در مقالات گذشته در باب تحریم و دلایل آن و اینکه انتخابات حق نیست بلکه وسیله ابراز حق حاکمیت ملتی بر سرنوشت خویش است مطالبی را نگاشتم . اینک با توجه به مشخص شدن تعداد " کاندیداهای " احراز پست " تدارکاتچی" از سوی رهبری قصد داشتم به نقطه نظراتی چند که از سوی برخی از آنان ویا نزدیکانشان ابراز شده پرداخته وتوضیحات و سئوالاتی رامطرح نمایم. ولی با توجه به اینکه چند تنی از نامزدها بخوبی برای مردم شناخته شده اند در ضمن ادعایی خارج از ذوب شدن در ولایت فقیه ندارند ، یا از آمران ترور دگراندیشانند یا از عاملان ،پرداختن به گفتار آنان را ضرور ندانستم ، چه ،کردار و کارنامه آنان بر مردم حجت است.
در اینجا بخصوص روی سخن با کسانی است که ادعای "اصلاحات" دارند و اصلاح طلبند وبا مدد از زبان فریب به میدان آمده و با وعده های غیر شفاف و دروغین قصد بالا بردن تعداد شرکت کنندگان در نمایش " انتخابات " به منظور مشروعیت بخشیدن به نظام درحال احتضار ولایت فقیه را دارند.
از جمله این وعده ها میتوان به اظهارات آقای محمد رضا خاتمی ، معاون اول احتمالی آقای معین اشاره کرد:«
" یکی از مسائلی که مورد توجه ماست ، پاسخ گو کردن و شفاف کردن نهادهای غیر انتخابی در ساختار قدرت و از جمله شفاف کردن اصل 110 قانون اساسی است. قوانینی باید نوشته شود که اجازه تفسیرهای آنچنانی فعلی را از اختیارات رهبری که در این اصل قانون اساسی بیان شده بگیرد" ... " میخواهیم اصل 59 قانون اساسی را که در مورد همه پرسی است، عملیاتی کنیم به خصوص در مورد تنازع میان نهادهای انتخابی و غیر انتخابی از آن استفاده کنیم".»
ایشان از پاسخ گو کردن و شفاف کردن سخن میگوید در حالی که خود در عین ابهام وعده ای را میدهد که هیچ معلوم نیست ابزار به انجام رساندن آن چیست ؟ آیا قانون اساسی که شما بدان پایبندی دارید وپای شما را درزنجیر ولایت مطلقه فقیه بسته است به شما چنین امکانی را میدهد؟ نه، زیرا بنا بر اصل چهارم « کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی ، مالی، اقتصادی، اداری ، فرهنگی، نظامی، سیاسی وغیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است.»
توجه فرمودید که شما باید از شورای نگهبا نی که صلاحیت شما را اگر نگوییم به حکم حکومتی ( که اینطور است) لا اقل بنا بر توصیه رهبر آنهم با اکراه تایید کرد گذر کنید . آقای محمد رضا خاتمی و همفکرانشان و دیگر اصلاح طلبان، از بیزاری مردم از نظام ولایت فقیه بخوبی آگاهند ، لذا ، وعده عملی کردن اصل 59 یعنی همه پرسی را به مردم میدهند و گمان میکنند فقط خود آنها به قانون اساسی دسترسی دارند و و غافلند که بسیار کسانی هستند که با مراجعه به آن ، عدم کار آیی وتصلب آن را یاد آور میشوند.
طبق اصل 59 : « در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آرا عمومی صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.»
بنا بر این اولا" مربوط به اعمال قوه مقننه است که اکنون در اختیار جناح مخالف شماست ثا نیا" پیشنهاد همه پرسی با دوسوم نمایندگان مجلس و فرمان همه پرسی از اختیارات " شفافی است" که اصل 110 برای رهبری قرار داده است . حال وسیله شما برای عملی کردن وعده خود چیست؟ چرا و چگونه بود در دوره قبل که همین وعده را خود شما به مردم دادید ونتوانستید عمل کنید و حالا میتوانید؟ شما گناه را به گردن رئیس جمهور و برادر خود می اندازید و میگویید:« آقای خاتمی به هر دلیلی نخواست از تمام اختیارات خود استفاده کند ، اما ما مصممیم از همه ظرفیت های قانونی موجود استفاده کنیم. آقای خاتمی نخواست از حمایت افکار عمومی استفاده کند ولی دولت معین یک دست خود را در دست جامعه و نهادهای مدنی خواهد گذاشت و مااحساس میکنیم که ظرفیت اصلاح ساختار فعلی وجود دارد.»
شما که از شفاف کردن رفتار دم میزنید از حالا خود شروع کنید . با مردم شفاف بگویید دلایلی که برادر شما را از استفاده از تمامی اختیاراتش منع میکرد چه بودند ؟ آیا دیکتاتوری فردی در این نظام جدا از "رهبر" دامان رئیس جمهور اصلاحات را هم گرفته بوده و دلایل عدم استفاده از اختیارات بر اثر استبداد و تصلب شخصی وی بوده؟ ویا ساختارهای این نظام هستند که متصلبند وچه خاتمی و چه معین در آن دست بسته اند؟ آیا شما با این مبهم گویی به تخریب برادر و " رئیس جمهور " خود اقدام نمیکنید؟ رئیس جمهوری که در تمام طول 8 سال ریاستش از حمایت شما برخوردار بود و در همان زمان نیز شما و حزبتان ، بی عملی وی را به انحاء مختلف توجیه میکردید!
