هاشمي رفسنجاني بار ديگر با صدور بيانيه اي موضوع ثبت نام خويش براي انتخابات رياست جمهوري را به ملت ايران اعلام داشتند . ايشان در طول 25 سال گذشت انقلاب اسلامي ايران همواره در كرسي هاي مختف نظام جمهوري اسلامي حضور داشته اند ، از رياست مجلس تا رياست جمهوري و نهايتا رياست مجمع تشخيص نصلحت نظام .
اما در انتخابات مجلس شششم نامبرده با موج انتقادات شديد اللحن منتقدين خويش همراه شدند و برخي از روزنامه ها و نويسندگان بشدت ايشان را مورد مواخذه قرار دادند . از جمله مي توان به مقاله اي تحت عنوان « عاليجناب سرخپوش » اشاره نمود كه اكبر گنجي بشدت هاشمي را در مورد مسائل مهمي چون تداوم 8 ساله جنگ تحميلي پس از فتح خرمشهر و خاصه مسائل وزارت اطلاعات زمان دولت متبوعش قابل سرزنش و پاسخگويي دانست . شدت حملات به هاشمي بحدي بود كه برخي افراد معتدل تر گنجي و دوستانش را مورد انتقاد قرار دادند و او را مستحق چنين عتابي ندانستند . اما بهر تقدير هاشمي در آن دور انتخابات نتوانست اراي قابل توجهي كسب نمايد و ناچار وادار بخروج از صحنه رقابت ها گرديد ، حتي دختر ايشان ( فائزه هاشمي نماينده مجلس پنجم ) كه در انتخابات مجلس پنجم در جايگاه نخستين اراي تهران بود نيز بهمين دليل از گردونه خارج شد .
حقيقت اينكه هاشمي در طول دو دوره انتخابات رياست جمهوري قبل از دوران خاتمي نيز در حالي توانسته بود به اريكه مستد رياست جمهوري برسد كه ميدان رقابت جدي در كار نبوده است و رقباي قدرتمندي نداشته است . چه اينكه حتي برخي كانديداها بصراحت از پيروزي نامبرده دفاع مي نموده اند . و نهايت اينكه آراي او عليرغم پيروزي وي ، چندان قابل توجه و دلچسب نبوده است . اما هاشمي بار ديگر پا به صحنه انتخابات مي گذارد ، حال آنكه به يقين هنوز مي داند كه بسياري از سوالتي كه منتقدين از او نموده اند ، جواب صريحي نداشته است و بيشتر پاسخ هاي ابراز شده مبهم مي باشد و نيز اينكه حتي ميان عامه مردم نيز چهره خوشايندي ندارد و مردم او را بواسطه برخي از شايعات مختلف نظير فعاليت هاي اقتصادي فرزندان و وابستگانش مورد شماتت قرار مي دهند . فزون بر ان عليرغم اينكه هنوز فضاي انتخاباتي گرم نمي باشد اما تعداد رقباي جدي انتخاباتي نيز زياد مي باشد و امكان پيروزي هاشمي چشم انداز مثبتي نخواهد داشت . پس چه چيزي اين پير سياست را باز وارد ريسك انتخاباتي نموده است ؟ قدرت يا خدمت ؟