ترسیدن ما همه از بیم بلا بود اکنون زچه ترسیم که در عین بلاییم
گرفتاری در کلاف سر در گم جبر بین بد و بدتر و مشغول کردن ذهن و زندانی کردن عقل در زندان توازن قوا ، هواداران شرکت در انتخابات را چنان دچار گیجی کرده است که از دیدن حقایق یا عاجزند یا خود را به عجز میزنند تا سنگینی بار مسئولیتی را که با شرکتشان در مشروعیت دادن به نظام جنایتکار بر عهده آنها است از دوش خود بر دارند و به گردن آنانی بیاندازند که صیانت از راِی مردم را وظیفه ای عمومی و بالطبع از آن خود نیز میدانستند .
جماعت موافق شرکت، برای گرم کردن تنور انتخابات که از پیش معلوم بود افتضاحاتی بیش نخواهد بود ، به هنگام روشن کردن آتش به تنور نزدیک شدند تا در آن بدمند ، دود آتش به چشمانشان رفت واز دیدن حقیقت بازشان داشت. اینک از این تنور، دو دیو بیرون آمد ه اند . هردو سابقه درخشان ترور و تروریسم را یدک میکشند.
ایکاش فقط دود آن به چشم خودشان میرفت ، متاءسفانه بهای آن را باید ایران و ایرانی بپردازند .حضرات طلبکارهم شده اند . خود دچار تب " انتخابات" و هزیانند و هوشیاران را ساده لوح میخوانند. حد اقل دستاوردی که تحریم برای به قول شما تحریمیان در بر داشت این است که مجبور نیستند بین دو جانی انتخاب کنند تا پرونده عالیجناب سرخ پوش را ازراه" ناچاری و به حکم انصاف" تنها سیاه نبینند!!!. آقای اسدی ،جوهر قلم نویسنده آبروی اوست ، گمان من بر این است پرونده آقای رفسنجانی بیش ا از این سیاه است که شما بتوانید حتی خاکستری اش کنید . چرا آبروی خود را در گرو بی آبرویان میگذارید این هم جزئی از استراتژی شماست؟ شما اگر به اشتباه خود در شرکت ودعوت به شرکت در بازی مکاران اعتراف میکردید بهتر از این نبود تا که انواع و اقسام صفتها را به تحریمیان میدادید؟ یکی با گستاخی "امروز هر سخنی از تحریم را خیانت به آزادی میخواند" و دیگری تحریم کنندگان را ساده لوحانی بی برنامه مینامد .
آقای قوچانی اگر بویی از آزادی برده بود میدانست تحریم کردن "انتخابات" غاصبین حقوق ملت ،عین آزادیخواهی است چگونه است که ایشان و امثال او آزاد ومختارند تا جانی و فاسدی را به بهانه واهی خطر فاشیسم غسل تعمید بدهند و ملت را به رای دادن به او تشویق نمایند و اگر کسی نخواست به این جبر تن در دهد و راه تحریم را پیش گرفت خیانت کار است؟ در ادبیات شما ها شرم هم جایی دارد؟ شما از "راه انصاف" سیاهکاری احمدی نژاد را در جدا کردن آسانسور، تلاش در جدا سازی تلفن های عمومی و ... خلاصه کرده اید! یادتان رفته به قتلهایی که متهم به آن است اشاره نمائید! لابد برای روز مبادا که اگر در چمبره بد وبدتر و بدترین دوباره ناچار به انتخاب شدید راه گریزی باشد و اما قطعا" فراموش نکرده اید که قربانیان عالیجناب سرخ پوش فراوانند و چند تایی از آنان هم اکنون در بدترین وضع در زندان، در اعتصاب غذا بسر میبرند. لابد به "حکم انصاف" کم کم کفه ترازوی اعمال رفسنجانی سوی مثبت متمایل خواهد شد.
اقای نبوی نمیدانم با چه رویی اورا تطهیر کرد ، با کمال پر رویی بله پررویی، اشتباه او را در تحویل دادن وزارت اطلاعات به رهبری، رهبری که با جعل و توطئه او بر این مسند نشسته است، میخواند، 2 سال غارت ثروت ملی، به "گفته او میشود رانت خواری کرده است" تقلیل میابد!
اعدامهای سال 68 برای تبدیل" دولت انقلابی" به" دولت معمولی " حتما" از دید آقای نبوی ضروری بوده و طفلک هاشمی کاره ای نبوده ! فقط احمدی نژاد که میگویند تیرهای خلاص را میزده کار زشتی میکرده است!
26 سال خیانت و جنایت را درفقط "چند قلم اشتباه" مختصر کردن چه معنایی دارد؟!
شما چه اصراری به انکار اعمال او دارید؟ مگر آقای فلاحیان در ماجرای قتلهای زنجیره ای نگفت اگر بناست وزیر پاسخگو باشد رئیس او نیز باید پاسخ بدهد اگر او دستش به جنایت آلوده نبود چرا ساکت شد؟ نه ببخشید ساکت هم نشد بلکه بهای او را آقای گنجی و امثال او میپردازند. اقلا" از آقای گنجی و خانواده او شرم کنید. مذاکره کنندگان با قاسملو به قصد ترور او را، هم لابد جن و پری بدون اجازه رفسنجانی که شما از باب مصلحت هاشمی میخوانیدش فرستاده بودند تا بنده خدا هاشمی را گناهکار جلوه دهند!! گرچه مردم عادت کرده اند از جماعت سیاست بازان هرروز رنگی را ببینند! ولی به خدا این یکی خیلی سیاه است.
شما دعوت کنندگان به راِی در دور دوم ، فرقی نمیکند نتیجه هرچه باشد ، چه هاشمی و چه پرورده او احمدی نژاد، روی دیدن خانواده های قربانیان قتلهای زنجیره ای را دارید؟ مصلحت شما با مصلحت نظام یکی شده است، شما خود به این موضوع اشراف دارید؟ حال اینکه مصلحت ملت در آن است که با تحریم گسترده خویش یکبار دیگر حساب خود را از حساب جانیان و حقیقت حاکمیت بر سرنوشت خویش را از مصلحت نظام جدا نماید .
این کلاف بخیال شما سر در گم است. شما اکنون در این کلاف سر درگم گیج شده اید حال اینکه تحریم کنندگان به شما و امثال شما هشدار دادند که این کلاف سر دردست مافیا های جدید و قدیم دارد وارد آن نشوید.
اینک ای منادیان شرکت در انتخابات بدانید تنزه طلبی در سیاست نه تنها کار مذمومی نیست بلکه بسیار ستودیده نیز هست، انسانهای آلوده نمیتوانند سخنگویان خوبی برای مردم خویش باشند. برخلاف اینکه میگویند خود کرده را تدبیر نیست، اتفاقا" اینبار تدبیر هست! رژیم جانی و فاسد و بازیگران خرد وکلانش را تنها بگذارید، به تحریم کنندگان بپیوندید و همه باهم در ساختن نیروی جانشین مردمسالار که آزادی و استقلال میهن را خواهان است که حقوق تمامی انسانهارا محترم میشمارد که حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش درچارچوب یک جمهوری تمام عیار را به رسمیت میشناسد بکوشیم.