تهران- خبرگزاري كار ايران
نسل سومي هاي ياريگر معين( نسيم) در نامه اي خطاب به سيد محمد خاتمي رييس جمهوري خواستار حمايت جدي وي از اصلاحات شدند.
به گزارش ايلنا،متن اين نامه سرگشاده به شرح زير است:
سلام آقاي خاتمي
نهمين انتخاب ملت ايران در پيش است. شما به عنوان منتخب مردم در دو دوره گذشته، راهي به نام "اصلاحات" را آغاز كرديد كه كمترين نتيجه آن تغيير گفتمان سياسي و فرهنگي جامعه به نفع دموكراسي و آزادي بود. در اين مسير با همه مشكلات، ناكاميها و كم كاريها به پيش رفتيد و جامعه ايراني به جايي كه اكنون هست، با همه خوبيها و بديهايش، رسيده است.
امروز كه در ماههاي پاياني مسووليت هشت ساله تان با شما سخن مي گوييم، ديگر زمان آن گذشته و قصدمان اين نيست كه بخواهيم گلايهاي كنيم و اقتداري بطلبيم و كاري بخواهيم. شايد حتي بهتر باشد كه پس از سالهاي پر انتقاد گذشته، اين يك بار به خاطر واژههاي زيبايي كه يادمان داديد و مفاهيم دلنشيني كه در ذهنمان كاشتيد، از شما تشكر كنيم. اما قصدمان از اين نامه، اين هم نيست.
آقاي خاتمي! انتخاباتي كه در پيش داريم، مسير آينده كشور و سرنوشت جامعه و خصوصاً نسل جوان را تعيين خواهد كرد. شما بهتر از ما ميدانيد كه نتيجه درست اين انتخاب ميتواند موجب گشايش يك افق جديد در داخل ايران و تفاهم متقابل ايران با جهان و همپيوندي با نظام جهاني در عين توسعه متكي به نيروهاي داخلي باشد.خوب مي دانيد كه يك لحظه غفلت و يك انتخاب نادرست مي تواند ايران را به جنگ و تقابل با بخش عمدهاي از نظام جهاني يا دست كم انزوا و حاشيهنشيني از جهان بكشاند، كه نتيجه مستقيم آن حداقل چهار سال، بلكه بسيار بيشتر، عقب ماندن از دنيا، درجا زدن، فرصتسوزي و توسعه نيافتگي خواهد بود.
باز شما بهتر از ما ميدانيد كه طبق آخرين نظرسنجيها هنوز بيش از نيمي از واجدين شرايط قصد راي دادن ندارند. آنها اكثراً به شما راي دادهاند و دل بستهاند، تجربه دوران اول اصلاحات را ديدهاند، تلخيهايش را هنوز در كام دارند و به عادت تاريخي و هميشگي جامعه ايراني شيرينيهايش را چندان حس نميكنند. مردمي كه عدم ايستادگي دولت و شخص شما را بر روي برخي از شعارها و خط قرمزها ديدهاند، يا ديدهاند دولت و مجلس همجهت نيز نتوانست در مقابل يك اقليت كمتعداد اما قدرتمند بايستد و در مسائل مورد اختلاف كه اتفاقا از خواستههاي جدي مردم هم بود، كار چنداني از پيش ببرند، اكنون دليلي براي راي دادن نميبينند. ياس عمومي فراگير شده است و هيچ جريان و گروهي هم نتوانسته و نميتواند يخ جامعه ايران را بشكند و آنها را حتي براي انداختن يك برگه در صندوق راي، به آينده اميدوار سازد.
شايد خاتمي جزو معدود كساني باشد كه ميتواند اميد را در اين جامعه دوباره زنده كند و با يك اقدام موثر، انرژي جديدي را در جامعه تزريق كند. اين آخرين برگ ماموريت تاريخي شماست. اين را از جامعه ايران، از آينده، از نسل ما دريغ نكنيد.
آقاي رئيس جمهور! روراست باشيم: حتي تصور اين هم هراسناك است كه يك فرد نظامي در راس كشور قرار گيرد، يا ما بخواهيم به سادگي از همه دستاوردهاي اين سالها چشمپوشي كنيم و به سالهاي انزوا و انسداد پيش از دوم خرداد بازگرديم. شرمآور است كه اين جامعه با اين همه پيشرفت و تحول گفتماني، به جايي برسد كه لوازم توسعه و پيشرفت را فراموش كند و آزادي و دموكراسي را كنار بگذارد و گفتمان جنگطلبي و اقتدارطلبي يا انحصارطلبي را پيروز ميدان ببيند. جالب اين است كه همه اين رقبا نيز با انتقاد از شمايي كه هنوز يكي از محبوبترين اشخاص در جامعه هستيد، ميخواهند براي خود آبرو و اعتبار و راي جمع كنند.
