می افتن , همه از اين ماشينای سياه - برای اينکه وحشت بندازه تو دل مردم- جالبه که مثلا" ۵ دقيقه تا ۱۰ دقيقه طول می کشه از سازمان ملل بريم اون محل , معمولا" نزديکه , دو سه چار راه بيشتر نيست , مردم محل , مردم همونجا وايميستن کنار خيابون , تا مارو پيدا می کنن تا يه ثانيه چشمشون می افته به ما همچی می کنن .....(و احمدی نژاد مشتش را گره می کند و با انگشتان اش علامت پيروزی را به حضاری که سخنان اش را گوش می کنند, نشان می دهد) ......
......يه دختر بچه دو سه ساله تو بغل دوستش بود , منو نشونش داد, گفت اين کيه ؟ اين کيه ؟ , اصلن زبون اونا اسپانيولی ی , بچه هه نيگا کرد به من, گفت : اين محموده , اين محموده..... "
" نارسيست حزب الله" نمی تواند بفهمد که " محبوبيت " او سبب" سنگين گرفتن" حفاظت از او نيست , نفرت از او بار سنگينی برای محا فظت اش بر دوش ميزبان گذاشته است.
و بازعظمت " نارسيست حزب الله " را ببينيد که نه فقط سبب شده است بين بچه های دوسه ساله ی امريکايی محبوبيت داشته باشد , حتی ابهت اش زبان امريکا يی ها را به زبان اسپانيولی بدل کند !

- پراهميت پنداشتن خود, خود بزرگ انگاری وغلو کردن در توانايی ,
(Grandiose sense of self- importance and Self- aggrandizement
اقای احمدی نژاد بارها تکرار کرده است:
".... بايد خودمان را برای اداره جهان آماده کنيم چون اسلام دين سلامت همه ی جهان است و در هر جايی که حکومت اسلام تشکيل شود , همه می توانند آنجا زندگی کنند......دولت اسلامی مقدمه ی تشکيل يک جهان اسلامی است..... " رييس جمهوری که در کشور خود با تقلب و ياری و پشتيبانی تشکل های ارتجاعی وارگان های نظامی و سرکوبگر , به رياست جمهوری رسيده است , رييس جمهوری که بخش اعظم روشنفکران و روشنگران هم وطن اش , و بخش بزرگی از مردم ميهن اش نه مخالفش که بيزار و متنفر از او هستند, و دانشحويان هم وطنش چشم در چشمش فرياد سر می دهند " مرگ بر ديکتاتور"(۲), رييس جمهوری که اکثر مردم جها ن او را با " هيتلر" مقايسه می کنند و خودش و دولت اش در زمره ی " ايزوله" ترين "شخصيت" ها و دولت های جهان است , چنان شيفته خود است که چيزی جز" نارسيسسم" نمی تواند بيان حالات روانی و رفتاری اش باشد.
رييس جمهور " موحدی " که نزديک ترين ياران اش رهبران " ملحد" دو سه کشور" کافر" جهان هستند , در سخنرانی ی " اين محموده ....اين محموده " بزرگ بينی , و نيز بزرگ پنداری حکومت اسلامی شان را " بزرگ" تر از پيش جلوه می دهد:
" ....باز بذارين يه خاطره برتون بگم, يکی از شخصيت های شرق آسيا , از مسؤلين درجه يک اومده بود ديدن من, اومد تو, يه نيم ساعت صحبت کرد, همه ی حرفش اين بود , خلاصه ی حرفش اين بود که آقا ما اوضاع جهان رو داريم مطالعه می کنيم, داريم می بينيم ايران به سرعت داره تبديل ميشه به يک قدرت بزرگ بلامنازع , ما از الان اومدين بگيم با شماييم.........مث اين خانومايی که صب ميرن زنبيل رو ميذارن تو صف شير, اين اومده زنبيل بداره تو صف و بگه ما با شماييم, ما مشتری ی شماييم ......"
همين نوع نشانه ها را در سخنرانی سالگرد انقلاب بهمن, در ۲۲ بهمن امسال (۱۳۸۶) بارها بروز داد :
"...... امروز ۲۹ سال است که ملت ايران با تبعيت از فرهنگ حسينی و ايستادگی کمر استکبار را شکسته و بر بام عزت جهان نشسته است.»
".... ۲۲ بهمن نقطه عطف و جهشی در عالم بشريت است ...."(۳)
در کنار اين ادعا های نشانه شناسانه چنان از بی سابقه بودن " سفرهای استانی" اش در تاريخ ايران و جهان سخن می گويد , که انگاری آمارهای دقيق " سفر های استانی " ی رهبران و بيش از يکصد " دولت " موجود در جهان را کف دست دارد:
"....... در ۵/۲ سال گذشته ۳۴ سفر استانی دولت انجام شده که در تاريخ ايران و جهان بی سابقه است ......"
آقای احمدی نژاد در گفت و گو با خبرنگار لوموند , که برای نشان دادن " تاتر قدرت " و مصاحبه های " نمايشی" ايشان به ايران سفر کرده اند, چنان از" کرامت انسانی " ی جهانگير شان سخن می گويد که پنداری جهان کور و کر و ابله, قادر به فهم و درک تفاوت ميان کرامت انسانی و حيوانی نيست. (۴)

