دیشب شب سختی را گذراندم فکر نمی کردم هیچگاه اینقدر برایم مهم گردد که چه کسی رئیس جمهور ایران خواهد شد. تا صبح نخوابیدم و گوش به زنگ بودم.ساعت3 صبح تقریبآ مطمئن شدم احمدی نژاد رئیس جمهور می شود .البته قبل از ساعت سه دیشب نیز من و خیلی از دوستان دیگر مطمئن بودیم که احمدی نژاد رئیس جمهور ایران خواهد بود!!! اماچگونگی و تعداد رای که به نام او خواهند خواند برایم اهمیت داشت.
نمی توانم کتمان کنم که نگران بودم, نگران از اینکه اگر احمدی نژاد بیاید بر سر ما قشر خبرنگار و دگر اندیش که پرونده سیاسی داریم چه خواهد آمد.نگران جامعه بودم که در این مدت از لحاظ فرهنگ و لباس داشت اندک اندک به دنیایی متمدن نزدیک میشد.نگران سینما که در این چند سال داشت جان تازه ای میگرفت.نگران مطبوعات شدم که در این مدت هم زیر فشار بودند و حالا بیشتر زیر فشار خواهند بود نگران چگونگی ساختار وزارت اطلاعات شدم که در دوران احمدی نژاد چگونه رفتار خواهد کرد.نگران آزادیهای فردی شدم و نگران تهدیدات خارجی که بیشتر و بیشتر خواهد شد.این نگرانیها کافی بود تا دیشب تنها یک ساعت چشم روی هم بگذارم.
بعد از اینکه از خواب بیدار شدم آخرین خبر را شنیدم احمدی نژاد با پانزده میلیون رای رئیس جمهور ایران شد.نگرانی هایم بیشتر و بیشتر شد. گرچه در بهترین حالت هم پانزده میلیون رای برای احمدی نژآد را متصور نیستم و همانطور که وزارت کشور دیروز بارها بر اتفاقات و رفتارهای خلاف قانون مهر تایید زد می دانم اتفاقاتی در روند رای گیری و شاید رای شماری افتاده است.اما بهرحال امروز تکلیف انتخابات مشخص شد . صبح که به طرف محل کارم میرفتم نگرانی را در چهره مردم به راحتی میشد دید ,یکی از دوستان را در راه دیدم او نیز پریشان بود و نگران به من میگفت چه کنم و چه خواهد شد؟؟ این سوال را تلفنی و با ایمیل هم دوستان پرسیده بودند و نگرانی خودشان را مسبت به اوضاع بوجود آمده ابراز کرده بودنند. به این دوست عزیز گفتم نمی دانم شرایطی پیش آمده که نمی توان فردا را پیش بینی کرد که چه خواهد شد اصولآ کسی رئیس جمهور ایران شده که رفتارش قابل پیش بینی نیست.در حالی که داشتیم صحبت می کردیم و از نتایج انتخابات و فردای ایران نگران بودیم جمعیتی اطراف ما جمع شد.انگار مردم منتظر بودند که جایی جمع شودند و پیرامون انتخابات مرحله دوم و رئیس جمهوری که با تیغ ریش تراش بلکی بیگانه است بحث کنند.هر کس به نحوی ناراحتی و نگرانی خود را نشان می داد از آنجایی که نمی خواهم تشویش اذهان عمومی کنم خیلی از نگرانیها و گمانه زنی های دوستان و مردم را نمی نویسم.همه ما نگران فردا هستیم فردا چه خواهد شد؟؟ می دانم خودمان را باید برای محدودیتهای بیشتر آماده کنیم.می دانیم باید منتظر حضور گروههای فشار در تمام مسائل سیاسی , اجتماعی , و حتی خصوصی باشیم.
می دانیم اما هنوز کم و کیف این محدودیتها و این اعمال فشارهابی خبریم.اینکه جریان متحجر و نظامی از حامیان احمدی نژاد هستند را کسی کتمان نمی کند.همین که مصباح یزدی یکی از رهبران دولت احمدی نژاد است برایمان کافی است مدتها پریشان خاطر باشیم.هنوز شاید زود باشد که اظهار نظر کنیم اما اینکه طرفداران احمدی نژاد هنوزپیروزی آقای دکتر برایشان محرز نشده بود برای اصلاح جامعه به خیابان ریخته بودنند شک مان را تبدیل به یقین می کند که روزهای سختی را در پیش داریم.
احمدرضا شیری – روزنامه نگار مشهدی
[email protected]
www.roozname.blogfa.com