چهارشنبه 6 شهریور 1387

نامه سرگشاده جمعی از دانشجويان محروم از تحصيل خطاب به وزير علوم، اميرکبير


خبرنامه اميرکبير: جمعی از دانشجويان ستاره دار و افرادی که به دليل احکام سنگين انضباطی از تحصيل محروم شده اند در نامه ای به وزير علوم اعتراض خود را به اين برخوردها بيان داشته اند. متن اين نامه به قرار زير است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

جناب آقای دکتر زاهدی
وزير محترم علوم، تحقيقات و آموزش عالی
با سلام و احترام؛

متاسفانه همانطور که مطلعيد با تکيه زدن شما بر منصب رياست وزارت علوم، محروم نمودن دانشجويان از تحصيل بدل به امری معمول گشته است. سه سال پيش، نزديک به هزار و هفتصد تن از داوطلبين آزمون کارشناسی ارشد که حائز صلاحيت علمی لازم برای ادامه تحصيل در مقطع بالاتر گرديده بودند، در اعلام نتايج نهايی آزمون متوجه شدند که در مقابل نام آنها يک، دو يا سه ستاره قرار گرفته است که در اين ميان از ثبت نام هفده نفراز دانشجويان سه ستاره در مرحله نهائی ممانعت به عمل آمد. اگر چه در پی شکايت دانشجويان، ديوان عدالت اداری دستور موقتی مبنی بر پذيرش بعضی از دانشجويان در دانشگاههای مربوطه صادر نمود، وليکن در عين ناباوری مسئولين دانشگاه از گردن نهادن به اين حکم سر باز زدند و اين دانشجويان هيچگاه امکان ورود به دانشگاه و ادامه تحصيل را نيافتند.

اين سياست در دو سال گذشته با شيوه جديدی ظهور نموده است، به اين ترتيب که اين بار برای تعدادی از داوطلبين آزمون کارشناسی ارشد اصلأ کارنامه آزمون صادر نشد و از آنها خواسته شده بود که به هسته گزينش استاد و دانشجو واقع در طبقه چهارم سازمان سنجش مراجعه نمايند و در آنجا به آنان توضيح داده شد که اگر چه واجد صلاحيت علمی برای پذيرش در مقطع کارشناسی ارشد می باشند وليکن به سبب عدم احراز صلاحيت عمومی! از ادامه تحصيلشان ممانعت به عمل آمده است و اين نکته ايست که در پی شکايت دانشجويان و در نامه وزارت علوم در پاسخ به ديوان عدالت اداری، صريحأ ذکر شده است.

همچنين در سه سال گذشته کميته‌های انضباطی دانشگاه‌های مختلف، برای بسياری از فعالين دانشجويی احکام سنگين تعليق بعضا دو، سه يا چهار ترم صادر نموده‌اند که در برخی موارد اين احکام منجر به پايان سنوات تحصيلی اين فعالان دانشجويی و اخراج آنها از دانشگاه گرديده است. نمونه اين گونه احکام را می توان در دانشگاه علامه و صنعتی اميرکبير و تبريز مشاهده نمود، احکامی که تقريبأ همگی آنها در شرايطی ناعادلانه صادر شده است.

جناب آقای زاهدی:

براستی آيا شما از چگونگی صدور احکام در کميته های انضباطی اطلاع داريد؟ آيا می دانيد که چقدر ترکيب نفرات کميته انضباطی غير منصفانه و بر ضد دانشجوست؟ آيا می دانيد که در اکثر اوقات دانشجويان هيچ مجالی برای دفاع از خود نمی يابند؟ آيا می دانيد که بسياری از اين احکام در شرايطی صادر شده است که امضاء مسئولين دانشگاه پای توافقنامه ای که عدم احضار دانشجو به کميته انضباطی جزوی از آن است، خشک نشده است؟ براستی کميته انضباطی مرکز تا به حال چقدر به اين گونه احکام ناعادلانه رسيدگی نموده است؟