انکار نيز نشانه های اش به گونه ای آشکار در سخنرانی آقای رييس جمهور وجود داشته و دارد , نمونه های اش را می توان در سخنرانی ی جنجالی ايشان در دانشگاه کلمبيا يافت .(۵) سخنرانی ای که نشان پيروزی اسلام بر کفر قلمداد کردند! فقدان يکدلی ,همدلی وقلب واقعيت برای اثبات خود و روی آوردن به دروغگويی وجود نشانه ی انکار را تقويت کرده است . ايشان در سخنرانی اخيراش در رابطه با سالگرد انقلاب بهمن چنان تصويری به ظاهر" آماری " از عملکرد دولت و اوضاع ايران می دهد که گويی در باره ی کشوری در جهانی ديگر سخن می گويد ( برای نمونه ميزان بيکاری را حدود ۹% اعلام می کند در حاليکه لااقل نرخ بيکاری در ميان جوانان بيشتر از ۳۰% است (۶) . اين دست دروغ پردازی ها همراه با نياز بيمار گونه اش به ستايش , حتی صدای "خودی" های شان را در آورده است:
غلامعلی رجايی پيرامون حضور "احمدی‌نژاد در منی" می نويسد:
" ......از سرکشی چند کاروان بازگشته‌ام که می‌بينم دور و بر ستاد و بعثه شلوغ است و ماشين‌های اسکورت سعودی جلوی آن صف کشيده‌اند. قدری می‌ايستم، معلوم می‌شود جناب رئيس‌جمهور برای ايراد سخنرانی به محل بعثه رهبری آمده‌اند و سخنرانی‌شان پايان يافته است. دوستان را که می‌بينم، می‌گويند: نبودی؟ گفتم: نمی‌دانستم. می‌پرسم: فرمايش‌های ايشان چه بود؟ گفتند: هيچی باز نقش امام زمان(عج) در هدايت سخنرانی ايشان در دانشگاه کلمبيا و خواباندن جو به نفع او و ... و اين‌که مسائل مملکت همه تحت نظر و دخالت حضرت حجت اداره می‌شود! دوستان سری تکان داده و ‌گفتند: واقعا ايشان چگونه اين‌گونه استدلال‌ می‌کند که آقا امام زمان مملکت را اداره ميکند وهمه هيچکاره اند؟دوستان می گفتندآقای رييس جمهورچگونه نمی داند که اگرقرارباشد مسائل مملکت ما راآن حضرت اداره و سرپرستی کنداين امر که فقط شامل مسايل هسته ای نميشودو لابد مسائل منفی و معضلات و فسادهای موجود در جامعه ما راهم به نحوه دخالت ايشان مرتبط ومربوط می گرداند. مگر قرار است امام زمان تنها درباره بعضی مسائل ما دخالت کرده و بقيه امور را به خود ما رها کند و من هم اضافه کردم کاش بودم و اگر فضا اجازه می‌داد از جناب ايشان می‌پرسيدم: آقای رئيس‌جمهور، اين امام زمان که اينجا و آنجا در خدمت شماست وجو کلمبيا را به سود شما تغيير می‌دهدوجلسه رابجای شما اداره می کندرابطه اش با رئيس‌جمهورهای پيش از شما- رهبری پيش کش !- هم همين‌گونه بود يا شما که سر کار آمديد، تافته جدابافته ای شديد و عنايات ايشان ناگهان سرازير شد به سوی شما و مديران شما؟!......" (۷)
ماجرای رابطه و ميثاق "محبوب ترين " رييس جمهور و دولت اش با امام زمان وارادت اش به مسجد وچاهی که حتی " خودی ها " هم به نادرست بودن روايات در باره اين مسجد و چاه معترف اند(۸) و نيز حکايت هاله نورانی و مات و مبهوت کردن رهبران جهان در سازمان ملل , حکايت بچه ی دو سه ساله امريکايی و " اين محموده , اين محموده" و..... نمونه های شناخته شده ی ابتلای ايشان به توهم ,خود بزرگ بينی عظمت طلبانه و خود شيفتگی ست , اما با شيوه هاو نشانه ها ی اشاره شده اين "اعجاز" و "پيامبر" به حساب امام زمان اش دو کار ديگر نيز می کند: نخست آنکه بر بی لياقتی و نا کار آيی خودش , دولت اش و حکومت شان سر پوش امام زمانی می گذارد , و دوم اينکه ستايش " امام زمانی ها" آرام ترش می کند! , مشروط به اين که کارد به استخوان شان نرسد :
" آقای رئيس جمهور :
بدهی خود به خدا و مردم را فراموش نکنيد و در نخستين تير کابينه ميثاق، به دليل کوتاهی و ضعف عملکرد مديران انتخابی خود، از مردم عذرخواهی کنيد، اميد آن که اين عذر‌خواهی، آخرين عذرخواهی احمدی‌نژاد در چهار سال باشد. انشاالله...." (۹)

