* تريبوني نداريم
* شايد نزديك انتخابات به اجماع رسيديم
* هنوز هم به آمريكا و انگليس بياعتماديم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
محمد سلامتي، دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه همواره در بيان اعتقاداتش مشي معتدلتري را در پيش ميگيرد، تقسيمبندي احزاب به دو طيف چپ و راست را به لحاظ راهگشا بودن از موضوعيت افتاده ميداند، گرچه اين تقسيمبندي از سوي دوستان خود وي در سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ارائه شد.
وي كه سازمانش از منتقدان طراحان بحث رابطه با آمريكا و برخي ديگر از كشورها شناخته ميشد، در مورد مواضع جديد سازمان در بحث سياست خارجي ميگويد: اگر منافع ملي اقتضا كند و شرايط خوبي حاكم باشد مخالفتي نداريم كه فرضا با آمريكا هم وارد مذاكره شويم. ما هميشه موضع ضد آمريكايي و عدم اعتماد به آمريكا و انگليس را داشتهايم و الان هم داريم، اما به اين معنا نيست كه تا ابد با اينها رابطه نداشته باشيم.
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران با گريزي به انتخابات رياستجمهوري و تاكيد بر لزوم اجماع در جبههي دوم خرداد ميافزايد: اگر بتوانيم به اجماع برسيم فبهالمراد، اما اگر نتوانستيم هم نبايد عملي غيرمترقبه و غيرقابل پيشبيني تلقي شود. چرا كه گروهها مختلف هستند و ديدگاهايشان قدري با هم متفاوت است، اما اجماع چون مورد نظر همه است شايد انشاءالله به آن دستيابيم.
آنچه در پي ميآيد مشروح گفتوگوي خبرنگار گروه تاريخ خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با محمد سلامتي دربارهي رفتار انتخاباتي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از گذشته تا امروز است:
ايسنا ـ در ابتداي بحث در خصوص سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و عملكرد آن در انتخاباتهاي مختلف توضيحاتي بفرماييد؟
سلامتي - در اوايل انقلاب، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، تشكيل و بهدليل اختلافات فكري كه در سال 61 در سازمان بوجود آمد، جناح چپ سازمان استعفا كرد و جدا شد و آنچه كه باقي ماند به دليل ناهماهنگيهايي كه با دولت داشت و عملا ادامهي فعاليت برايشان مشكل شده بود، در سال 1365 منحل شد. در مهرماه 1370 سازمان ديگري با نام سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران تاسيس شد كه هماكنون مشغول فعاليت است.
طبيعتا هر تشكيلات سياسي در عرصهي انتخابات تلاش دارد كه حضور فعال داشته باشد و ما هم تلاشمان بر اين بودهاست. از همان سال تاسيس، يعني سال 1370 در هر انتخاباتي كه بوده - البته به جز انتخابات مربوط به مجلس خبرگان - حضور فعال داشتهايم و تلاشمان اين بوده كه گروههاي مختلف هم حضور پيدا كنند تا به شكل ائتلافي با آنها كار كنيم. بنابراين در انتخابات سال 71 مجلس چهارم حضور داشتيم كه به دليل مسائل مختلف، جناح ما كه آن زمان به خط امام معروف بود موفق نشد. در انتخابات مجلس پنجم گرچه برخي گروهها در جبهههاي خط امام حضور بهم نرساندند - مانند مجمع روحانيون مبارز - اما سازمان حضور پيدا و تلاش كرد گروههاي ديگر را در مسير انتخابات با خود همراه كند. در نهايت تنها چند گروه به اين كار اقدام كردند و دفتر تحكيم وحدت هم آن زمان {البته} در مرحلهي اول نه، اما در مرحلهي دوم حضور پيدا كرد.
در انتخابات دورهي هفتم رياستجمهوري در سال 76 ، سازمان تلاش كرد كه گروههاي ديگري را كه در جبهههاي خط امام يا جناح چپ قرار ميگرفتند، تشويق كند به اينكه در انتخابات حاضر شوند. در نهايت خوشبختانه اكثر گروهها اعلام آمادگي كردند و در اين انتخابات با تلاشي كه انجام شد موفقيت از آن اين جناح شد.
البته تا جايي كه به خاطر دارم سازمان در انتخابات دورهي ششم رياست جمهوري، از آقاي رفسنجاني حمايت كرد و كانديداي ديگري نداشت.
