خدا را شکر که معين راي نياورد! مهدی اسماعيلی

انتخابات 27 خرداد ماه با تمامي اما و اگرهايش برگزار شد و اينک در دور دوم و پس از شکست اصلاح طلبان حکومتي رقابت در دور دوم بين محمود احمدي نژاد و علي اکبر هاشمي رفسنجاني برگزار خواهد شد. تا پيش از برگزاري انتخابات اصلاح طلبان حکومتي با طرح شعارهايي مبني بر تشکيل جبهه دموکراسي خواهي و تشکيل معاونت حقوق بشر سعي در اخذ آراي مردمي را داشتند که پيشينه هشت ساله آنان در عرصه اجرايي و چهار سال قانونگزاري اين کشور را خوب به خاطر داشتند.
در طي اين مدت جريان دانشجويي با عدم حمايت از اين اصلاح طلبان در معرض اتهامات و انتقادات زيادي قرار گرفت تا آنجا که عده اي جنبش دانشجويي را راديکاليسم کور و عده اي به خاطر عدم حمايت از اصلاح طلبان همسو با تجزيه طلبان و موافقان حمله نظامي ناميدند. اما واقعيت اين بود که اين عدم حمايت اين جريان آزادانديش نه مخالفت با شعارها و آرمانهاي اعلام شده بلکه عدم اعتماد به مدعيان اين شعارها بود. امروز ما خداي بزرگ را شاکريم که تنها ساعاتي پس از اعلام نتايج انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري ايران ماهيت اين جريانات فرصت طلب که از هر حربه اي براي ورود به ساختار قدرت بهره مي برند با اعلام حمايت زودهنگام آنان از علي اکبر هاشمي رفسنجاني بر همگان آشکار گشت.
امروز شاهديم که اصلاح طلبان پيشرو!!! تنها به خاطر اشغال کردن يکي دو وزارتخانه با عقب گرد کامل از مواضعشان حتي از اصلاح طلبان سنتي (حاميان مهدي کروبي) نيز محافظه کارانه تر عمل کرده و وي را تنها گذاشتند.
نگارنده معتقد است که فضاي پس از هاشمي رفسنجاني به مراتب بسته تر از فضايي خواهد بود که با سر کار آمدن جناب احمدي نژاد حاصل خواهد شد. اگر احمدي نژاد دموکراسي و مردم سالاري را قبول نداشته و با صراحت اين مساله را عنوان مي کند؛ هاشمي با به سخره گرفتن مفهوم آزادي و مردمسالاري مدعي عميق ترين دموکراسي در کشور است. لذا هيچ دليل عقلاني براي حمايت از ايشان بجز کسب قدرت و ثروت براي نگارنده متصور نيست.
آنان که دم از تشکيل جبهه دموکراسی خواهی می زدند پاسخ دهند که آيا تشکيل جبهه دموکراسي خواهي منوط به پيروزي فرد خاصي در انتخابات است؟ و اگر چنين است آيا مدعيان تشکيل چنين جبهه اي در اولين گام اقدام به حذف تمامي نيروهاي دگرانديش که به صراحت اعلام کرده بودند در انتخابات شرکت نمي کنند نمي کردند؟ آيا آناني که امروز دموکراسي و آزادي را در وجود شخصي به نام اکبر هاشمي يافته اند در معاونت حقوق بشر خود از دگرانديشان و تحول خواهان حمايت مي کردند؟
وفا و عهد نکو باشد ار بياموزی / وگرنه هرکه تو بينی ستمگری داند
غلام همت آن رند عافيت سوزم / که در گدا صفتی کيمياگری داند

اينجانب ضمن ابراز تاسف از حمايت فرصت سوزان سابق و فرصت طلبان فعلی از جناب آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی خرسندم که جنبش دانشجويی به درستی و عليرغم انتقاداتی که خصوصا پس از حمايت نهضت آزادی و جمعی از نيروهای ملی مذهبی از معين وجود داشت به درستی و با شناخت صحيح؛ عدم حمايت از اصلاح طلبان حکومتی را در دستور کار خود قرار داد و مغبون شعارهای زيبای آنان نشد.
و مکروا و مکر الله و الله خير الماکرين

مهدی اسماعيلی
عضو شورای عمومی دفتر تحکيم وحدت