فرافکنی:(projection)

نامه پراکنی ها " ارشادی" آقای احمدی نژاد به رهبران کشور ها و نصايح ايشان به آنها در رابطه با رعايت حق آزادی بيان و عقيده, جدا از ارزش نشانه شناسانه , به شوخی ای مضحک نيز می ماند.
ظالم و جباری که همرا با همپالگی هايش, ميهن اش را به بزرگترين زندان روز نامه نگاران و اهل قلم در جهان تبديل کرده است , و هر روزنامه نگاری و اهل قلمی که به او و دولت اش انتقاد کند به جرم" حاسوسی" و" اقدام عليه امنيت ملی" به زندان و شکنجه گاه فرستاده می شود , رييس جمهوری که سرزمين اش , سرزمين عدم تحمل و کشتار دگر انديشان است از نبود آزادی بيان و عقيده در امريکا شکوه می کند!و از فقدان آزادی های فردی در امريکا می نالد , و چنان عوامفريبانه خود را به نفهمی می زند که انگار نه انگار مامورين ريز ودرشت حکومتی اش نه فقط به لباس پوشيدن و خوردن و راه رفتن و خوابيدن مردم ميهن اش کار دارند, و حتی حق خود می دانند و تلاش می کنند بر نحوه ی استفاده و اعمال مردم در مستراح هم نظارت داشته باشند . و کار به جايی رسيده است که يکی از وزيران کابينه اش در سخنرانی ای" علمی" اعلام کرد: " روابط زوج و زوجه بايد در ساعات معين باشد" (۱۰)
بدون ترديد دولت بوش و آقای بوش لغزش ها و خطا های زياد, وگاه بزرگی را مرتکب شده اند که مورد انتقاد و نارضايتی حتی بيش از نيمی از مرم امريکا ست , و بی شک شباهت های زيادی ميان عملکرد بوش و احمدی نژاد و شخصيت هر دو وجود دارد اما تفاوت ها و وجوه افتراق ها نيز کم نيستند. برای نمونه نگاه کنيد به برخورد بوش به کاريکاتوريست ها, طنز نويسان و ظنز پردازانی که او و دولت اش را به نقد , طنز و تمسخر می گيرند. بوش حتی مطرح ترين آن ها را به ميهمانی های خود دعوت می کند و کار آنها را به عنوان تجلی آزادی بيان در امريکا تاييد می کند. آيا جناب احمدی نژاد و دولتمردان اش در همين حد تحمل و سعه صدر دارند؟
رييس جمهور حکومت سنگسار, اعدام , چشم از حدقه در آوردن , قطع دست و پا, شکنجه و زندان, ديگران را به نقض آزادی و حقوق انسان ها متهم می کند , و ادای آقا معلم های مدرس " کرامت انسانی " را در می آورد.
آقای احمدی نژاد درحالی به سراغ "ارشاد و اصلاح" رهبران سياسی و مذهبی جهان و مردمان " غرب " می رود که خود و تعدادی از وزيران کابينه اش نيز متهم و شريک جرم جناياتی هستند که هرروزه در ميهنمان اتفاق می افتد و زندان ها ی بی شمار حکومت شان شکنجه گاه ها و قتلگاه های دگر انديشان سياسی و مذهبی روشنفکران و روشنگران ميهنمان بوده وهست.
اين حد از فرافکنی اوجی ديگر از وخامت حال آقای رييس جمهور را نشان می دهد.
فراوانند نمونه های فرافکنی در مکاتبه ها و سخنرانی های آقای رييس جمهور , که طرح " ايجاد وحشت با ماشينای سياه " توسط امريکايی ها, در سخنرانی " اين محموده" نمونه ی ديگری است , ماشين هايی که در ايران بيش از بسياری از ديگر کشورهای جهان وسيله ی حمل و نقل رهبران و مسؤولين حکومت اسلامی اند!