ايسنا- دليل عدم شركت سازمان در انتخابات مجلس خبرگان چه بوده؟
سلامتي - مجلس خبرگان بعضا يك حالت غيرانتخاباتي را طي كرد. در پي رد صلاحيتهايي كه انجام شد، در نهايت يك نفر در فلان حوزهي انتخابيه مطرح بود و رقيب ديگري نداشت. شيوهي رد صلاحيتها موجب شده بود كه به نظر ما انتخابات از حالت اصيل خود خارج شود. اين مساله انگيزهي گروهها را براي شركت در انتخابات خبرگان از بين برده بود. تنها سازمان نبود، بسياري از تشكلهايي كه امروز در جبههي اصلاحات حضور دارند، در آن انتخابات شركت نكردند. البته ما انتخابات را هرگز تحريم نكرديم اما كانديدايي هم نداشتيم. ما علاقهمند بوديم كه ليست بدهيم، ليستهايمان را هم آماده كرده بوديم اما وقتي اكثريت قريب به اتفاق كانديداهايمان ردصلاحيت شدند، ديگر ليستي براي ارائه نبود.
ايسنا- در دورهي هفتم رياستجمهوري، نحوهي تعاملتان با گروههاي ديگر، به چه شكل بود؟
سلامتي - در دورهي هفتم چندان به موفقيت اميدوار نبوديم. بنا را بر اين گذاشتيم كه از كسي حمايت كنيم كه هم به لحاظ فكري به ما نزديكتر باشد و هم اينكه درصد بالايي از آراء را كسب كند كه جناح مقابل بعد از بدست گرفتن قدرت نتواند چندان جناح چپ را تحت فشار قرار دهد، بنابراين با همين ديد پيگير مسائل انتخابات رياست جمهوري بوديم و حتي در جلسهاي كه از سوي سازمان ملاقاتي با آقاي خاتمي داشتيم، ايشان را تشويق ميكرديم، صحبتمان اين بود كه شما با توجه به وجههتان در صورت كانديدا شدن 5، 6 ميليون راي خواهيد آورد كه در مقابل 7،8 ميليون راي طرف مقابل رقم خوبي است و خط امام تقويت ميشود. البته ايشان در آن هنگام اعتقاد و اعتمادي نداشت كه اين مقدار راي را هم كسب كند. در آن زمان سازمان، عضو شوراي هماهنگي گروههاي خط امام بود و ما تلاش داشتيم در اين شورا همهي گروهها را كه جمعا 7 گروه بوديم، متقاعد كنيم كه از آقاي خاتمي حمايت كنند و اينها متقاعد شده بودند. بنابراين شوراي هماهنگي بنا را بر اين گذاشت كه با مجمع روحانيون مبارز و خود آقاي خاتمي صحبت كنند. صحبتها بسيار مفصل و در مقاطع مختلف انجام شد و حتي به اين صحبتها اكتفا نشد. از گروهها و شخصيتهاي مختلف، خانوادههاي شهدا و كساني كه حرفشان نفوذي داشت خواستيم كه با آقاي خاتمي صحبت و او را براي كانديدا شدن متقاعد كنند. تلاشها كارساز شد و آقاي خاتمي هم اعلام آمادگي كرد.
ايسنا- وجود رسانه يا ارگاني كه احزاب بتوانند عقايدشان را از آن طريق انتقال دهند از فاكتورهاي فعاليت احزاب است. دو هفتهنامهي ”عصر ما“ ارگان سازمان مجاهدين بود اما سازمان پس از آن ديگر نتوانسته نشريهاي داشته باشد، اولا در خصوص لزوم "حزبي" كار كردن گروههاي مختلف در انتخابات صحبت بفرماييد. ثانيا احزاب ما و بهويژه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران تا چه اندازه به معناي واقعي «حزبي» عمل ميكنند؟
سلامتي - با توجه به شرايط فعلي، سازمان مجاهدين انقلاب توانسته به عنوان يك تشكيلات سياسي در عرصهي انتخابات موثر واقع شود. اما به طور كلي هنوز سيستم حزبي در كشور ما نهادينه نشده و اين مايهي تاسف است. گاهي احزابي را داريم كه هم كم و بيش نفوذ دارند و هم از وجههي خاصي در جامعه برخوردارند، اما ميبينيم كه رسانه و تريبوني ندارند و اين ضعف دولت و ديگر ارگانهاي تصميم گيرنده تلقي ميشود نه ضعف اين احزاب. يعني وقتي نظام به شكل اصولي با اين مسائل برخورد نكند اين ضعف مشهود ميشود. مسوولان بايد به اين مساله توجه داشته باشند. چرا كه اين ضعف ناشي از اين است كه به احزاب ميدان ندادهاند كه رسانهاي داشته باشد.
