هفته ی پیش، در جمع دوستان و هم رزمان جمهوری خواهم بودم که خبر تصمیم شورای نگهبان در رد صلاحیت همه نامزد ها، جز چند نفر از خودی های جناح راست و محافظه کار حاکمیت، در فضا پیچید. تصمیم جمع در آن محیط پر از خشم و نفرت از بی خردی و تنگ نظری اقتدارگرایان، تحریم فعال چنین انتخابات فرمایشی و تقویت جنبش اعتراضی و سازمان دهی کارزار امتناع ملی بود.
پس نشستن بسیار سریع دستگاه حاکم و اینک با اعلام آمادگی و موضع گیری های دکتر معین پس از تامل و تعمق بسیار و درنگ در مضمون بیانیه اعلام کاندیداتوری ایشان، شرایط تازه ای را به وجود آورده است که نمی توان به سادگی ازآن گذشت و با معیارهای قبلی برخورد کرد. در این نوشته کوتاه قصد من نه بحث و بررسی گمان زنی های گوناگون در توضیح و تفسیر این عقب نشینی است و نه بررسی حقوقی و «شرعی» حکم حکومتی بودن یا نبودن نامه آیت الله خامنه ای.
برای من از بعد سیاسی، سخن آقای معین در مقام و جایگاه بازیگر اصلی این صحنه ملاک است و کافی. می گوید: «آن چه اتقاق افتاده تجدید نظر در تصمیمی است که من آن را قویا غیرقانونی می دانم». و در ماجرای تجدید نظر «با هیچ مقام و مرجعی برای تائید صلاحیت ، چه رسمی و چه غیررسمی، چه علنی و چه غیرعلنی دیدار نداشته و هیچ درخواستی مطرح نکرده ام». به عبارت دیگر هیچ تعهد و قید و بندی در قبال کس و کسانی که تن به این عقب نشینی داده اند، در خود نمی بیند. عقب نشینی این آقایان هر علتی داشته باشد، بی گمان حضور دکتر معبن در میان نامزدها، نقشه های اقتدارگرایان را به هم ریخته و در نفس خود دستاورد و پیروزی جناحی از اصلاح طلبان است اینک به نحوی «غیرخودی» تلقی می شوند. آقای معین می گوید: معیار انتخابات آزاد تائید صلاحیت اینجانب نیست. انتخابات آزاد هنگامی است که هیچ داوطلبی… برخلاف موازین روشن قانونی ردصلاحیت نشوند». معین صریحا «با نظارت استصوابی مخالف است» و «لغو نظارت استصوابی و تغییر چنین نگرشی» می خواهد. و خود را متعهد می داند: «در صورت انتخاب شدن برای برگزاری انتخابات کاملا آزاد و هم چون انتخابات دور دوم شوراها» بکوشد. می گوید: «من برای اصلاح مناسبات نادرست در ساختار قدرت آمده ام» وعده می دهد: «اگر در انتخابات پیروز هم نشوم از تمام توانم برای تحقق «جبهه دموکراسی و حقوق بشر» استفاده خواهم کرد». در پایان بیانیه اش با شکوه تمام اعلام می کند:
«آمده ام استوار و مصصم، ثابت قدم در همه گفته ها و مواضع خود، تا اعلام کنم با پیروزی مردم در انتخابات، دوران قانون شکنی به سرخواهد آمد و همه باید در برابر ملت پاسخگو باشند. آمده ام تا در صورت برگزیده شدن، علیه «توقیف های فله ای مطبوعات»، استمرار بازداشت زندانیان سیاسی، بازداشت وبلاگ نویسان و به طور کلی همه ی فعالان مطبوعاتی و رسانه های مجازی اقدام کنم. آمده ام تا به همه ایرانیان، در درون و برون حکومت اعلام کنم دست همه کسانی را که آماده پیمودن راه اصلاحات به منظوراستقراردموکراسی هستند، می فشارم و در کنار همه آنان خواهم بود»
من ساعت ها درباره سخنان و پیام آقای دکتر معین که بوی صداقت از آن می آید، به فکر فرورفته و درنگ کرده ام و این سوال را با خود و پیش وجدانم در میان گذاشته ام: موضع یک جمهوری خواه اصلاح طلب، معتقد به مشی سیاسی مسالمت آمیز و پایبند به تغییر و تحول آرام در همه زمینه ها، در قبال نامزدی که به اجبار به اقتدارگرایان تحمیل شده است؛ در قبال کسی که اگر پیروز شود، بازی جناح مقتدر حاکمیت را به هم می ریزد که ماه هاست در پی یک دست کردن حاکمیت بوده اند؛ در قبال کسی که این چنین روشن، استوار در سکوی آزادی و حقوق بشر قدعلم کرده و قول و وعده می دهد و به نظر صادق می آید، چه باید باشد؟ آن هم در شرایطی که شکست یا پیروزی او در گرو حضور و عدم حضور و مشارکت فعال آزادی خواهان ایران است! چگونه می توان با این استدلال که چون پیش شرط های انتخابات آزاد که به حق خواهان آن بودیم، فراهم نیست. و یا تا ساختار قدرت تغییر نکند کاری از پیش نخواهد رفت؛ تا روز موعود دست روی دست گذاشت؟ و از حمایت مشروط نامزدی با چنین برنامه ای خودداری کرد و میدان را برای جناح راست محافظه کار باز گذاشت؟ من پاسخی جر این نیافتم که بگویم: آقای دکتر معین خوش آمدید!
