آفتاب: بر اساس اعلام رسمي وزارت کشور، در شهرهاي بزرگ، احمدي نژاد درصد بالايي از آرا را به خود اختصاص داده است. در تهران و اصفهان که تندروترين عناصر لباس شخصي در آن وجود دارد احمدي نژاد درصدر رأي دهندگان قرار دارد. پيش از اين در خبرها داشتيم که هفته پاياني قبل از 27 خرداد، قرار بود اصولگرايان از ميان چهار کانديداي منتسب به خود، بر سر يک نامزد اجماع کنند. قراين خبر مي داد که اجماع آنها بر يک نامزد انجام نشده است اما گويا جريان، از قرار ديگري بود چرا که آراي غير منتظره و بالاي احمدي نژاد در شهرهاي بزرگ به ما نشان مي دهد که نيروهاي اصولگرايان بر سر يک نامزد توافق کرده اند. بر اساس اطلاعات رسيده اصولگرايان در يک استراتژي راهبردي و هماهنگ بر اساس نظر تکليفي آيت الله مصباح که گفته بود نيروهاي تحت امرش، پنج شنبه و جمعه را روزه بگيرند و به احمدي نژاد راي دهند، بسيج شده و گزينه مشخص احمدي نژاد را براي رأي دادن انتخاب کردند.
اين سازماندهي هماهنگ ، در حالي آراي کل کشور را به سوي يک نامزد رهنمون ساخته است که اين نامزد، فقط در تهران و اردبيل شناخته شده است و اين شايبه را به درستي در اذهان همه ايجاد مي کند که احمدي نژاد با چهار پنج سفر نصف و نيمه به چند شهرستان نمي توانسته است به اين ميزان بر روي مردم تاثير بگذارد و توجه آنها را براي جلب آرا، به خود وا دارد.
وجه ديگر اين موضوع تبليغات گسترده اصولگرايان در رسانه ملي است که از احمدي نژاد تصويري در شمايل ياران رجايي و ... ارايه کردند و وجه عدالتخواه وي را در نظر مردم با پخش تصاويري از ديدار مردمي احمدي نژاد و مصاحبه و خبر، با اغراق در آن قوت بخشيدند و به دليل آنکه يکي از مطالبات اصلي توده مردم طبقات متوسط و پايين شهري عدالتخواهي از مديران فعلي و آينده است و از مسوول اجرايي بعدي کشور توقع سامان بخشيدن به اوضاع معيشتي مسکن و اشتغال جوانان خود را دارند، به احمدي نژاد اقبال بيشتري نشان داده اند و حرکت هماهنگ شاگردان مصباح يزدي در جلب حمايت نيروهاي تندرو و معاش نداشته ها، تاثير به سزايي داشته و سيل آراي فله اي را به سوي احمدي نژاد روانه کرده است.
از سويي ديگر نيروهاي تبليغاتي اصلاح طلبان، اعم از طرفداران معين و هاشمي تمام نيروي خود را بر روي گزينه هاي نظامي اصولگرايان مانند قاليباف و لاريجاني موقوف ساخته و هم و غمشان را به نقاط ضعف کاري و شخصيتي اين دو تن، اختصاص دادند و توجه جامعه و افکار عمومي را به اين امر متمايل ساختند. که في الواقع اصولگرايان در اجماع خود، قيد نامزدهاي سوخته اي مثل لاريجاني و نه چندان مطرحي مثل قاليباف را براي انتخاب گزينه ي اصلح زده اند و براي وجوه اغراق شده مديريت هيأتي احمدي نژاد توجه بيشتري قائل شده و با تبليغ مستقيم در نمازهاي جماعت، روضه خواني ها و پاي صندوق هاي راي به واسطه حضور عناصر بسيجي به عنوان ناظر شوراي نگهبان، آراي آواره و بلاتکليف کشور را به سمت انتخاب احمدي نژاد، کشانيده اند.
در پايان نبايد اين نکته را فراموش کرد که مجموع آراي احمدي نژاد، لاريجاني و بخش اندکي از آرا قاليباف حداکثر آرايي است که در جناح محافظه کار وجود دارد و از دور دوم، در صورت حضور گسترده مردم در انتخابات، احمدي نژاد نخواهد توانست آراي لازم را براي کسب کرسي رياست جمهوري به دست آورد.