روي تكيه پژوهشگر موسسه تحقیقاتی شوراي روابط خارجي، در واشنگتن، در هرالد تریبیون می نویسد ارزيابي عادلانه اي از كارنامه محمد خاتمي به او اين اعتبار را مي دهد كه برخي از مهمترين مسائل ايران را متحقق كرده است. وی می نویسد خاتمی توانست مردم را به عنوان بازيگري ضروري و اجتناب ناپذير در آينده كشور تثبيت كند و روابط ایران را با بازيگران اصلي بين المللي به ويژه عربستان سعودي و اتحادیه اروپا عادي كردعباس ميلاني و مايكل مك فال در همان روزنامه می نویسند به نظر مي رسد كه مبارزات انتخاباتي ايران بذر نفاق را در درون دستگاه ديكتاتوري ايران مي پاشد و بسي زودتر از آنچه پيش بيني مي شود، كشور را به سوي پيشرفتي بزرگ و دموكراتيك هدايت خواهد كرد.
نازي عظيما
--------------------------
انتخابات جمهوري اسلامي ايران در رسانه هاي جهان بازتاب گسترده اي داشت، از جمله روزنامه اينترنشنال هرالد تريبيون به مناسبت انتخابات در بخش نظرات و تحليل هاي خود دو مقاله تحليلي درباره ايران دارد. يك مقاله نوشته روي تكي پژوهشگر در شوراي روابط خارجي آمريكا بود و يك نوشته ديگر هم متعلق به عباس ميلاني و مايكل مك فال استادان دانشگاه و روساي طرح دموكراسي ايراني در موسسه هوور در دانشگاه استنفرد.
نازي عظيما (راديو فردا): روي تكي در مقاله خود نوشت: اين روزها كه محمد خاتمي خود را براي ترك مقام رياست جمهوري اسلامي آماده مي كند، معمولا كارنامه او را مظهر شكستي آشكار ارزيابي مي كنند، زيرا او نه به وعده برقراري دموكراسي اسلامي عمل كرد و نه روابط ايران را با آمريكا بهبود داد. نويسنده نوشت: اما مانند همه چيزهاي ديگر در ايران، واقعيت بسيار پيچيده تر از اين نگاه ساده به سطح قضايا است و ارزيابي عادلانه اي از كارنامه محمد خاتمي به او اين اعتبار را مي دهد كه برخي از مهمترين مسائل ايران را متحقق كرده است.
روي تكيه، به عنوان مهمترين دستاورد دولت خاتمي بر توانايي او در تغيير شكل سياسي ايران به رغم وجود روحانيت محافظه كار و جناح سياسي درون حكومت تاكيد مي كند كه توانست مردم را به عنوان بازيگري ضروري و اجتناب ناپذير در آينده كشور تثبيت كند، امري كه به نوشته او هيچ سياستمدار يا جنبشي پيش از او نتوانست به آن دست يابد. حمايت خاتمي از جامعه مدني و حكومت قانون، ايرانيان را به باور كردن حقوق خود به عنوان امر غير قابل انكار رساند.
روي تكيه سپس به دستاوردهاي خاتمي در زمينه روابط خارجي مي پردازد و گفت: اگرچه معيار اصلي آمريكا در پيدايش تغيير در ايران، ميزان حمايت ايران از حزب الله است، اما واقعيت آن است كه در دوران محمد خاتمي بود كه ايران روابط خود را با بازيگران اصلي بين المللي به ويژه عربستان سعودي و جامعه اروپا عادي كرد و حتي با پشتگرمي با پشتوانه آراي انتخاباتي خود توانست حمايت آيت الله علي خامنه اي را از سياست هاي حسن همجواري خود به دست آورد.
ري تكيه نوشت: خاتمي اكنون پس از هشت سال رياست جمهوري ايراني كاملا متفاوت با آنچه به دست او رسيد، برجا مي گذارد. اكنون اجنه از بطري درآمده اند و بطري خود شكسته است و خاتمي بود كه بطري را شكست.
در مقاله تحليلي ديگري عباس ميلاني و مايكل مك فال به پس زدن پرده از امر ظاهري ديگري مي پردازند. به نوشته آنان به نظر مي رسد كه مبارزات انتخاباتي ايران از ضعف جنبش دموكراسي در ايران در بي مقداري انتخابات در قانون اساسي كنوني ايران حكايت دارد، اما به نوشته عباس ميلاني و مايكل مك فال در زير اين نگاه سطحي نشانه هاي دلگرم كننده اي از آينده دموكراسي براي ايرانيان وجود دارد.
به نوشته آنها مهمترين واقعيتي كه انتخابات امسال بر وجود آن گواهي مي دهد، وجود شكاف در نخبگان حاكم بر ايران است كه به نوشته آنها حتي با وجود گذراندن نامزدها از صافي شوراي نگهبان، تبليغات انتخاباتي كاملا رقابتي و جدي بود و نشان از پديد آمدن رخنه در يكپارچگي حكومت داشت، حتي دو آيت الله رفسنجاني و خامنه اي كه زماني دو ستون اين بناي يكپارچه بودند، اكنون گريبان سياسي يكديگر را گرفته اند.
اين حملات به آقاي رفسنجاني و بروز اختلاف نظر در ميان نهادهاي روحانيت بر سر انتخاب او اكنون امري نيست كه بر سر ايدئولوژي باشد، بلكه بر سر كنترل منابع اقتصادي و قدرت سياسي است و در گذار از ديكتاتوري به ليبراليزه كردن، بروز اختلاف در جناح هاي قدرت، شرط آغاز كار است.
به نوشته نويسندگان، هم رفسنجاني و هم مصطفي معين، نامزد اصلاح طلبان، هر دو در شعارهاي خود مشروعيت جمهوري اسلامي و رهبري آنان را به زير سئوال بردند. نويسندگان اين مقاله به نگراني حكومت از كمي مشاركت مردم در انتخابات اشاره مي كنند و مي گويند معمولا براي ديكتاتوري ها راي مردم اهميتي ندارد.
به نوشته عباس ميلاني و مايكل مك فال اين انتخابات بر خلاف اوكراين و گرجستان حكومت را سرنگون نخواهد كرد، اما بذر نفاق را در درون دستگاه ديكتاتوري ايران مي پاشد و بسي زودتر از آنچه پيش بيني مي شود، كشور را به سوي پيشرفتي بزرگ و دموكراتيك هدايت خواهد كرد.