آکام مکری - اخيرا دو کادر حزب دموکرات کردستان ]جناح عبدالله حسن زاده[ پس از ورود به ايران، در شهر سقز و در يک منزل مسکونی به محاصره نيروهای امنيتی درآمدند؛ در جريان تيراندازيها يکی از آنها به نام"غريب حسنی" کشته شد و نفر دوم که "کمال شريفی" نام دارد، به اسارت نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی درآمد. "کمال شريفی" براساس گفته های همکارانش، در شاخه نظامی حزب فعاليت نداشته و به روزنامه نگاری مشغول بوده است. "طاهر قاسمی" روزنامه نگار از دانمارک، در گفتگو با "روز" به شرح جزييات اين رويداد پرداخته است.وی به روز می گويد "جان کمال شريفی در خطر است". گفتگو با وی در پی می آيد.
برخی خبرگزاريها طی روزهای گذشته خبر داده اند که دو کادر حزب دموکرات کردستان ايران پس از ورود به شهر سقز، از سوی نيروهای امنيتی محاصره شده اند و در اين ميان يکی از آنها کشته شده و ديگری هم به اسارت نيروهای امنيتی درآمده است.در اين خصوص شما چه اطلاعاتی داريد؟
روز پنجم تير ماه دو تن از کادرهای حزب دمکرات کردستان وارد سقز شده و عصر روز بعد محل اقامتشان که خانه يک کتاب فروش بود، فاش میشود. پس از افشای مکانشان تعداد زيادی از نيروها اطراف خانه را محاصره و اقدام به تيراندازی ميکنند. در اين بين آقای "غريب حسنی" معروف به "شيخ غريب" کشته و نفر دوم به نام "کمال شريفی" همراه با صاحبخانه که اسمش "علی مطيعی" معروف به "درويش علی" است در حالی که زخمی شده بود، دستگير میشوند.
اين دو تن مسلح بودند؟
درباره مسلح بودن يا نبودن اين دو نفر، ما اطلاع دقيقی نداريم ولی به جهت اينکه آنها کادر رسمی حزب دمکرات کردستان بودند و اينکه به دلايل سياسی اجازه فعاليت در داخل ايران و کردستان را ندارند، احتمال دارد که مسلح بوده باشند اما طبيعتا اين اسلحه برای تهاجم نبوده و صرفا جهت دفاع از خودشان بوده است.چون که بارها رهبران اين حزب تاکيد کردهاند که جوهره تشکيل حزبشان اداره کردن جامعه است نه ايجاد جنگ و خونريزی. همچنين سالهاست که اين حزب هيچ حرکت نظامی بر عليه نيروهای جمهوری اسلامی انجام نداده است. بعلاوه اين افراد هيچکدام عضو شاخه نظامی حزبشان نبوده اند. غريب حسنی که متاسفانه با تيراندازی مستقيم نيروهای جمهوری اسلامی جان باخته، يک شاعر و طبق اطلاعيه حزبش عضو کميسيون فرهنگی حزب دمکرات کردستان بود. کمال شريفی هم روزنامهنگار و از اعضای هيات تحريريه راديوی مرکزی حزب، راديو صدای کردستان بود. همچنين خانهای که اين دو نفر در آنجا محاصره شده اند، منزل علی مطيعی صاحب کتابفروشی سراجالدين در سقز بود که در اين ميان زخمی شد و اينک در بيمارستان امام خمينی در شهر سقز تحت نظارت اين نيروها قرار دارد. به دنبال اين واقعه هم هيچ خبری از تلفات نيروهای امنيتی منتشر نشده و جمهوری اسلامی هم هيچ اشارهای به تلفات نيروهای خود در اين جريان نکرده است و اين خود ميتواند ادعای قبلی ما را بيشتر تقويت کند.
گفتيد که آقای شريفی روزنامه نگار بوده است. با چه نشريه ای ارتباط داشته؟
کمال شريفی يک نويسنده و روزنامهنگار بود که مقالاتش در روزنامههای کردستان عراق موجود است. بعلاوه او يکی از اعضای فعال "مرکز روزنامهنگاران آزاد ـ شرق کردستان" است که يک نهاد مستقل است و وابسته به هيچ جريان خاصی نيست. علاوه بر اين وی از نويسندگان سايت اينترنتی "بو روژههلات" بود؛سايتی که تريبون اين سازمان است. همچنين در داخل حزبش هم او يکی از اعضای هيئت تحريريه راديو صدای کردستان بود.
آخرين خبری که از وضعيت آقای شريفی پس از دستگيريش داريد چيست؟
اطلاعات دقيقی از وضعيت ايشان متاسفانه در دست نيست اما ما مطلع شديم که از طرف نيروهای اطلاعات جمهوری اسلامی در شهر سقز جهت گرفتن اعترافات تحت شديدترين شکنجه ها قرار گرفته و به گفته برادرش، از سقز به زندان اطلاعات شهر سنندج منتقل شده و تا کنون اجازه هيچگونه ملاقاتی برای اعضای خانوادهاش فراهم نشده است و ما خيلی نگران وضعيت او هستيم.
فکر می کنيد از چه جهت بايد نگران وضعيت او بود؟
اصولا اين گونه دستگيريها از طرف نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی هميشه با عواقب دردآوری همراه بوده است. هميشه در بدو دستگيری شديدترين شکنجههای فيزيکی يا روانی بر اين اشخاص اعمال می شود و اگر شخص بتواند در برابر اين اعمال دوام بياورد بعدا در يک دادگاه تشريفاتی و اکثرا بدون حضور وکيل مدافع به اعدام يا در خوشبينانهترين حالت به زندان ابد محکوم میشوند. همچنانکه در جواب سؤال قبلی به عرض رساندم، متاسفانه آقای شريفی هم در زندان اطلاعات سقز از اين قاعده مستثنی نبوده است. در هر حال ما اميدواريم و برای حفظ جان ايشان به عنوان يک روزنامهنگار کرد میکوشيم.
از چه طريق برای تضمين سلامتی وی تلاش خواهيد کرد؟
هم اکنون در سايت اينترنتی بو روژههلات، همان سايتی که وی نيز يکی از اعضای هيئت تحريريهاش بود، کمپينی جهت جمعآوری پشتيبانی برای حفظ جان او برپا شده است که تاکنون صدها تن از فعالان ادبی، سياسی، دانشگاهی، مدنی و غيره پشتيبانی خود را اعلام نموده اند و تلاش خواهيم کرد تا بر دستگاه امنيتی و قضايی فشار بياوريم تا سلامتی اين روزنامه نگار را تضمين کنند.