بازي پنهان هاشمي، رضا خجسته رحيمي

از ماه ها پيش اگرچه قابل تصور بود كه هاشمي رفسنجاني در عرصه نهمين انتخابات رياست جمهوري ايران حضور نخواهد يافت، اما عدم حضور او در زير بازي گسترده اي كه براي اين انتخابات ترتيب داده بود، صورتي پنهان به خود گرفته بود. هاشمي رفسنجاني با بازي «مي آيم، نمي آيم» اگرچه توانست از تكثر كانديداها در جبهه راست استفاده كند و آنها را در تعليقي سياسي براي حضور در عرصه انتخابات فرو برد، اما مسلماً اين بازي بدان مفهوم نبود كه او قصد دارد عرصه انتخابات را براي حضور خود در مقام يك كانديدا آماده كند. چرا كه حداقل با ورود محمدباقر قاليباف، فرمانده نيروي انتظامي، به عرصه انتخابات مشخص بود كه در صورت ورود هاشمي رفسنجاني به اين عرصه، او مواجهه اي شيرين را تجربه نخواهد كرد. هاشمي رفسنجاني اگرچه در نبود كانديداهايي جدي و اصلاح طلب توانسته است كه در نظرسنجي ها آراي قابل توجهي از شهرونداني كه قصد شركت در انتخابات دارند را در سبد خود بچيند اما به هر حال اين تنها نيمه آشكار اين بازي است كه نيمه پنهان واقعيتي ديگر را آشكار مي سازد. هاشمي رفسنجاني به نيكي مي دانست و مي داند كه با ورود رسمي او به عرصه انتخابات، نه تنها آراي بيشتري در سبد او قرار نخواهد گرفت كه احتمال ريزش آراي وي نيز موجود است. اين در حالي است كه محمدباقر قاليباف علي رغم برخورداري از سابقه نظامي با ورود آشكار خود به عرصه انتخابات و عدم برخورداري از سابقه مديريتي طولاني، نه تنها با ريزش آرا رو به رو نخواهد شد كه با استفاده از شگردهاي تبليغاتي بر آراي خود نيز خواهد افزود. به طور حتم در عرصه رقابت ميان قاليباف و هاشمي رفسنجاني كسي از قاليباف درباره پيشينه و عملكرد گذشته وي نخواهد پرسيد. اين در حالي است كه با حضور هاشمي در عرصه انتخابات سؤال هاي بسياري روياروي وي قرار خواهد گرفت و او نيز بايد پاسخگوي آنها باشد. سؤال هايي كه با طرح آنها اولين نتيجه، ريزش آراي هاشمي خواهد بود. هاشمي با حضور در عرصه انتخابات آينده بدين ترتيب نه تنها بايد حملات و برخوردهاي تخريبي راست نشينان و اصولگرايان را تجربه كند كه بايد پاسخگوي سؤالات تحول خواهان ايراني نيز باشد. اگرچه شايد اين بار و در اين انتخابات طرح سؤالاتي از اين دست را گروه هاي دوم خردادي نمايندگي نكنند. اين چنين است كه مي توان گفت ورود به عرصه انتخابات براي هاشمي رفسنجاني از همان ابتدا نويد هيچ پيروزي را نمي داد اگرچه برخي تحليلگران با اشاره به نيمه آشكار بازي و رأي بالاتر هاشمي در نظرسنجي ها از حتمي بودن پيروزي او در انتخابات آينده سخن مي گفتند و مي گويند.

اصولگرايان نيز اكنون به درستي به سمت تعيين يك كانديداي واحد مي روند كه مي دانند اجماع آنها بر يك كانديدا و يك كاسه شدن آرايشان، هاشمي را از ورود به عرصه انتخابات برحذر خواهد داشت.
هاشمي همواره گفته است كه در صورت اجماع اصولگرايان بر روي يك كانديدا و احتمال پيروزي آن كانديدا با آراي بالا، او از ورود به عرصه انتخابات چشم پوشي خواهد كرد و به آرزويش يعني انتقال قدرت به نيروهاي جديد خواهد رسيد. اما به واقع اين اتفاق يعني اجماع اصولگرايان بر روي يك كانديدا تنها صورتي از بازي است كه هاشمي از وقوع آن راضي نخواهد بود. چرا كه با به وجود آمدن چنين عرصه اي هاشمي به خوبي مي داند كه پيروزي وي با ريسك بسيار بالايي همراه خواهد شد و اين چنين است كه ترجيح مي دهد بگويد: «در صورت وجود يك كانديدا با مقبوليت بالا در عرصه انتخابات حاضر نخواهم شد.» اين بهترين موضع گيري براي شخصي همچون هاشمي رفسجاني است، وقتي او عرصه را براي حضور خود مهيا نمي بيند.