درمان:

پيشنهاد های من برای درمان و يا کاهش نشانه های بيماری ايشان اين ها هستند :
۱- گام نخست بصيرت و پذيرش ابتلا به بيماری از سوی ايشان است , انکار بيماری نه فقط کمکی به درمان نمی کند بل که راه ها ی کمک به بيمار را می بندد. متاسفانه با توجه به نشانه ی قوی ی " انکار" در آقای احمدی نژاد , انتظار چنين بصيرت و پذيرشی بعيد به نظر می رسد.
۲- مراجعه به روانپزشک و روانشناس ضروری ست . نقش موثر دارو در درمان و يا کاهش نشانه های بيماری روانی , امری اثبات شده است. علل وخامت حال آقای رييس جمهور عدم مصرف دارو وبی توجهی به ديگر تدابير درمانی است .( البته نقش تثبيت و افزايش قدرت سياسی و مذهبی ايشان را نيز بايد در نظر داشت ) .
بنا به وظيفه ی حرفه ای و انسانی خود, بار ديگر به آقای احمدی نژاد توصيه می کنم برای اينکه ديگر حتی دوستان شان ايشان را مسخره نکنند و به ايشان نگويند " تو حرف های آسمانی می زنی " (۱۱) ,و يا اهالی روستای شان( ارادان ) را با حرف ها و اعمال غير قابل انتظار نگران تر نکند (۱۲) به يک روانپزشک مجرب مراجعه کند و تحت درمان قرار بگيرد. پذيرش اين توصيه ی انسان دوستانه به سود ايشان , مردم ايران و همه ی جهانيان است.
۳- گروه درمانی, ياری گرفتن از " تراپيست" ها ی با تجربه و مدد کاران اجتماعی , و ديگر تدابير و درمان های
روانکاوانه وغير دارويی نيز در کاهش نشانه ها کمک کننده خواهند بود.
۴- کناره گيری از مقام رياست جمهوری ,عدم پذيرش کارهای سخت, پرمسؤوليت و اضطراب آور به احتمال زياد از شدت بيماری ايشان خواهند کاست .
۵- کنترل , درمان و آموزش اطرفيان بيمار, به ويژه اطرافيانی که سبب تشديد بيماری می شوند نيز در بهبود وضع بيمار موثر خواهند بود . ضروری ست نقش تشديد کننده ی اطرافيان به آن ها تفهيم شود.
پاره ای از اطرافيان و مبلغان رييس جمهور, توهم ها و هذيا ن ها ی آقای رييس جمهور را " معجزه " و " وحی" می پندارند. خانم فاطمه رجبی, از نويسندگان هفته نامه يالثارات الحسين وهمسر آقای الهام - سخنگوی دولت - که در اکثر موارد وظايف شوهرشان را انجام می دهند, آقای احمدی نژاد را" تحفه ی الهی"و" يک انسان امام زمانی " می داند که حاضراست برايش جان هم بدهد!ايشان آقای احمدی نژاد را معجزه ی هزاره سوم نيز می داند,و دست به انتشار ۲ کتاب در باره اين معجزه ی هزاره سوم نيزبرده است, يکی به نام " احمدی نژاد, معجزه ی هزاره سوم" و ديگری " رنسانس اسلامی احمدی نژاد".!(۱۳)
آنچه به اين بحث ارتباط پيدا می کند نه حرف های اين بانو, که امثال اش در جمهوری اسلامی فراوانند, بل که تاييد حرف های اين بانو توسط آقای رييس جمهور , يعنی باور به " معجزه بودن " و " تحفه الهی " بودن خود است.
غلامحسين الهام, سخنگوی دولت احمدی نژاد,انتخاب احمدی نژاد را يک" اعجاز" اعلام می کند(۱۴) . احمدی نژاد نيز برای اينکه هم جبران تملق کرده باشد و هم به نوعی صحه بر تاييدات و چاپلوسی های الهام گذاشته باشد, در ديدار با مردم می گويد :" الهام از احمدی نژاد بالا تر است "(۱۵)
آقای محمد رضا رحيمی ,رييس ديوان محاسبات ايران نيز از قول يک مسلمان سوری !! گفته اند: " اگر بنا بود پيامبری بيايد آن پيامبر احمدی نژاد بود". (۱۶)

