هم ميهنان آگاه !
ايران ما اين روزها در وضعيت بسيار بحرانی و حساسی به سر می برد. انتخابات نهمين دوره رياست جمهوری در شرايط و احوالی کاملاٌ غير عادی و بی سابقه يی برگزار شد. کودتای سازمان يافته نيروهای سپاه پاسداران و بسيج، زير فرمان رهبر، انتخابات را از مسير خود خارج کرد و با ابطال رأی ميليون ها ايرانی شرايط را برای کامل کردن برنامه ای که ما از ماه ها قبل دربارة خطرات آن هشدار داده بوديم، يعنی يکدست کردن حاکميت فراهم آورد. کم توجهی شماری از نيروهای سياسی - اجتماعی کشور و برخورد احساسی در روزهای پيش از انتخابات و پافشاری بر خودداری از رأی دادن به دکتر مصطفی معين و جدی نگرفتن خطری که ميهن و روند اصلاحات را تهديد می کرد در کمال تأسف امروز آنچنان شرايطی را فراهم آورده است که شماری از تحريم کنندگان و حتی مدافعان جبهه دموکراسی و حقوق بشر هراسناک از استقرار حکومت طالبان شعار «حمايت از هاشمي» را به عنوان راه حل باقی مانده در راه عقيم گذاشتن برنامه های رژيم عنوان می کنند.
سکوت کامل دولت خاتمی درباره عملکرد کودتاچيان و همچنين شتاب نيروهايی همچون جبهه مشارکت و مجاهدين انقلاب اسلامی برای طرح موضع گيری هايی در دفاع از رفسنجاني، در حالی که ستاد انتخاباتی دکتر مصطفی معين خواهان «رسيدگی به تخلفات انتخاباتی و تعويق دور دوم انتخابات» بود و کروبی ولی فقيه و خانواده او را به دست داشتن در اين کودتا متهم می کرد، بی شک سئوال برانگيز و نشانگر اختلاف های جدی و تأسف بار در سطح نيروهای اصلاح طلب در مقابله با فاجعه رخ داده است. اين برخوردها در عين حال يادآور سياست های نادرست و مخرب سازش و مماشات با ارتجاع حاکم است که ثمره اش همين دشواری هايی است که ما امروز در مقابل آن قرار گرفته ايم.
حزب تودة ايران مخالف سرسخت و تسليم ناپذير روی کار آمدن «فاشيسم مذهبي» از نوع حکومت طالبان در ايران است. بی شک بايد با تمام توان با اين برنامه خطرناک ارتجاع، که در انتها، همان طور که ماه ها پيش گفتيم هدف اساسی اش سرکوب سنگين و قطعی روند اصلاحات و نيروهای اصلاح طلب در ايران است، مبارزه کرد.
ورود معين به صحنه انتخابات و امکان راه يافتن نامزدهای طيف وسيع جبهه اصلاح طلبان به دور دوم و يا پيروزی يکباره يکی از آنها در دور اول نگرانی های جدی يی را برای سران ارتجاع، که خواب پايان دادن به «غائله اصلاحات» را می ديدند، به وجود آورد. هدف از کودتای سازمان داده شده توسط سپاه پاسداران، بسيج و زير نظر رهبر و شورای نگهبان، نخست شکستن آرای نيروهای اصلاح طلب و سپس حذف همه نمايندگان جبهه اصلاحات و محدود کردن دور دوم انتخابات به نامزدهای رسمی رژيم و يا «اصولگريان» بود.
تقلبات وسيع انتخاباتی و حذف آرای اصلاح طلبان، و همچنين بهره برداری از عدم حضور بخش وسيعی از حاميان نامزدهای اصلاحات، در مجموع شرايطی را پديد آورد که سران ارتجاع بتوانند در يک عمل سازمان يافته و با جابجايی ميليون ها رأی چهره يی قشری و کمربسته ولايت همچون احمدی نژاد را در کنار هاشمی رفسنجاني، يعنی نامزد رسمی جامعه روحانيت مبارز (ارتجاعی ترين گروهبندی روحانيون حاکم شامل کسانی همچون مهدوی کني، مشکيني، جنتی و ديگران)، به مرحله دوم انتخابات بکشانند. بر اين اساس بايد گفت که برنامه ارتجاع تا اينجا با موفقيت پيش رفته است.
