[برگرفته از وبلاگ سردبير خودم]
اگر یادتان باشد یک بار گفته بودم که رییس جمهور ایدهآل من در شرایط فعلی عزتاله سحابی است. بنابراین نمیتوانم خوشحالی خودم را پنهان کنم از اینکه میبینم جبههی مشارکت مرزهای احمقانهای را که اصلاحطلبان تحت تاثیر امثال کروبی و محتشمی با ملیمذهبیها کشیده بودند، شکسته است.
من سحابی را از سرمقالههای دقیق و جزییاش در ایران فردا میشناختم و هرگز یادم نمیرود موقعی که اعلام کرد که نامزد ریاست جمهوری و رقیب رفسنجانی در دور دوم است و برنامههایش را هم اعلام کرده بود. از میان آنها چیزی را که خوب به یاد دارم بخشی بود که گفته بودم حجاب نباید اجباری باشد.
الان که یزدی کراوات زده را با سحابی شیش تیغه کنار هم میبینم که دارند از حمایتشان از نامزدی معین و همکاریشان با دولت آیندهی او حرف میزنند، جای یک نفر را خالی میبینم: شیرین عبادی.
خانم عبادی با وجود تمام محافظهکاریهای اعصابخردکنش در روزهای اول بعد از دریافت جایزهی نوبل، وقتی که هنوز بدنش گرم بود، کاری کرده بود کارستان. او با برداشتن روسریاش بزرگترین تابوی اجتماعی حکومت اسلامی را شکست و هرگز هم حکومت جرات نکرد بخاطر موقعیت عبادی او را تنبیه کند.
آخرین برگ برندهای که کمپین معین میتواند رو کند و با آن رای صدها هزار زن و دختر جوان را به آسانی بخرد آوردن شیرین عبادی در کنار سحابی و یزدی است و بجز معرفی رسمی او به عنوان معون حقوق بشر معین، بحث دربارهی از بین بردن تدریجی حجاب اجباری را هم توسط او و از زاویهی حقوق بشر و قرائت امروزی از اسلام و به کمک فتواهای مراجع مخالف با حجاب اجباری شروع کند.
امیدی به پسرهای نوجوان و جوان قشر متوسط ایران امروز نیست. آنها به شدت در دنیای کوچک خود، با سکس و موزیک و حشیش و ماریوانا و کوکايين سرگرماند و حق دارند که سیاست به تخمشان هم نگیرند.
اما زنان و دختران جوان قشر متوسط خودآگاهتر، باهوشتر و بالقوه سیاسیترند و ستاد معین باید با تاکید مشخص روی مسایلی که زنان رویشان حساسند (مثل قانونهای ارث و دیه و طلاق و همینطور خروج از کشور و حجاب اجباری) و ثابت کردن اینکه واقعا زنها را در ادارهی کشور بازی میدهند، توجه آنها را به خود جلب کنند.
راستی، فاطمه حقیقتجو کجاست؟