دادگاه رسيدگی به اتهامات محمد صديق کبودوند فعال و روزنامهنگار کرد برای سومين بار به دليل عدم حضور نماينده دادستان به تعويق افتاد.
اين در حالی است که وی يکروز پس از عارضه سکته مغزی و به گفته وکيلش با حال نزار در جلسه دادگاه حضور پيدا کردهبود.
دادگاه رسيدگی به اتهامات ياسر گلی فعال ديگر کرد نيز به علت سفر رياست قوه قضائيه به سنندج برگزار نشد.
مصاحبه با نعمت احمدی
دويچهوله: آقای احمدی، گويا موکل شما، آقای کبودوند در زندان دچار عارضهی سکتهی مغزی شدهاند. شما از حال ايشان الان اطلاعی داريد ؟
نعمت احمدی: من از ديروز که دادگاه تمام شد، اطلاعی ندارم. ولی وقتی او را ديروز آوردند دادگاه − برای سومين دفعهای که نمايندهی مدعیالعموم نيامده بود و دادگاه به علت عدم حضور ايشان تشکيل نشد − حال بسيار نزاری داشت. رنگش پريده بود و خيلی بيروح بود. پرسيدم، چه اتفاقی افتاده؟ گفت، من ديروز عصر سکتهی خفيفی کردم و رييس دادگاه هم به مامورين تکليف داد که حتما ايشان را وقتی میبريد زندان، به بهداری زندان ببريد. بعد از آن تاريخ از ديروز ظهر که به محاکمهی ديگر در سنندج رفتم، خبری ندارم.
برای ايشان قرار وثيقهی ۱۵۰ ميليون تومانی صادر شده بود. علت اين که ايشان آزاد نشدند با اين قرار وثيقه چه بوده؟
به علت عدم توان توديع وثيقه. ايشان يک روزنامهنگار است و الان خرج زندگیاش را دخترش که گرافيست است تامين میکند. امکان تهيهی ۱۵۰ ميليون تومان تحت هيچ شرايطی برای آقای کبودوند موجود نيست. دهسال ديگر هم که بگذرد، ايشان در زندان خواهد ماند. ديروز ما درخواست کرديم از رياست دادگاه که قرار ايشان را تخفيف بدهند که امکانش باشد، دوستان جمع شوند و بتوانند توديع کنند. بيش از يازده ماه است که در زندان است و برای حداکثر اتهامی که ايشان دارد، زندانش از اين بيشتر نخواهد شد.
الان پروندهی ايشان در چه مرحلهای قرار دارد؟
پروندهی ايشان در همان مرحلهی قبلی است. چون تا سه نوبت نمايندهی مدعیالمعوم نيامده. و روز پنجم يعنی يکشنبهی هفتهی آينده جلسهی دادرسی را گذاشتهاند که اميدواريم اين دفعه نمايندهی مدعیالعموم بيايد و دادگاه برگزار بشود.
فکر میکنيد علت عدم حضور نمايندهی دادستان در اين دادگاهها چه میتواند باشد؟
اين اولين بار است که من ديدم سه نوبت نمايندهی مدعیالعموم نمیآيد، ولی اصولا در دعاوی قبلی در پروندهها هميشه نمايندهی مدعیالعموم میآمد. حتما تراکم کارشان است يا گرفتاریهايشان است، وگرنه علت خاص ديگری نمیتواند داشته باشد. اين تخلف است وقتی که نمیآيد.
و آيا بخاطر اين تخلف هيچ اخطاری از دادگاه خطاب به نمايندهی مدعیالعموم صورت نمیگيرد؟
همين که دادگاه اوقات نزديک را تعيين کرده است و تاکيد کرده است که حتما بيايد، همين اخطار است، وگرنه وقت دادرسی عادی دادگاه سه ماه بود. اين که ظرف پنج روز جلسه را برگزار کرده، در واقع يکنوع اخطار است به عملکرد نمايندهی مدعیالعموم که حاضر نشده است.
اتهامات اوليه آقای کبودوند چه بوده؟
اتهام اوليه و ثانويهاش يکی است. ايشان يک سازمانی را در کردستان تشکيل داده بود، سازمانی که فعاليت حقوق بشری میکرد. اخباری را جمع میکردند، سايتی داشتند. از بازداشتها، از آزادیها، از اتفاقاتی که در منطقه میافتاده، اينها را در سايتشان جمعآوری میکردند. اتهامشان اين است که شما اين سايتتان قانونی نيست و نشر اکاذيب کردهايد. اخباری که جمع کرديد و از سايت شما برداشته شده و به جاهای ديگر رسيده، اين اخبار کذب بوده است. البته تمامی اين اخبار درست است و در بعضی موارد هم گفتهاند که شما خيلی غليظ تر مسئله را مطرح کردهايد. اتهامش تشکيل سازمان حقوق بشری است در کردستان و پوشش دادن اخبار حقوق بشری و جمعآوری آنها و در سايتاش قراردادن.
آقای احمدی امروز قرار بود که جلسهی دادگاه فعال کرد ياسر گلی برگزار بشود. آيا اين جلسه برگزار شد؟
امروز قرار بود هم دادگاه آقای ياسر گلی برگزار بشود و هم دادگاه مادر ايشان فاطمه گفتاری. منتها آيتاله شاهرودی آمدهاند سنندج و آقای ياسر گلی را دادگاه نياوردند، اما دادگاه مادر ايشان برگزار شد و برای من هم خيلی جالب بود. برای اولين بار برخورد کردم با پروندهای که شاکی پرونده، يعنی وزارت اطلاعات که هيچ سند و مدرکی نداشت، به شهادت چند نفر ايشان را تحت تعقيب قرار داده بود که در جلسهی بزرگداشت يکی از افرادی که کشته شده يا فوت کرده بوده شرکت کردند و يک جمعيتی به اسم «مادران آشتی» را تشکيل دادهاند که ايشان نه در آن جلسه شرکت داشته و نه در آن جمعيت حضور دارند، بلکه مادر دو سه تا فرزندیست که بچههای فعالیاند و يک پسرشان هم که همين ياسر گلی است، مدتهاست الان در بازداشت بسر میبرد.
يعنی خانم گفتاری اصلا عضو گروه «مادران صلح» نيستند؟
مادران صلح در تهران تشکيل شده، در سنندج ظاهرا مدعیاند «مادران آشتی» تشکيل شده. در اينجا نه، چنين مجموعهای را ندارند و ايشان حداقل مدعیاند که عضويت در آنجا را ندارند. همين گرفتاریهای فرزندان خودش کافی است. شوهرش بازداشت بوده، يک پسرش بازداشت بوده و فعلا هم که يک پسرش چندين ماه است بازداشت موقت است.
خود خانم گفتاری هم گويا مدتی در بازداشت بوده، درست است؟
خانم گفتاری حدود چهل روز، نزديک به چهل روز بازداشت بودند و من مراجعه کردم و وکالت ايشان را به عهده گرفتم که با قرار وثيقه آزاد شدند و امروز هم آخرين دفاع را ازشان گرفتند و اميدوارم که تبرئه بشوند.
مصاحبهگر: ميترا شجاعی