پيشگيری:

پيشگيری از بروز بيماری روانی در حد معينی عملی ست , به اين دليل که عوامل مختلف " ارگانيک و غير ارگانيک" در بروز و تشديد اين نوع ازبيماری ها نقش دارند . در مورد مشخص بحث ما عملی ترين راه بکارگيری ی پاره ای تدابير و تمهيدات جهت جلوگيری از حضور عناصری شبيه آقای احمدی نژاد در مقام های حساس و کليدی ست . دراين مورد من تنها به دو نکته اشاره می کنم:
۱- باور به برخی پندار ها , اوهام و خرافات سبب ساز بروز رفتار و کردار غير طبيعی ( و گاه غير انسانی ) می شود. به گمان من همه ی باورمندان به مذهب و ايديو لوژی های مشابه , که نگاه و رفتاری بنيادگرايانه , متعصبانه و خرافی به باور های خود دارند , دچار بی تعادلی روانی و رفتاری می شوند. و صد البته هنگام که مذهب سياسی ميشود , ويا سياست مذهبی , بر اين نشانه های روان پريشانه , عوامفريبی نيز افزوده می شود
آقای احمدی نژاد در زمره ی کسانی ست که هم روان پريش اند و هم عوامفريب . در عالم سياست از اين دست موجودات فراوانند, به ويژه در ميان رهبران سياسی و مذهبی کشور هايی که به کشورهای" جهان سوم" معروفند.
عناصر شکل دهنده ی حکومت ا سلامی , به ويژه دولت آقای احمدی نژاد , که ولی فقيه " از محبوب ترين دولت های ايران از زمان مشروطيت "(۱۷) معرفی اش کرده است را چنين باورمندانی شکل داده اند.بنا براين در اين که حکومت اسلامی ايران يک حکومت ناهنجار, فاقد تعادل و بيمار است, ترديدی نيست ,واز پايه ای ترين علل ناهنجاری , عدم تعادل و بيماری ی اين حکومت نيز بازتاب تفکر و رفتار بنيادگرايانه , متعصبانه و ارتجاعی در ساختار فکری , سياسی و سازمانی حکومتی يان و حکومت است. به همين دليل بررسی روانی و رفتاری عناصر شکل دهنده ی اين ساختار می تواند به شناخت دقيق تر از اين حکومت ياری رساند.
متاسفانه در جوامعی شبيه به جامعه ی ما نقش نا آگاهی در جامعه نيز چيزی شبيه به نقش اطرافيان آقای احمدی نژاد است , يعنی مردمانی که " حدود ۳ ميليون " شان به اميد برخاستن معجزتی از يک مسجد و ته يک چاه, ظرف دوسه روز نيمه ی ماه شعبان زيارت کننده ی مسجد و چاهی که مقدس می پندارند, بودند , جنين نقشی ايفا می کنند . مسجدی که " سالانه بيش از ۱۶ ميليون زاير دارد که از تعداد زايران حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) نيز بيشتر می باشد".(۱۸)