جناب خاتمي! اگر كسي بنا باشد متولي دفاع از دستاوردهاي دوران اصلاحات باشد و در مقابل تهاجمات و ناملايمات بايستد و از حقوق و آزاديهاي اساسي مردم و جوانان اين جامعه دفاع كند، آن كس شماييد. مردم به شما راي ندادند كه هر وقت خواستيد به صحنه بياييد و هر وقت نخواستيد يا نتوانستيد، كار را به روزگار واگذار كنيد.
دوران شما، با همه انتقادات و گلايههاي ما و شما، تمام شده است. اما در پايان اين دوران يك مسووليت تاريخي براي شما وجود دارد كه نبايد از انجام آن شانه خالي كنيد. اين نامه را نوشتيم تا به شما يادآوري كنيم كه آخرين سرفصل تلاش هاي خاتمي در پايان دو دوره رياست جمهوري، تلاش براي آغاز دوران جديدي از اصلاحات است كه آن خاتمي كاريزماي محبوب ديگر در آن نقش محوري ندارد.
اين نقطه عطف تلاشهاي شماست؛ كار را به سرانجام برسانيد و پرچم اصلاحات را به دست فرد ديگري بدهيد كه بتواند گام دوم اصلاحات را آغاز كند. گام دوم اصلاحات ادامه راه شماست، يعني ايستادگي بر سر دستاوردها و جبران ناكاميها؛ و آغاز آن با شماست.
آقاي خاتمي! ترديد در صلاحيت يكي از شايستهترين وزراي كابينه شما كه سابقه سه دوره وزارت و سه دوره نمايندگي مجلس را در كارنامه خود دارد، چه معنايي جز نقض صريح قانون، زير پا گذاشتن حقوق مردم و آزادي انتخابات مي تواند داشته باشد؟ آيا با همان معيارهايي كه شما داريد، منافع ملي اقتضا نميكند كه انتخاباتي آزاد، عادلانه و قانوني برگزار شود تا مشروعيت نظام در اين شرايط حساس داخلي و بين المللي زير سئوال نرود؟
ما جوانان فردا، ما نسل بعد از شما، نامه نوشتهايم و از شما ميخواهيم امروز به ميدان بياييد و از اصلاحات دفاع كنيد. شيوهاش فرقي نميكند؛ فقط كنار نكشيد و آرام ننشينيد. نگذاريد ساقه نهالي كه هنوز در سنين خردسالي است، بشكند.
انتظار ما از شما اين است كه با تمام قوا به ميدان بياييد و كمك كنيد تا انتخاب آگاهانه ملت ايران شكل بگيرد و نگذاريد اصلاحات در نيمه راه شكست بخورد و عقيم شود. نگذاريد دوراني آغاز شود كه باز ما و شما بگوييم و نسلهاي فردا بگويند صد سال است كه ملت ما شروع كرده است و هنوز در چرخه استبداد و هرج و مرج مانده است و ...
مهمترين نتيجه انتخابات نهم رياست جمهوري، تعيين مسير توسعه و پيشرفت كشور است. آيا اين مسير به سمت سرنوشت مشترك بشري و روند توسعه جهاني همگرا خواهد بود يا به ناكجاآباد انزواي سياسي و تحريم اقتصادي و بياعتمادي بين الملي. البته انتخاب نهايي با ملت ايران است، اما زمينهسازي براي ايجاد يك حركت ملي براي اين انتخاب بزرگ با ما و شماست.
آقاي خاتمي! امروز هنوز دير نيست، اما فردا دير است و ما از دير شدن ميترسيم. در اين صد سال بارها رفته ايم، جايي متوقف شدهايم و آنقدر ماندهايم تا دير شده است و جا ماندهايم. امروز "هنوز" دير نيست، كار امروز را به فردا نيندازيد. نامه را براي فردا ننويسيد. اصلاحات به حركت امروز شما نياز دارد. به صحنه بياييد و از تداوم اصلاحات دفاع كنيد.