در كشورهايي كه احزاب نهادينه هستند، سيستم پارلمانيشان هم در ارتباط با احزاب شكل ميگيرد. در نتيجه هم ميتوانند در پارلمان حضور داشته باشند و هم در دولت و با ارتباط دولت و پارلمان ميتوانند با فراغ بال برنامههايشان را انجام دهند. اما در ايران قضيه به اين شكل نيست.
ضعفهايي كه تشكلهاي سياسي را در ايران در بر گرفته موجب شده كه يك حزب قدرتمند وجود نداشته باشد كه بتواند به شكل قاطع و مستقل حرفي براي گفتن داشته باشد. بنابراين شاهد هستيم كه طيفي از احزاب و گروهها وجود دارند كه با هم ائتلاف ميكنند و تصميم ميگيرند. اما اين شيوه گاهي با اشكالاتي هم مواجه ميشود. به طور مثال وقتي ميخواهند در عرصهي انتخابات رياستجمهوري كانديدا معرفي كنند، با مشكل مواجه ميشوند چون نميتوانند مثلا 30 حزب را متقاعد كنند؛ اين مساله در هر دو جناح و طيف وجود دارد.
اما اگر يك حزب قدرتمند وجود داشت كانديداي خود را اعلام ميكرد و تبليغات بر روي او انجام ميشد. اين ضعفها در كشور ما هست و خواهد بود، مگر اينكه عزمي براي نهادينه كردن سيستم حزبي به وجود بيايد. سيستم حزبي هم كارساز است. حزب بهترين جايي است كه ميتواند جوانها را متشكل كند، نماينده و سخنگوي اقشار مختلف جامعه باشد، آنها را به حركت درآورد، سازمان و آموزش دهد و افرادش را براي دستگاههاي دولتي تربيت كند، بدون اينكه هزينهي هنگفتي بر دوش دولت بگذارد. وقتي افراد جذب احزاب شوند، بار سياسيشان تقويت ميشود و به همان نسبت، بدنهي اجتماع از لحاظ درك سياسي ارتقاء پيدا ميكند.
ايسنا- شما به بحث تعدد احزاب همسو اشاره كرديد و مشكلاتي كه در ائتلافشان ممكن است به وجود آيد. نمونهي اين اختلافات را در انتخابات دو دورهي پيش شوراها در جبههي دوم خرداد كه داعيهي حزبيتر فعاليت كردن را دارد ديديم، در حالي كه اين مساله را نميتوان به ضعف نظام نسبت داد، به عقيدهتان اين اختلاف از كجا ناشي ميشود؟
سلامتي - وقتي احزاب بخواهند در عرصهي انتخابات حاضر شوند، كم و بيش سعي ميكنند با هم رقابت كنند و برخي مسائل هست كه آنها را ممكن است به شكل مشترك گردهم جمع كند. در انتخابات شوراها به هر دليلي كه بود گروهها و احزاب سعي در رقابت با هم داشتند و مشكل ديگري را احساس نميكردند؛ يعني احساسشان اين بود كه بايد با رهم رقابت كنند. البته وقتي رقابت باشد به تدريج احزاب تقويت ميشوند. برخي احزاب ممكن است با هم ادغام شوند و برخي ممكن است منحل شوند. يعني وقتي رقابت دائمي باشد، به تدريج احزاب و گروههايي باقي ميمانند كه از قدرت ابتكار بيشتر، برنامه بهتر و از مقبوليت مردمي برخوردار باشند. اگر شرايط ويژهاي بر جامعه حاكم بود ممكن بود در انتخابات آينده هم، همه گروهها با هم رقابت كنند، اما برخي منافع مشترك گروهها اقتضا ميكند كه به هم نزديك شوند و كانديداي واحدي معرفي كنند. در حال حاضر در طيف جبههي دوم خرداد چند كانديدا مطرح هستند كه هر كدام از سوي چند گروه حمايت ميشوند. البته همه معتقدند كه بهتر است به اجماع برسند.
ايسنا - بحث تقسيمبندي جناحها به چپ و راست سنتي اولين بار از سوي سازمان مطرح شد، اولا در زمان طرح اين بحث سازمان خود را جزو كدام يك از اينها ميدانست و در حال حاضر آيا اين تقسيمبندي تغيير يافته است؟
سلامتي - آنزمان به خصوص در آستانهي انتخابات دورهي پنجم مجلس بود كه اين تقسيمبنديها شد و براي اين بود كه شفافسازي انجام شده و مواضع طيفهاي مختلف روشن شود كه سازمان هم در طيف چپ سنتي قرار ميگرفت. يعني در واقع سازمان در طيف چپ بود و طيف ديگر چپ جديد بود.