برخی مدعی اند که رفسنجانی بخشی از اين برنامه نبوده است و لذا بايد با حمايت از او جلوی تکميل کودتا را گرفت. برای روشن شدن اين مسأله دو امکان را می توان بررسی کرد. نخست آنکه اين کودتا بدون اطلاع رفسنجانی صورت گرفته است و او مخالف اين روند است که در آن صورت او بايد ضمن اعتراض شديد به اين تقلبات آشکار و غير قانوني، حتی در چارچوب قوانين جاری مملکت، از شرکت در ادامه اين برنامه خودداری کند و يا او خود نيز بخشی از اين برنامه است و برنامه ريزان اين کودتا کار را «به مرگ گرفته اند تا مردم به تب راضی شوند». در اين صورت ادامه اين روند تنها يک معنا می تواند داشته باشد و آن کمک به حرکت سازمان يافته کودتاچيان برای تحقق کامل اهداف اين اقدام شديداً ضد مردمی و ضد آزادی های محدود به دست آمده است. بازيگر ديگر اين عرصه شوم و نفر دوم نامزد رياست جمهوری فردی گوش به فرمان و قشری است که اگر خود از طراحان و گردانندگان صحنه نباشد شريک جرم آشکار کودتای نظامی – ولايی است.
تهديد ها و حملات شديد رهبر به کروبي، نشان دادن مشت آهنين در تعطيل روزنامه های اعتماد، آفتاب يزد و اقبال و تشديد جو فشار و اختناق در دانشگاه های کشور حاکی از دورخيز مرتجعان برای مراحل بعدی است.
قبول برگزاری دوره دوم انتخابات، يعنی قبول همه تقلبات انجام شده و گردن نهادن به کودتای نظامی - ولايی انجام شده در دور نخست انتخابات رياست جمهوری است.
سيد محمد خاتمی در بيانيه يی که امروز منتشر شد از جمله گفت: «در موقعيت خطير كنوني، از شما ميخواهم كه با استمرار حضور آگاهانه و با رای بالا، رييس جمهوری در شان ملت ايران انتخاب نماييد. » وی همچنين مدعی شد که «اينجانب با اتكاء به قانون اساسی به ملت ايران اطمينان ميدهم كه سلامت روند رايگيري، دغدغه و هدف اصلی من است و با جديت اين مهم را دنبال خواهم كرد. دولت اجازه نخواهد داد هيچ نيرويی رای و اراده ملت را به مخاطره افكند.»
در پاسخ به اين مدعيات بايد گفت که تأسف در اين جاست که دولت آقای خاتمی با مماشات و تن دادن به قواعد بازی سياسی در عرصه حکومت ولايی کار را به اينجا رسانده اند و دوم اينکه اگر دولت خاتمی به قول های خود در زمينه حراست از آرای مردم پايبند بود امروز به جای انتشار اين اعلاميه اعلام می کرد که انتخابات در دور اول مخدوش بوده است و دولت او حاضر نيست دور دوم اين انتخابات مخدوش را زير فشار چکمه پوشان ولی فقيه برگزار کند. آقای خاتمی چگونه می تواند قول سلامت انتخابات را بدهد وقتی که همه مردم ما و جهان خلاف آن را در شمايل تقلبات آشکارای چند روز پيش ديده اند.
هم ميهنان گرامي!
در توضيح ضرورت رأی دادن به رفسنجانی شماری از نيروها و شخصيت های سياسی - اجتماعی وضعيت امروز ايران را با فرانسه و انتخابات اين کشور مقايسه می کنند. مقايسه شرايط امروز ايران با انتخابات فرانسه و يا ديگر کشورهای جهان که در آن دموکراسی بورژوازی نهادينه شده است درک نادرست اوضاع حساس کشور و نمونه برداری نادرست تاريخی است . آنچه امروز پيش روی مردم قرار دارد نه انتخاب بين «شيراک» و «لوپن» بلکه تنها و تنها مهر تأييد زدن بر کودتای انتخاباتی است که سران رژيم توانستند با بهره جويی از اختلاف در صف نيروهای مردمی و اتخاذ روش و شعارهای غير واقع بينانه و ناصحيح به دست آورند.
مقابله با استبداد از طريق مهر تأييد زدن بر سياست های کودتايی آن ممکن نيست. حزب تودة ايران در هفته های پيش از برگزاری نهمين دورة انتخابات رياست جمهوری با طرح سياست ضرورت مقابله با برنامه يکدست شدن حاکميت ارتجاع معتقد بود که بايد با بسيج نيروهای مردمی راه را برای ادامه روند اصلاحات گشود. ادامه اين سياست امروز می تواند در سازماندهی امر مقابله با کودتای نظامی - ولايي، عدم قبول و تن ندادن به نتيجه خيانت بار اين حرکت ضد مردمی تجسم و تبلور پيدا کند. دور دوم انتخابات حتی فاقد «قانونيتي» است که رژيم ولايت فقيه طبق قوانين جاری خود به آن تظاهر می کند. نمی توان با قبول نتيجه دور اول انتخابات که محصول کودتای نظامي-ولايی است دور دومی را برگزار کرد. فاشيسم با گذشت ها و عقب نشينی هايی از اين دست پا می گيرد.
کميتة مرکزی حزب تودة ايران
31 خرداد ماه 1384