مردمانی که حکايت های شفای افليج ها و کورها و سرطانی های طناب پيچ و زنجير شده شان به ضريح امام ها و امام زاده ها ی ريز و درشت, ودرخت ها و سنگ های مقدس هنوز باقيست, و هنوز ميليون ها اميد و آرزو بر ضريح ها و در های سقاخانه ها قفل و زنجيرکرده اند.
بهر گونه , در شرايط کنونی شرط اساسی در پيشگيری از حضور احمدی نژاد ها در قدرت , پيشگيری از در هم آميختگی و آلودگی سياست به اين نوع پندارها , اوهام و خرافات است , و نيز گسترش آموزش و افزايش آگاهی در جامعه.
۲- شکل گيری ی شورايی مرکب از روانشناسان , روانپزشکان و روانکاوان مجرب , جهت بررسی و معاينه ی سالانه ی رهبران و مسؤولين مملکتی گام مثبتی در راستای پيشگيری مورد نظر خواهد بود .
در بسياری کشورها از رييس جمهور, و رهبران و مسؤولين طراز اول حکومتی, سالانه معاينه های کامل پزشکی بعمل می آيد و نتايج آن نيز به اطلاع مردم رسانده می شود. برای مردم اين کشور ها سلامت جسمانی وروانی رهبران ومسؤولين جامعه شان , به هنگام انتخابات و نيز پس از آن اهميت بسزايی دارد . شيوه و زمان طولانی مبارزات انتخاباتی , و نيزعلنی کردن بحث و بررسی پيرامون زند گی فردی , اجتماعی و سياسی کانديدا ها , تا حدودی ويژگی های گفتاری و رفتاری( و روانی ) آنان را در معرض قضاوت مردم قرار می دهد .
در ميهن ما , که شيوه و زمان" انتخابات" متفاوت و بحث و بررسی ی علنی پيرامون زندگی فردی, اجتماعی و سياسی کانديداها ناممکن , ونيز با جامعه ای با در صد بالای بی سوادی و بافت اجتماعی سنتی و مذهبی مواجه هستيم , وجود چنين شورايی برای بررسی و معاينه تمامی کانديدا های پذيرش مسؤوليت , ونيز بررسی و معاينه سالانه ی رهبر , رييس جمهور و رؤ سای قوه های مقننه و قضاييه و ساير مسؤولين ضروری ست . گزارش بررسی ها و معاينه ها به مردم, شايد گامی ثمر بخش درعدم انتخاب و در راستای کاهش حضور پديده هايی چون" احمدی نژاد "در پست های کليدی و حساس باشد !

