Click for Amazing Phone Card








چهارشنبه 25 خرداد 1384

به چشم هايم نياز دارم! بابك داد

بابک داد
فراموش نكنيم اكنون كه به پايان اين راه هشت ساله و صعب رسيده ايم، در حقيقت در سرآغاز يك دوران چهار يا هشت ساله ديگر ايستاده ايم. يادمان باشد كه خط پايان جاده اصلاحات، نقطه شروع يك دوران تازه است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

[email protected]

مي گويد:- "دوران هشت ساله اصلاحات هم، به هر حال سپري شد و گذشت."
مي شمارد و ضرب و تقسيمي ميكند. نتيجه مي شود "سه هزار روز!" اين مدت بر تو چطور گذشته؟ مي پرسد اما پاسخي نمي خواهد.سه هزار روز،چطور ميگذرد؟ ميگويد: "بسته به اين است كه كجا بوده اي؟و چه ميكرده اي؟ وچه نقشي در اين سه هزارروزها بر عهده داشته اي؟"

سه هزار روز گذشته است.گذشته است.خواه اين سه هزار روز را با سختي تمام سپري كرده باشي،مثل زندانيان سياسي و مطبوعاتي يا تلاشگران واقعي عرصه اصلاح طلبي كه هر روز را به سختي سالي گذرانده اند و هزينه هاي گراني از جان و جواني خود صرف آن كرده اند و خواه جزو كساني باشي كه از موهبتهاي اين دوران متنعم شده اند و گذر اين هشت سال را به مثابه" چشم بر هم زدني" مي دانند، به هر صورت و با هر كيفيتي،هشت سال از زندگي همگي ما در دوران حساسي گذشت بنام اصلاحات.دوراني كه درباره بد و خوبش نظرهاي متفاوت و گاه متناقضي وجود دارد.دوراني كه شايد سالها بعد هركداممان افسانه هايي از آن براي نوادگان خود تعريف كنيم.

اين دوران گذشته است. درباره دستاوردهاي دوران اصلاحات و عملكرد شخص آقاي خاتمي مي توان به انتظار گذر ايام نشست تا فاصله و بعد زماني،داوري ما را نسبت به اين هشت سال دقيقتر كند.گذر زمان،قضاوت را سهلتر ميكند.در بطن روزها،هزاران معماست كه وقتي زمان ميگذرد، خودبخود حل مي شوند و آسان مي نمايند. اما اكنون نيز گريزي نيست جز آنكه قضاوتهاي خود را از اين دوران،جمع بندي كنيم. زيرا اكنون كه به پايان اين راه هشت ساله و صعب رسيده ايم،در حقيقت در سرآغاز يك دوران چهار يا هشت ساله ديگر ايستاده ايم. خط پايان جاده اصلاحات، نقطه شروع يك دوران تازه است. دوراني كه با آراي مردم در روز جمعه 27 خردادماه رقم ميخورد. تعيين اينكه راه اصلاح طلبي را ادامه بدهيم يا از آن بازگرديم. اينكه از اصلاحات توبه كنيم و جاده و مسير ديگري را انتخاب نماييم يا آنكه اصلاحات را با صبوري بيشتر و عزمي قاطع تر، ورق بزنيم. همه اينها با انتخاباتي مشخص خواهد شد كه عنقريب برگزار مي شود. جالب ترين نكته آن است كه هنوز هيچ چيز به وضوح معلوم نيست و هيچكس نمي تواند قاطعانه پيش بيني كند كه مردم كدام گزينه را انتخاب خواهند كرد؟و همين خصلت رازگونه است كه زندگي در ايران را هيجان آفرين كرده است.در ايران،عاقبت هيچ چيز از قبل روشن نيست.

با اين حال؛ واقعيت بزرگ اين است كه هر انتخابي كه كنيم،هر انتخابي، معناي بزرگي خواهد داشت و نتايج برجسته اش در لوح تاريخ كشورمان ثبت خواهد شد.مهم اين است كه بدانيم چه داريم مي كنيم؟با سرمايه اي بنام عمر و جواني و داشته هاي ديگر خود و ملتمان،چه مي كنيم؟مهم اين است كه باور كنيم هر راي ما،آينده ما را رقم ميزند و به گذشته امتياز ميدهد.

باري! دوراني بنام اصلاحات از نوعي كه سيدمحمدخاتمي راهبري ميكرد،به پايان رسيده.اينك در آستانه فصلي تازه ايستاده ايم.فصلي كه برخي ادعا مي كنند مصلحانه تر از خاتمي، رهبريش مي كنند. و برخي مدعي اند تندتر از او.بايد چشمهايمان را بازتر از هميشه نگاهداريم.حالا به سادگي نوبتهاي قبلي، نمي توان سره را از ناسره بازشناخت. گردوغباري در هوا برپاست كه حق و ناحق را درهم آميخته. سويه جمعيت حقگوي و حق پوي،البته هنوز آشكار است.اگر تا آخرين لحظه اين طوفان، بتوانيم چشمها را باز و هوشيار نگاهداريم و سويه حق را رديابي كنيم،در موقع انتخاب، "حق" را به صندوقها خواهيم ريخت. تنها وقتي اشتباه خواهيم كرد كه چشمها را حتي براي لحظه اي روي هم بگذاريم يا خوابمان ببرد. گرچه ما در عادت خفتن هم با ديگران متفاوتيم. مردم ديگر بلاد، در خنكاي صبح يا در بلواي طوفان و گردباد، خوابشان مي گيرد.اما ما مردمي هستيم كه تازه در هواي گيج و خنك دم صبح، دنگمان ميگيرد به كوه بزنيم يا پياده روي كنيم. خستگي زياد،ما را شنگول تر و غبراق تر ميكند. پاي حق و حقيقت كه وسط باشد،تا پاي جان مي ايستيم.اينها خصلتهاي خاص ما ايراني هاست. و همين چيزهاست كه زندگي در ميان اين ملت را ماجراجويانه و هيجان انگيز و دلچسب ميكند. فراموش نكنيم اكنون كه به پايان اين راه هشت ساله و صعب رسيده ايم،در حقيقت در سرآغاز يك دوران چهارياهشت ساله ديگر ايستاده ايم.يادمان باشد كه خط پايان جاده اصلاحات،نقطه شروع يك دوران تازه است.و يادمان باشد مسيري را انتخاب كنيم كه بتوانيم سالها بعد از اين كرده خويش،نزد كودكان و نوادگان خود دفاع كنيم.خدا نكند شرمنده نسلهاي بعدي باشيم، بخاطر انتخاب اشتباهي كه امروز مي كنيم.

در خنكاي دم صبح يا در ميانه طوفانها،ما مردمي هستيم كه قطعا"خوابمان نخواهد برد.پس فقط خدا كند سويه حق را در غبار طوفانهاي اين روزها گم نكنيم.كه به اميد حق، گم نمي كنيم.ما در اين روزها بيشتر از هميشه به چشمهايمان نيازمنديم. و به نگاه تيزبين و به هوشمندي مان.

بابك داد/ 26خرداد 84 / تهران

در همين زمينه:

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/24513

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'به چشم هايم نياز دارم! بابك داد' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005