- به آمريکايی ها می گويم واقعيت با آن چه در «صدای آمريکا» می شنويد، فاصله ای زياد دارد
خبرگزاری انتخاب : مصطفی فقيهی: تنها ۶ ساعت مانده به خروج هوشنگ امير احمدی از تهران و البته سه ساعت پس از فيلترينگ ۵ باره ی «انتخاب»، در بامداد روز شنبه در لابی هتل استقلال با وی ديدار کردم. پروفسور هوشنگ امير احمدی استاد دانشگاه راتگرز که ساليانی است تلاش های گسترده ای برای آغاز روابط ايران و آمريکا کرده، هموازه خواسته خود را به دولت های ايران و آمريکا نزديک کند و نقش "لابی" را در اين بين ايفا کند. امير احمدی معتقد است که «هيچ گاه بحث رابطه با آمريکا انقدر جدی نبوده چرا الان رابطه با آمريکا، مسئله ای ملی شده» وی، «جدی شدن بحث رابطه با آمريکا» را حاصل و دستاورد تلاش های چندين ساله ی خود می داند. امير احمدی حتی حق خود را برای حضور در دور دهم انتخابات رياست جمهوری محفوظ دانسته و می گويد: «من تمام خصوصيات يک رييس جمهور را دارم، هم استاد دانشگاه هستم و هم در روابط بين الملل کار کرده و هم مديريت می دانم».
تنها ۶ ساعت مانده به خروج هوشنگ امير احمدی از تهران و البته سه ساعت پس از فيلترينگ ۵ باره ی «انتخاب»، در بامداد روز شنبه در لابی هتل استقلال با وی ديدار کردم. پروفسور هوشنگ امير احمدی استاد دانشگاه راتگرز که ساليانی است تلاش های گسترده ای برای آغاز روابط ايران و آمريکا کرده، هموازه خواسته خود را به دولت های ايران و آمريکا نزديک کند و نقش "لابی" را در اين بين ايفا کند. امير احمدی معتقد است که «هيچ گاه بحث رابطه با آمريکا انقدر جدی نبوده چرا الان رابطه با آمريکا، مسئله ای ملی شده» وی، «جدی شدن بحث رابطه با آمريکا» را حاصل و دستاورد تلاش های چندين ساله ی خود می داند. امير احمدی حتی حق خود را برای حضور در دور دهم انتخابات رياست جمهوری محفوظ دانسته و می گويد: «من تمام خصوصيات يک رييس جمهور را دارم، هم استاد دانشگاه هستم و هم در روابط بين الملل کار کرده و هم مديريت می دانم».
امير احمدی به دليل دوری بيش از سه دهه خود در از ايران، درک صحيحی از جناح بندی های سياسی و روابط حاکم بر آن ندارد و برعکس جريانات و جناح بندی های سياسی آمريکا که تسلط خاصی بدان دارد، تحليل صحيحی از روابط احزاب و جناح های سياسی ندارد و صرفاً درروابط بين الملل و لابی گری دو کشور ايران و آمريکا، تبحر دارد. او با چهره های نزديک به دولت بوش و همچنين دولت کلينتون، رابطه ای چندين ساله دارد و «سعی می کند همواره از اين طريق، روابط دو کشور را بهتر کند.»
امير احمدی برای ايجاد روابط حسنه با آمريکا يک راه دارد که همواره آن را به مقامات ايرانی توصيه می کند «بايد يک پارچ آب يخ روی صورت آمريکا ريخت.»
بخش نخست آخرين گفت و گوی هوشنگ امير احمدی در ساعت ۲.۳۰ بامداد روز شنبه با «انتخاب» در پی می آيد:
مصطفی فقيهی: با عرض سلام، ممنون از اين که وقت تان را در اختيار «انتخاب» قرار داديد، به عنوان اولين سئوال، قصد طرح يک سئوال کليشه ای و ابتدايی است که يک بيوگرافی مختصر و مفيد برای ابتدای گفت و گو ارايه دهيد، هر چند طی روزهای اخيری که جنابعالی در تهران هستيد، زندگينامه و بيوگرافی شما، بارها در رسانه های مختلف منعکس شده است.
