اگر عدم توجه به انتخابات ملاک تحریم قرار بگیرد ، انتخاباتهای قبل از دوم خرداد مثالهای بارزی از تحریم است ،انتخاباتهایی که شاید در بین خیلی از مردم بحث برانگیز هم نبود و خیلی از کسانی که این روزها رای داده اند در آن دوران شناسنامه هایی خالی از مهر داشتند.
بهرحال شاید انرژی آزاد شده در دوم خرداد و 2 سال پس از آن اندوخته سالها تحریم و بایکوت عملی بود ولی اتفاقات سالهای اخیر تامین کننده خواسته مردم نبود.
اثر این سرخوردگی در انتخابات اخیر که عده ای به تحریم فرا میخواندند و عده ای به ادامه کوبیدن درهای بسته دعوت می کردند مشهود بود ، که هیچ کدام از این دو دسته به اهداف خود در این انتخابات نرسیدند و هیچ کدام حتی تحلیلی از انتخابات نتوانستند ارایه کنند .
آنان که سیاست تحریم پیش گرفتند، بدون توجه به گذشته ، بیشتر از بقیه بر پایه اگر این کار را بکنیم آن طور میشود عمل کردند و حال اینکه کسانی را که به اصلاحات امیدوار بودند را به خاطر همین طرز تفکر ملامت میکردند.
کمتر میتوان در بین اینها راه حل یا چشم اندازی مشخص جز اما و اگر پیدا کرد مگر اینکه بگویند رای شما هیچ فرقی ندارد و با اینکار فقط مشروعیت نظام را تامین میکنید و ...
آیا غیر از این است که عدم حضور پای صندوق رای علاوه بر اینکه هیچ تاثیری نداشته بلکه باعث تصویب قانون اساسی 68 که منشا بسیاری از گرفتاریهای امروز است ، شده است.
غیر از این است که عدم حضور منجر به تقلب شده و در ضمن آمار مشارکت هم همیشه در حد قابل قبولی مانده!!
فارغ از اینکه ما چه بگوییم و چه کار بکنیم .
من موافق با رای ندادن هستم ، به شرطی که اینکار هدفمند و مشخص باشد نه اینکه من وظیفه شخصی ام را انجام داده باشم .
ترکیب آرا و درصد مشارکت نشان میدهد که عوام زدگی و 50 هزار تومان و غیره در این مملکت اثر دارد و نمیتوان آنرا ندید گرفت و بنابراین همیشه میتوان بیش از 50 درصد به پای صندوق کشاند ، آری رای ندادن ماهیچ فرقی ندارد.
یک سوال دیگر هم هست؟ به نظر شما معین و احمدی نژاد و هاشمی اگر قرار باشد در این حکومت زندگی کنید فرقی ندارند؟ یا فقط به امید آینده نامعلوم به این قضیه فکر نمیکنیم .
در شرایط موجود حکومت با تکیه بر چند میلیون تشکل یافته تمام قشر نخبه و تاثیر گذار جامعه رو ندید گرفته و مطمئنن از عدم وجود همه این قشر خوشحال خواهد شد .
همانطوری که محدود کردن خواسته های ما به کاندیدایی مانند معین اشتباه است ، رای ندادن بدون در نظر گرفتن اثرات آن هم اشتباه است .
وقتی اعلام اسم یک نفر به عنوان کاندید راه یافته به دور دوم انتخابات نفس بورس را میگیرد ، مطمئن باشید خیلی دیگر از مسائل تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و شاید خیلی از حداقل ها از دست برود.
در ضمن همانطور که شما میدانید برای چه رای داده اید ، دیگرانهم میفهمند ، آنانی هم که فریاد میکشند که دیدید همه رای دادند همیشه بدون توجه به شما این کار را کرده اند.
راه رای ندادن کور و از روی قهر را به دلایل فوق نمی پسندم و معتقدم باید پس از این مرحله که هیچ پیروزی از نخبگان ، چه تحریمگر و چه تحلیلگر و ... نداشت ، با حفظ شرایط گذرای موجود ، تحلیلی جدید ارائه کرد و راهی درست اندیشید.
از نظر من یکی از آن راه ها که جای بحث و بررسی دارد ، بالا بردن سطح مطالبات عمومی است .
به جز مساله انتفاد و بر شمردن مشکلات ، بالا بردن مطالبات و سازماندهی شدن آن نتایجی بسیار مطلوب تر خواهد داشت.
1 تیر 84
امیر .ا