آقای وزير، مگر نمی گوئيد که دانشجو بايد سياسی باشد و دانشگاه مرکز تحول است. پس چگونه است که فعالين دانشجويی منتقد دولت اين گونه متحمل هزينه‌های سنگين می گردند و از حق طبيعی خود محروم می گردند؟ آيا فعاليت سياسی مورد نظر شما، صرفا در تعريف و تمجيد از دولت خلاصه می‌گردد؟ آقای وزير، چگونه می توانيد اين محروميت از تحصيل‌ها را توجيه نماييد؟ مگر نه اينکه حق تحصيل جزو حقوق اوليه انسانهاست، براستی آيا وزارت تحت امر شما حقوق اوليه انسانها را نيز به رسميت نمی شناسد؟ مگر نه آنکه در تعاليم مذهبی ما، مقام عالمی بالاتر از مقام شهيد معرفی شده است. آيا تعاليم دينی شما چيزی غير از تعاليم دينی ماست يا آموزه‌های بزرگان دين شما با آموزه‌های پيامبر اسلام و ائمه متفاوت می باشد؟

آقای وزير چرا، دو سال متوالی است که برای تعدادی از داوطلبين آزمون کارشناسی ارشد کارنامه صادر نمی‌گردد؟ مگر سازمان سنجش موظف به ارائه کارنامه به شرکت کنندگان نمی باشد؟ اگر آنگونه که گزينش سازمان سنجش اعلام می کند، آنها صلاحيت ادامه تحصيل در مقطع بالاتر را ندارند، آيا آنها صلاحيت کسب رتبه و کارنامه خود را هم ندارند؟ پس چرا از همان ابتدا اسامی اين بی صلاحيتان برای ادامه تحصيل را اعلام نمی کنيد تا اين وقت و انرژی بی حاصل را صرف کاری بکنند که صلاحيتش را دارند!؟

جناب آقای زاهدی، در کجای دنيا برای ادامه تحصيل، شرط احراز صلاحيت غيرعلمی نهاده اند، که شما اينگونه می کنيد؟ براستی عدم صلاحيت اين افراد در کدام مرجع حقوقی و قانونی مورد بررسی قرار گرفته است؟ پس چرا فرصتی برای دفاع از حقوق قانونيشان به آنان داده نشد؟ براستی مگر برای يک اتهام، آنهم واهی! چند بار بايد مجازات شد؟ پس آنهمه حکم کميته انضباطی و دادگاه برای چه بود و حال اين محروميت از تحصيل برای چه؟! آيا می دانيد که بسياری از شرکت کننده در آزمون اين شبهه را مطرح می سازند که سازمان سنجش کارنامه آزمونشان را دستکاری می کند؟ براستی آيا اين پندار در مورد وزارتی که کارنامه شرکت کنندگان را به آنان نميدهد و مسئولين تحت امرش به هيچ عهد و ميثاقی پای بند نيستند و حتی حکم ديوان عدالت اداری را به هيچ می گيرند، خيلی غير منطقی و نارواست؟!

آقای وزير، راهی که شما در پيش گرفته ايد، می رود تا رفته رفته تمامی اعتماد ميان شما و دانشگاهيان را زايل کند، راهی که نه به صلاح دانشگاه است، نه دانشجو، نه دين و نه اساسأ بشر! دانشگاهی که شما ازاسلامی کردنش دم می زنيد، می رود که اندک مايه های انسانی خويش را نيز به فراموشی بسپارد! امروزه دانشگاه اگر که مشکلی دارد آن فقر روح آکادمی، يعنی آزاديست، البته اگر که بپذيريم هنوز چيزی از آن باقيمانده است! براستی که دانشگاه قبل ازهر تغييری، نياز به بازانديشی شما در سياستهايتان و اساسأ فهمتان از آکادمی وعلم دارد! و اين تغيير رويه به جد ضروری وحياتی می نمايد، مگر آنکه بر خلاف صلاح همه اينها، سودای ديگری در سر داشته باشيد…!!!

دانشجويان ستاره دار:

ضيا نبوی، علی صابری، ناصر پويافر، سيد حامد احمدی ، توحيد علی زاده، اصغر قنبری، صمد پاشايی، نادر مهدقره باغ، ناهيد بابازاده، امين امامی،يحيی صفياريان،زهرا توحيدی ،علرضا خوشبخت، مرتضی حسين زاده،حنيف کراگری

محرومين از تحصيل با حکم کميته انضباطی:

صادق شجاعی، سعيد فيض الله زاده، مجيد دوری، عليرضا موسوی، مهديه گلرو، آيدين خواجه ای، فراز زهتاب، مسعود عهدی، منصور امينيان، سجاد رادمهر، امير مردانی

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نامه سرگشاده جمعی از دانشجويان محروم از تحصيل خطاب به وزير علوم، اميرکبير' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016