هوشنگ امير احمدی: خواهش می کنم، بنده هم از شما تشکر می کنم، اينجانب استاد دانشگاه راتگرز آمريکا هستم و رييس شورای ايرانيان - آمريکاييان هستم، شورايی که در جهت يک درک بهتر بين دو ملت ايران و آمريکا و دو دولت ۱۵ سال پيش در امريکا تاسيس شد ، کماکان مانند سال های گذشته کنفرانس و سخنرانی های متعدد برگزار می کنيم.
فقيهی: آيا وابسته به جای خاصی در آمريکا هستيد؟ منظورم يک نهاد يا ارگان دولتی است.
امير احمدی: خير، کاملاً غير وابسته هستيم و از دولت هم پولی نمی گيريم.
فقيهی: بالاخره بودجه اين انجمن از کجا تامين می شود؟
امير احمدی: از برخی کمپانی های آمريکايی، فروش مبطوعه و همچنين از برخی افراد خير و خير خواه، بودجه ما تامين می شود.
فقيهی: يعنی هيچ گونه وابستگی به دولت آمريکا نداريد؟
امير احمدی: خير، ما هميشه از دولت ها دوری ميکرديم ، چرا که براساس اساسنامه اين شورا، نمی توانيم وابستگی داشته باشيم.
فقيهی: هيات مديره چه کسانی هستند؟
امير احمدی: من رييس اين شورا هستم و ريس جانسون يکی از سناتورها، رييس هيات مديره است. ما دفتری هم در شهر پرينسو داريم که البته مستقل از داشنگاه است.
فقيهی: چه سالی ايران را ترک کرديد؟
امير احمدی: سال قبل از انقلاب، ايران را ترک کردم اما در سال ۱۹۸۶ تا ۸۸ پس از انقلاب به دعوت آقای مهدی چمران که الان رييس شورای شهر است، در کنفرانس ها و همچنين مناطق جنگی حاضر شدم که از افتخارات من است. من در مورد ايران کلی کتاب نوشتم . سال ۱۹۹۰ در مورد اقتصاد بعد از انقلاب کتابی به زبان انگليسی منتشر کردم ، کتاب های ديگری در مورد انقلاب، جامعه مدنی، جزاير تنب بزرگ و کوچک و... نوشته ام که برخی از آنان به زبان فارسی ترجمه شده است
فقيهی: به دعوت چه کسی برای نخستين بار در دولت فعلی، به ايران آمديد؟
امير احمدی: واقعيتش را بخواهيد من الان خودم آمدم نه به دعوت کسی يا دولت، در واقع به همراه خانواده و برای تعطيلات آمده ام.
فقيهی: شما می گوييد با سه دولت گذشته ايران در مورد بحث رابطه با آمريکا رابطه ای نزديک داشتيد و نقش يک لابی بين دو دولت ايرانی و آمريکايی بوديد، کداميک از اين دولت ها انعطاف بيشتری نشان دادند؟
امير احمدی: دولت آقای هاشمی خاتمی و احميد نژاد هر سه به طرق مختلف سعی کردند رابطه با ايران و آمريکا به جايی برسد، در دولت آقای هاشمی، دنيای شکل ديگری بود و با توجه به جنگ ۸ ساله، ايران نياز به بازسازی داشت، بنابراين ايشان سعی می کرد که بازگشايی اقتصادی با آمريکا داشته باشد، (هاشمی) فکر می کرد که اينطوری می توان رابطه با آمريکا را سامان داد که راه به جايی نبرد.
پس از آن، آقای خاتمی آمد که در مباحث فرهنگی و گفتمان تمدن ها، با دولت آمريکايی رابطه برقرار کند، دوران ايشان، کم تشنج تر بود ايشان اما به دليل فرصت های متعددی که برای ايجاد اين رابطه داشت و قدمی برنداشت، دورانش، دوران فرصت سوزی نام می گيرد، چرا که در هر دو سو فرصت های زيادی خلق شد که از سوی طرف ديگر از بين رفت، مثلاً من خانم آلبرايت رو قانع کردم که از ايران به خاطر قضايای ملی شدن نفت و حمايت از حکومت شاه، عذر خواهی کند، صادرات مواد غدايی را آزاد کرد، متاسفانه اقدام خاصی از سوی دولت آقای خاتمی انجام نشد که البته حتماً معذوريت ها و محدوديت هايی هم بوده است.آقای خاتمی نه اين که نخواست اما نشد، دولت ايشان از سويی دولت آرامش و از سوی ديگر، فرصت سوز بود.