در آن زمان اين تقسيمبنديها از اهميت ويژهاي برخوردار بود. ممكن است كه حالا هم كم و بيش چنين چيزي وجود داشته باشد اما اين تقسيمبندي به لحاظ راهگشا بودن از موضوعيت افتاده و بايد تلاش كرد كه تقسيمبندي جديدي صورت بگيرد، گرچه به هر حال آن زمان كارساز بود و بهتر ميتوانست اهداف و حركتهاي طيفهاي مختلف جامعه و به خصوص روشنفكرها را مشخص و آنها را از هم متمايز كند.
ايسنا - اگر ويژگيهايي را به عنوان خصوصيات اصلي اين طيفها بخواهيد نام ببريد، اين ويژگيها چيست؟
سلامتي- هر كدام از اينها به چند لحاظ مورد بررسي قرار ميگيرند. به لحاظ سياست داخلي، سياست خارجي، فرهنگي، اقتصادي و اعتقادي؛ به عنوان مثال راست سنتي محور اقتصادش تجارت بوده. راست مدرن توسعهي صنعت؛ چپ سنتي توسعهي صنعت با عدالت اجتماعي و چپ جديد به لحاظ اقتصادي شعارهاي اجتماعي را ميداد، اما نظام اقتصادي خاصي را مطرح نميكرد. يا مثلا در مورد تفسير از ولايت فقيه هر كدام تفسير خاص خود را داشتند. در مورد آزاديها هم همينطور.
ايسنا - اشاره كرديد به اينكه اين تقسيمبندي براي امروز ديگر كارگشا و كارساز نيست و بايد تقسيمبنديهاي جديد صورت بگيرد. معتقديد اين تقسيمبندي جديد چگونه بايد باشد؟
سلامتي- نه اينكه تقسيمبندي فعلي از موضوعيت افتاده و از واقعيت جامعه رخت بربسته باشد. اما ديگر در شرايط فعلي در تحركات اجتماعي و حل مسائل اجتماعي كارساز نيست. بنابراين بايد تحليلهاي ديگري انجام شود. در مورد اينكه چه تقسيمبندي باشد هنوز كاري نكرديم.
ايسنا- در يكي از آخرين شمارههاي عصر ما، يكي از اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي مطلبي نوشت در مورد برخي دوگانگيهايي كه از نظر وي ريشهي آن در تعريف نهادهاي انتصابي و انتخابي در قانون اساسي بود و براي رفع اين مساله به نظر او قانون اساسي بايد يكي از اين دو را به نفع ديگري تفسير كند و تا اين مساله حل نشود مشكل به قوت خود باقي است. نظر شما در اينباره چيست؟
سلامتي- قانون اساسي يك وحي منزل و غير قابل تغيير نيست. ميتوان در هر زمان آنرا بررسي و اشكالاتش را در مقاطع مختلف رفع كرد؛ كما اينكه يكبار اين اتفاق افتاد. اما ما هيچگاه نگفتهايم كه لازم است در شرايط فعلي قانون اساسي تغيير كند، چرا كه از همين ظرفيت موجود در قانون اساسي به خوبي استفاده نشدهاست.
ما معتقيدم با همين قانون اساسي ميتوان دموكراسي را به خوبي پياده كرد و آزاديها را به خوبي پاس داشت. حتي يك قانون بد اگر منطقي، درست و انساني اجرا شود ميتواند آثار بسيار خوبي داشته باشد و يك قانون خوب ميتواند بد اجرا شود و اثرات تخريبي داشته باشد، هنوز به اين جمعبندي نرسيدهايم كه قانون اساسي حتما بايد تغيير كند و بعد از تغيير، ايران، آباد و آزاد ميشود.
بايد تلاش كرد در چارچوب همين قانون اساسي و با توجه به همين قانون اساسي كه ظرفيت بسيار خوبي دارد، بسياري از كارهاي مهمي كه در جهت اصلاحات هست انجام شود. وقتي ما از اصلاحات سخن گفتيم مقصودمان اصلاحات در قالب قانون اساسي موجود بود.
ايسنا- يعني معتقد هستيد در صورت پيروزي كانديداي مورد حمايت سازمان، وي با اجراي شيوهي فعلي و موجود امكان اين را دارد كه مسووليت خود را انجام دهد بدون اينكه بحث دوگانگي وجود داشته باشد؟
سلامتي- بله؛ به نظر من امكانپذير است. رييس جمهور نه در ايران بلكه در هر جاي ديگر نيازمند تعاملاتي است و امكان اين هست كه بتواند در قالب همين قانون اساسي، مسووليتش را انجام دهد. يك رييس جمهور ممكن است موفقيتش كمتر و ديگري بيشتري باشد. اين به توان كاري او بستگي دارد. اما معتقدم در چارچوب همين قانون اساسي ميتوان بسياري از كارها را پيش برد.