***

منابع:

۱- نوار ويديويی سخنرانی آقای احمدی نژاد – اين محموده – را می توانيد در سايت" گفتنی ها"ی آقای امير فرشاد ابراهيمی ( سه شنبه ۱۵ ژانويه ۲۰۰۸) مشاهده کنيد:
www.goftaniha.org
و يا به سايت you tube مراجعه کنيد.
۲- سخنرانی احمدی نژاد, دانشگاه پلی تکنيک, ۱۱ دسامبر ۱۳۸۵
۳- متن کامل سخنرانی آقای احمدی نژاد, در سالگرد انقلاب را می توانيد در اکثر سايت ها بخوانيد ( ۲۳و ۲۴ بهمن ۱۳۸۶)
۴- يک ساعت با محموداحمدی نژاد, لوموند , منبع ايران در جهان , سايت گويا , سه شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۶
۵- متن کامل سخنان رييس دانشگاه کلمبيا , ترجمه مهدی طلعتی , سايت ايران امروز , ۵ مهر ماه ۱۳۸۶
۶- منبع شماره ۴
۷- غلامعلی رجايی , به شيطان سنگ بزنی , دراز تر می شود!, سايت تابناک, ۲۱ بهمن ۱۳۸۶
۸ - انحراف , اين بار از سوی متوليان اماکن مقدس ,سايت " بازتاب", ۲۷ شهريور ۱۳۸۴
۹- آقای رييس جمهورسوم تير مبارک, سايت " بازتاب" ۱۱ تير ماه ۱۳۸۵
۱۰-نشريه آفتاب ,۱۱ شهريور ۱۳۸۵
۱۱- نقل از نشريه آفتاب - اخبار روز, يکشنبه ۲۳ مهر ماه ۱۳۸۵- ۱۵ اکتبر ۲۰۰۶
۱۲- ر.ک به اظهار نظرها پيرامون بخش اول مقاله , سايت پيک ايران
۱۳- منبع شماره۱۱
۱۴- روز نامه همبستگی , شنبه ۳ تير ماه ۱۳۸۵
۱۵ و ۱۶- نقل از نشريه آفتاب _ اخبار روز, يکشنبه ۲۳ مهر ماه ۱۳۸۵- ۱۵ اکتبر ۲۰۰۶
۱۷- آيت الله خامنه ای, سخنرانی به مناسبت هفدهمين سالگرد در گذشت آيت الله خمينی, يکشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۵
۱۸- خبر گزاری فارس , وتارنمای بازتاب , ۱۰ تير ۱۳۸۶

منابع بيشتر برای ديدن " نشانه ها" ی بيشتر:
۱- خبر گزاری فارس , وتارنمای بازتاب , ۱۰ تير۱۳۸۶
۲- خبر گزاری فارس , وتارنمای بازتاب , ۱۰ تير ۱۳۸۶
۳- خبرگزاری پارس , ۱۷ شهريور ۱۳۸۶
۴- بصير نصيبی, حال رژيم وخيم تر شده يا حال رييس جمهور رژيم؟. سايت اخبار روز, اکتبر ۲۰۰۶
۵-نشريه آفتاب ,۱۱ شهريور ۱۳۸۵
۶- احمدی نژاد : بيماری که خود از روانپريشی خويش بی خبر است, نظر يکی از روانپزشکان برجسته داخل کشور, سايت ايرانيان, اول دسامبر ۲۰۰۵
۷- گويا نيوز , ۳ ارديتهشت ۱۳۸۴
۸ - پنجشنبه۲۵ فروردين۱۳۸۴- سخنرانی در مسجد ابوالفضل بوشهر
۹- انصار نيوز , دوشنبه , ۳۰ خرداد ۱۳۸۴
۱۰- سخنرانی در ايلام و سيستان و بلوچستان, ايلنا , آذر ماه ۱۳۸۴
۱۱- سايت بازتاب , آذر ماه ۱۳۸۴
۱۲- سايت " بازتاب", ۲۹ شهريور ۱۳۸۳
۱۳- سايت " گويا", پنجششنبه۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۴
۱۴- سايت" گويا" , فردا , ۲۹ ارديبهشت ماه ۱۳۸۵
۱۵- سايت "گويا" ارديبهشت ۱۳۸۵
۱۶- هفته نامه ايران تايمز, شماره ۱۸۰۵ , ۲۶ خرداد ۱۳۸۵
۱۷- سايت "بازتاب",۴ تير ماه ۱۳۸۵

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'رهبری سياسی و اهميت سلامت روانی (بخش پايانی)، مسعود نقره کار' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016