اما دوره ی احمدی نژاد دوره ی تنش است، ايشان سعی می کنند از فرصت ها استفاده کنند، ايشان هم تنش ايجاد می کند هم صلح می خواهد که اين يک تناقض بزرگ ايجاد می کند، البته ايشان علاقمند به حل مشکل است و بيش از بقيه سعی کرده يک سری کارهايی برای حل رابطه با آمريکا انجام دهد، ولی خب دوران خيلی سختی است، مشکل ايران با اسرائيل حادتر شده و متاسفانه فرصت های خوبی بوده که از دست رفته است.
فقيهی: يک سئوال تکراری که اين روزها بارها از شما پرسيده شده اما هيچ وقت پاسخ صريحی نداديد، با چه مقاماتی در ايران گفت و گو کرده ايد؟
امير احمدی: اين بحثی نيست که بخواهم بکنم چون بحث مهمی نيست و نتيجه مهم است
فقيهی: خب اگر جلسه ای داشتيد چرا اعلام نمی کنيد؟
امير احمدی: شايد برای برخی مشکل ساز شود.
فقيهی: اينگونه بسياری تصور می کنند که اصلاً ديداری نداشتيد، صراحتاً بگوييد با چه کسانی ديدار داشتيد؟
امير احمدی: نمی توانم اسم ببرم.
فقيهی: وقتی اسم نمی بريد، اين تعبير ايجاد می شود که اصلاً ديداری نبوده يا غير مستقيم اشاره می کنيد که باعث می شود احساس شود شما با خيلی ها ديدار داشتيد، خب اگر معذوريت داريد بگوييد با چه نوع مقامی در دولت ديدار داشتيد؟ مثلاً مقامات وزارت خارجه، اقتصادی ....
امير احمدی: بله، بيشتر با مقامات اقتصادی دولت ديدار کرده و حرف زدم، يک سری دعوت ها هم از سوی گروههای سياسی صورت گرفت، گروههايی که بالاخره به نوعی سعی در رفع تنش های ايران و آمريکا می کنند، در مجموعه پيشرفت خوبی حاصل شده است.
فقيهی: اين پيشرفت ها چه بود؟
امير احمدی: دولت ايران که خوشبختانه حامل سيگنالهای خاصی برای مذاکره با آمريکاست، بايد ديد در آمريکا چگونه برخورد خواهد شد.
فقيهی: اشاره کرده ايد که دفعه قبل که از ايران به امريکا بازگشتيد گزارشی در کنگره و سنای امريکا ارائه داديد، ايا اين بار حامل پيام يا حامل گزارشی هستيد؟
امير احمدی: گزارشی که قرائت نخواهم کرد، اما نقطه نظرات مرتبط و ايجاد شفافيت سياست های دو طرفه، را بيان می کنم، آمريکايی ها درک درستی از سياست های ايران ندارند و بالعکس.
فقيهی: محور اين نقطه نظرات چيست؟ لطفاً صراحتاً بگوييد.
امير احمدی: مهمترين نظری که انتقال خواهم داد اين است که واقعيت های اين کشور (ايران) خيلی متفاوت از آنچه در صدای آمريکا می شنويد ، است ، اينگونه نيست که همه چيز اين کشور سياه باشد يا سفيد، کشوری هست خاکستری با خوبی ها و بدی های خودش. آمريکايی ها بايد بدانند با واقعيت افسانه هايی که در مورد ايران گفته ميشود، خيلی متفاوت است.
فقيهی: اين پيام را برای چه شخصيت، گروهی می بريد؟
امير احمدی: در سنا و کنگره، سناتور ها، وزارت امورخارجه با برخی چهره اين نقطه نظرات را درميان می گذارم
فقيهی: من متوجه نشدم با چه شخصيتی ديدار کرديد، اينها که گفتيد خيلی کلی است، لطفاً دقيقتر اشاره کنيد
امير احمدی: ببينيد، من با نفر دوم وزارت خارجه آمريکا مثل آقای نيکلاسن برنز که البته الان تغيير کرده و ويليلم بنس جانشينش شده و ديگر شخصيت های بلند مرتبه دولت بوش ديدار خواهم داشت.
ادامه دارد...
● مصطفی فقيهی