راستی این «احساس» مجازی شما در خرد نظری و عملی شما چه جایگاهی دارد؟ شما نمی دانید که بیان های مجازی با خرد و عقل آزاد برانگیخته از ارزشهای پایه و حقیقت هیچگونه سنخیت و اینهمانی ندارد؟
چرا راستش را نمیگویید که اصلاح ساختار نظام ولایت مطلقه فقیه امکان پذیر نیست . چرا نمیگویید آن دستی را که دولت معین و یا هر دولت دیگر بخواهد در دست جامعه بگذارد ،معلول ودر چنبرة و سراب ساختار فعلی گرفتار است و فقط برون رفت از این ساختار نظام مافیایی است که امکان سلامت آنرا میدهد تا دولت دو دست خود را در دستان ملت بگذارد . دست دیگر دولت معین لابد در دستان «رهبری» است؟!
میگویید آقای خاتمی نخواست از حمایت افکار عمومی استفاده کند، شما چگونه استفاده خواهید کرد ؟ مردم را به تحصن و اعتصاب میخوانید؟ اگر بله ،چرا از امروز شروع نمیکنید و به آنها حقوقشان را یاد آور نمیشوید؟ چرا به آنها نمیگویید حاکمیت از آن آنان است و ولایت مطلقه فقیه ،جعل تاریخی بیش نیست؟ چرا هنگامیکه شورای نگهبان قیم مردم شد و صلاحیتها را رد کرد از مردم نخواستید بیرون بریزند وجلوی غصب و پایمال کردن حقوق حقه و ذاتیشان را از شورای نگهبان بگیرند ؟ چرا توصیه یا «حکم حکومتی» را علیرغم وعده ای که مبنی بر عدم پذیرش آن داده بودید پذیرفتید؟ وعده های آتی شما را چه کسی باور میکند؟
از شعار ها که امروز نزد همه مقبولیت و مشروعیت یافته یکی هم، حقوق بشر و احترام بدان است تا جاییکه کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان ، آقای معین وعده میدهد پست معاونت حقوق بشر را در حکومت خویش ایجاد نماید .اما خود او در باره حقوق بشر با تناقض روبرو است . او در باره طرح خود مبنی بر جبهه دمکراسی و حقوق بشر میگوید" تمامی گروه ها، احزاب و شهروندان و دگر اندیشان که به قانون اساسی به عنوان میثاق ملی پایبندی خود را صادقانه بیان کنند ، در جبهه دمکراسی و حقوق بشر حضور خواهند داشت".
عجبا! آیا آقای معین نمیدانند اولا" قانون اساسی جمهوری اسلامی میثاق ملی نیست ؟ او نمیداند که اکثر مردم ایران اکنون خواهان تغییر نظام ولایی به نظام جمهوریند و بنا براین پایبندی به قانون اساسی ای که حقوقی برای آنان قائل نیست ندارند؟ پرسش این است که آیا باز نگری و گنجاندن ولایت مطلقه در آن ، در سال 67 خواست مردم بود؟
ثانیا" ایشان نمیدانند حقوق بشر از چار چوب قوانین اساسی فرا تر است و عدم پایبندی که سهل است مخالفت با قانون اساسی از حقوق انسانها است ؟ عدم پایبندی و مخالفت با برخی از اصول قانون اساسی در دموکراسی مانع از بر خورداری از حقوق شهروندی افراد جامعه نیست به یاد شما می آورم که میتران با اینکه با برخی از اصول قانون اساسی فرانسه موافق نبود ، خود را به عنوان نامزد ریاست جمهوری فرانسه معرفی کرد و در دو دوره نیز با اقبال فرانسویان روبرو و رئیس جمهور شد.
آقایان معین و خاتمی ، اگر از دیدگاه اسلامی بنگرید شخصیت های بزرگ تاریخ اسلام با نه گفتن بود که شخصیت یافتند؛ محمد (ص) با نه به بتان ، علی (ع ) با نه به بزرگان قریش که از او طلب مقام و منصب میکردند و اورا در خدمت قدرت خویش میخواستند و حسین ( ع) با نه به یزید وقدرت پرستی و..... از منظر ملی نیز بزرگانی چون قائم مقام ، امیر کبیر، مدرس و مصدق تا بنی صدر در لحظات حساس تاریخی در انتخاب خود با نه گفتن به تمایلات قدرت و استبداد ، شخصیت یافتند. شما و تمامی آنان که به حکم آقای خامنه ای گردن نهادید و از حقوق حقه خویش چشم پوشیدید منزلت و کرامت انسانی خود را به گرو مقام ولایت سپردید و فرصتی را که تاریخ در اختیار شما نهاد از دست دادید. رئیس جمهور باید مظهر غرور و کرامت ملی باشد ، شما چگونه میخواهید این بار سنگین را بر دوشهای خرد شده از تحقیر حکم حکومتی حمل نمایید؟ آقای خامنه ای بر شما و ملت " منت " گذاشته و از مردم میخواهد تا از " آزادی شرکت در انتخابات" که دارند استفاده نمایند و لابد از میان مصوبین یکی را " انتخاب " کنند شرکت در چنین انتخابات فرمایشی حقارت نیست؟
بامدادان بهنگام نماز از خدای خود شرمگین نمیشوید از این همه جفا که به خلق او روا میدارید ؟ خود که میدانید به مردم راست نمیگویید اگر از مردم شرم ندارید و از خدا که بر همه امور آگاه است نیز شرم نمیکنید ؟ کمی در خلوت خویش بیندیشید ، راه فراخنای آزادی و بازگشت بسوی جبهه مردم باز است..
[email protected]