ايسنا - يكي از مواضع سازمان در مورد سياست خارجي بحث ضد آمريكايي و ضد انگليسي بودن سازمان بود. به عنوان مثال بحث مذاكرات محمدجواد لاريجاني و نيك براون انگليسي كه ”عصرما“ به عنوان ارگان سازمان با موضعي بسيار انتقادي به آن وارد شد. در حال حاضر موضع سازمان در اين قضيه چگونه است؟
سلامتي- سازمان، اصل را بر منافع ملي تلقي ميكند و موافق است كه تشنجزدايي در روابط خارجي صورت بگيرد؛ اما از موضع منافع ملي و احترام متقابل به گونهاي كه منافع دو طرف لحاظ شود. در آن مورد خاص كه در عصر ما اشاره كرديد ما بيشتر به شيوههاي برخورد و دخالت دادن خارجيها در امور داخلي خودمان انتقاد داشتيم. اما اگر منافع ملي اقتضا كند و شرايط خوبي حاكم باشد مخالفتي نداريم كه فرضا با آمريكا هم وارد مذاكره شويم.
درست است ما هميشه موضع ضد آمريكايي و عدم اعتماد به آمريكا و انگليس را داشتهايم و الان هم داريم اما به اين معنا نيست كه تا ابد با اينها رابطه نداشته باشيم. هر موقع منافعمان اقتضا كند و به توافقي برسيم كه بر اساس آن منافع مليمان تضمين و احترام متقابل حفظ شود، ما هم حرفي نداريم.
ايسنا - شرايط فعلي را در انتخابات نهمين دورهي رياستجمهوري چگونه ميبينيد. در خصوص فعاليتها و تعاملات سازمان در اين دوره توضيحاتي بفرماييد.
سلامتي- سازمان، جبههي مشاركت و انجمن اسلامي جامعهي پزشكي ايران، در نهايت جمعبنديشان به آقاي معين ختم شد. ما با گروههاي ديگر هم مذاكره كرده و در حال مذاكره هستيم كه آنها را هم براي حمايت از ايشان متقاعد كنيم.
اما در عين حال هر سهي اين گروهها اعلام آمادگي كردهاند كه با توجه به مكانيزم مورد اتفاقي كه ميتواند انجام شود در جهت اجماع در شوراي هماهنگي جبههي دوم خرداد عمل و موافقت كنند كه در نهايت اجماع صورت بپذيرد و شوراي هماهنگي جبههي دوم خرداد يك كانديدا داشته باشد.
بقيهي گروهها هم كم و بيش همين ايده را دارند. در شوراي هماهنگي هم بنابراين شده كه گروهها كانديداي خاص خود را داشته باشند و فعلا در زمينهي تبليغات اقدامات خاص خود را انجام دهند تا اينكه نزديك انتخابات ببينيم از چه راهي ميتوان به اجماع رسيد. اگر بتوانيم به اجماع برسيم فبهالمراد و اگر نتوانستيم هم نبايد عمل غير مترقبه و غير قابل پيشبيني تلقي شود. چرا كه گروهها مختلف هستند و ديدگاههايشان قدري با هم متفاوت است، اما اجماع چون مورد نظر هم است، شايد انشاءالله به آن دستيابيم.
ايسنا - يعني اين احتمال را ميدهيد كه نزديك انتخابات كانديداها به نفع يكي كنار بروند؟
سلامتي - در شوراي هماهنگي راههاي مختلف اجماع مورد بحث قرار ميگيرد. اما هنوز به جمعبندي نرسيدهايم. يكي از راهها اين است كه نزديك انتخابات هر كدام از كانديداها كه از آراء بيشتري برخوردار است، كه آنهم از طريق نظرسنجيها مشخص ميشود، بماند و بقيه به نفع او كنار بروند. بعضيها عنوان كردهاند كه طيف گستردهاي از نخبگان تعيين تكليف كنند. راههاي مختلفي مطرح شده اما هيچكدام به جمعبندي نرسيده است.
بحثهايي كه ميشود تكراري است اما عليرغم اين مساله از زواياي بيشتر راهحلها مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد و اين امر نشان دهندهي آن است كه همه علاقهمندند با هم همكاري كنند كه در عرصهي انتخابات جبههي دوم خرداد موفق شود.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: سميه مومني
دبير خبر: معصومه محمدپور