آیا دکتر معین در این انتخابات پیروز خواهد شد؟ آیا او و هوادارانش در این فرصت کوتاه، خواهند توانست با کلام و رفتار خود بی تفاوتی و ناامید ی و دلسردی حاکم بر جامعه سیاسی کشور، به ویژه در میان جوانان وزنان ودانشگاهیان واقشار میانی کشور را از میان بردارند؟ و به یاری مردم شریف و آزاده ایران، حماسه دیگر، اما ژرف تر و استوارتر از دوم خرداد بیافرینند؟ در حال حاضر و با داده های موجود، احتمال آن ضعیف به نظر می آید.
با این حال به باور من، اعلام موضع و حمایت از او می باید مستقل از فرجام انتخابات صورت بگیرد. زیرا مساله اساسی تری مطرح است که فراتر از این چرتکه انداختن های بازار سیاسی است.
حمایت مشروط آزادی خواهان و جمهوری طلبان از کاندیداتوری و برنامه انتخاباتی معین، در شرایط مشخص کنونی و پیکار سیاسی جاری در کشور، یعنی مشارکت و مبارزه فعال برای مقابله با اقتدارگرایان و به هم ریختن نقشه های آن هاست. اقدام و گام مهمی است در جهت تحقق جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر در ایران.
بدیهی است که حمایت ما و همه آزادی خواهان از او باید مشروط و منتقدانه باشد. زیرا به واقع، سطح مطالبات مردم فراتر از این هاست. باید از او خواست تا کاریایه سیاسی و برنامه و راه و روش خود را برای تحقق وعده های انتخاباتی اش روشن و بی پرده بیان کند و روی کاغذ بیاورد. امیدوارم جوانان و دانشجوبان و محافل سیاسی نیز در دیدارها و گفتگو با معین مطالبات خود را با وی در میان بگذارند و بر قید لااقل بخشی از آن ها در برنامه انتخاباتی اش پافشاری کنند. ما نیز باید خواست های اصلی خود را مطرح سازیم. تا تعهد بسپارد که این بار نه به روال گذشته تنها با چانه زنی در بالا، بلکه با ایجاد جنبش واقعی اصلاحات در جامعه، و با برداشتن دیوار خودی و غیرخودی، شرایط برای تشکیل جبهه گسترده دموکراسی و حقوق بشر، با تکیه بر حمایت مردمی فراهم آید و ضامن اجرای وعده های انتخاباتی او باشد.
به باور من، آزادی خواهان و جمهوری خواهان اعتدالی واصلاح طلب که خواهان تغییرات در ساختار قدرت و قانون اساسی اند، از حمایت مشروط دکتر معین و برنامه انتخاباتی او زیان نمی بینند. زیرا اگر پیروز شود امید آن هست که در جهت تحقق وعده های خود صادقانه گام های جدی بردارد. وعده های او کف خواست های ما می باشد ولی دستیابی به آن ها خود گام مثبت و مهمی است. دکتر معین اگر پیروز شود فضای سیاسی کشور تا حدودی باز می ماند و بستر نسبتا مناسبی برای فعالیت دگراندیشان جمهوری خواه فراهم می گردد. و اگر در انتخابات پیروز نشود، همه این طیف سیاسی با ملیون ها رای دهنده خود در کنار جنبش اپوزیسیون برون از حاکمیت رانده قرارخواهند گرفت و راهی جز پیوستن به آن ندارند. و خود نیز با صدای بلند اعلام می کنند. آقای معین وعده داده است: اگر پیروز نشود از تمام توان خود «برای تحقق جبهه دموکراسی و حقوق بشر استفاده خواهد کرد».
دنیای سیاست، دنیای پیکاردائمی است.از هر فرصت باید به اندازه توان و ظرفیت آن استفاده کرد. تا در هر گام لای دریچه آزادی کمی بازتر شود.
به نظر من، جمهوری خواهان ایران در عین اعتراض به رد صلاحیت نیروهای سیاسی «غیرخودی» و علی رغم فراهم نبودن پیش شرط های انتخابات آزاد مورد دلخواه، در شرایط مشخص کنونی، نمی توانند در قبال چالشی که بین آزادی خواهان اصلاح طلب پی گیر در نماد دکتر معین، با اقتدارگرایان حاکم جریان دارد بی تفاوت بمانند. این چالش بزرگی درصحنه سیاسی کنونی کشور است. ما می توانیم درعین فاصله نگه داشتن و حفظ استقلال اندیشه و عمل و اصالت سیاسی خود، بااتخاذ سیاست سنجیده و درست دررابطه با کاندیداتوری دکتر معین، به آکتور سیاسی فعال و پویائی در صحنه سیاسی پیش و پس از انتخابات درکشور، مبدل شویم. دوستان این فرصت را نسوزانیم. بازنگری سیات خودرا با جسارت سیاسی لازم در دستور کار قراردهیم.
یایک امیرخسروی 30/05/2005
Email : [email protected]