كانديداهاي دوره نهم رياست جمهوري با كش و قوس هاي فراوان مشخص شدند ، هرچند هنوز تصميم جدي در مورد كانديداتوري معين اتخاذ نشده است و نامبرده بر اينكه حكم حكومتي رهبري را بپذيرد يا خير ترديد دارد . همچنين حزب مشاركت كه نامبرده را معرفي نموده است اينك در ترديدي جدي بسر مي برد . برخی از تشكيلات دانشجويي مانند دفتر تحكيم وحدت ( جناح تهران ) كه قبلا نيز انتخابات را تحريم نموده بود ، اينك به معين پيشنهاد كرده كه از پذيرفتن حكم رهبري امتناع ورزد .
اما چنانچه بپذيريم كه كانديدا هاي فعلي همه در انتخابات حضور يابند ، اين مسئله پيش مي آيد كه ملت چه مي كنند ؟
چنانچه عموم مردم در انتخابات شركت نمايند ( مشاركت حداكثري كه مورد نظر حكومت مي باشد ) آنگاه ممكن است يكي از نامزدهاي وابسته به جناح اصلاح طلب مانند دكتر معين انتخاب شود . در آن صورت باز مانند 8 سال دولت خاتمي با بحران ها و چالش ها و ممانعت هاي مختلف سلطه گرايان روبرو خواهد شد و كاري از پيش نخواهد برد و راه توسعه و پيشرفت كشور با اصطكاك جدي مسدود خواهد گرديد . چه اينكه ممكن است عليرغم مشاركت فعال مردم باز ميزان آرا بحدي كه در دو دور گذشته بود نرسد و اين مبناي خرده گيري هاي بيشتر محافظه كاران گردد . بهر حال مشخص است كه در اين دور انتخابات مردم هر چند تهييج شوند اما مايوسانه به وضعيت كشور مي نگرند و كمتر تمايل به شركت در انتخابات مي نمايند .
اما اگر مردم همانند دو انتخابات گذشته ( شوراها و مجلس هفتم ) رفتار نمايند ، يكي از كانديداهاي جناح راست ( محتمل هاشمي رفسنجاني ) با اراي اندك برنده انتخابات مي شود و آنوقت آنها همه اركان حكومت را در دست مي گيرند و فشار آنان بر گرده مردم بيشتر خواهد شد .
در هر دو حالت متاسفانه اين مردم هستند كه رنج و مظلوميت را تحمل خواهند كرد و چه بسا در صورت پيروزي اصلاح طلبان حالت بغض و كينه راست گرايان بيشتر شود و از مجاري ممكنه مانند قوه قضاييه و حتي مجلس شوراي اسلامي و نيز نيروي انتظامي فشاري مضاعف بر مردم بينوا وارد نمايند . و لذا اينك مردم بر سر دو راهي هستند و نمي دانند چه كنند ؟ شركت در انتخابات يا عدم شركت فعال؟