Click for Amazing Phone Card








سه شنبه 7 تیر 1384

اشتباهات تحلیل طبقه ای در انتخابات اخیر و مسئله اقتصاد، بهزاد درستی

این روز ها در تحلیل های پس از انتخابات کم نمیخوانیم که :
اصلاح طلبان چون تنها به مسائل سیاسی توجه داشتند و به وضع معیشتی طبقات کم در آمد کمتر توجه نمودند در نتیجه قادر به حفظ آرایشان نشدند و اینکه آزادی برای شکم پر مهمست نه گرسنه .

از باب تحلیل طبقاتی میتوان گفت در ایران امروز به هیچ وجه طبقه ی مهمی وجود ندارد که به توسعه ی سیاسی توجهی نداشته باشد و تنها برایش اقتصاد مهم باشد ، چرا که حکومت با سرکوب آزادیهای اجتماعی و بخش مهمی از فرهنگ ایرانی ، تمامی گروه ها را تحت فشار قرار داده است .
و وقتی عنوان میشود 80 درصد جمعیت ایران جوانانی هستند که حکومت در جذب بالاترین درصد آن کوچکترین کاری نتوانسته است بکند ، براحتی متوجه میشویم که دامنه ی بیزاری سیاسی – اجتماعی از کوچه پس کوچه های روستاها تا حتی سکنه ی کوهها نیز رسیده است .
اگر کسی با عموم مردم ایران سرو کار داشته باشد و بقولی برج عاج نشین نباشد ، بسادگی این موضوع را متوجه میشودو

بقول خود حکومتیان انتخاباتی با هزاران برنامه ریزی تشکیلاتی و تقلبات گسترده ، صورت گرفته و نبایستی ما را در تحلیلات خود دچار مشکل نماید :

1- در ایران امروز طبقه ی خاص اجتماعی وجود ندارد که حامی تندروهای افراطی باشد بلکه طبقه ی سیاسی وجود دارد که بعلت منافع اقتصادی و بصورت تشکیلاتی ، حامی آنانست.

2- در ایران امروز طبقه ی سنتی – مذهبی که تنها بخاطر "تکلیف رهبر و روحانیون وابسته به حکومت " در انتخابات شرکت نمایند ، بشدت کم بوده و نماد آنها بصورت عده ای پر سن و سال مذهبی که فاقد بینش لازم نیز هستند میشود (البته جوانان نیز بصورت استثناهایی در بین آنها میباشند) که طبق آمار نیز درصد بسیار ناچیزی هستند (ولی به اشتباه در تحلیل افراد نقش مهمی را بازی میکنند )

3-در ایران امروز طبقات اقتصادی بشدت بهم ریخته شده اند و این بهم ریختگی از جنوب شهر و شمال شهر تهران گرفته تا تمام ایران سرایت یافته است ، چرا که :

الف- بعلت عدم احساس امنیت اقتصادی که باعث حریص شدن مردم شده است ، طبقه ی متوسط اقتصادی بشدت کاهش یافته است
ب- جامعه ی امروز خبر از تنگدستی فراوان در قشر متوسط فرهنگی و مرفه شدن قشرهای پایین دست که فرصتهای سیاسی داشته اند در کنار فقر در همان قشر که فاقد فرصت بوده اند میدهد ، در نتیجه نه تنها به همین علت کل جامعه بشدت حریص شده اند ( از دکتر و مهندس و استاد و معلم گرفته تا کارگر و عمله ) بلکه از پایین شهری و بالاشهری بودن نمیتوان یکدستی فرهنگی نیز مشاهده نمود .
ج- بعلت خلاصه شدن اقتصاد در "فرصت" نه "تخصص" و اینکه به وفور میشنویم : " ما چوب بی پولی خود را میخوریم وگرنه اگر یک قطعه زمین دو سال پیش می خریدیم ، امسال صاحب ثروتی شده بودیم " همه ی اجتماع خود را در اقتصاد ، هم بازیگر وهم بازیچه میبینند و کمتر کسی را میبینیم که از چهار صبای عمر تنها برای پول ، بهره نگیرد در نتیجه با مقایسه های فراوانی که بین افراد صورت میگیرد ، حرص اقتصادی در بطن جامعه در حال قل قل کردنست .
د- بعلت سقوط ارزشها و هنجارهای اجتماعی ، اقتصاد حرف بیشتری برای گفتن در جامعه دارد بطوریکه حتی بسیاری از روحانیون نیز بشدت بجای ثواب و صواب اخری بفکر مال دنیا افتاده اند و گوی سبقت را از دیگران ربوده اند . (وای بر پس نمازان)
ه- بعلت عدم وجود تفریح و نشاط در جامعه نیز باز چسبیدن به اقتصاد و پول جایی را برای خلاء مهم زندگی عموم مردم پر کرده است .
و- بعلت "چشم و هم چشمی" که از نقاط ضعف بزرگ فرهنگی در قشر پایین دست هست (که امروز درصد بزرگی از جامعه ما را تشکیل میدهند) و تا زمانی که پول ندارند، حریص بوده و همه را بعلت داشتن شکم سیر مسخره مینمایند و به محض آنکه به نوایی میرسند نیز برای چشم و هم چشمی ، حریص تر میشوند ، در نتیجه چاله های اقتصادی براحتی پر نمیشوند .
ز- بعلت عدم وجود عدالت نیز هرکس به گمان خویش هر چه بیشتر استعداد دارد آنرا صرف پول اندوزی مینماید تا حق خودش را بگیرد .
ک- البته ایرانیان نشان داده اند ، حتی بسیاری از آنها که به خارج نیز رفته اند ، قشر متوسط فرهنگی در ایران زیاد وجود ندارد و همه در پول اندوزی حرص میزنند البته فقر و ترس آنهم در در کشور غریبه هم میتواند علت آن باشد .

4- در ایران طبقه ی خاص اجتماعی بوجود آمده است که مربوط به افراد شاغل در دولت بوده و آنها رفتار سیاسی - انتخاباتی و رفتار فرهنگی متناقضی را به نمایش در می آورند و این اتفاق که در دولت هاشمی رفسنجانی آغاز گردید در 8 سال دولت محمد خاتمی به اوج خود رسید و علت آن نیز :
الف- در قشر بالای این گروه ، فرصتهای نابرابر با اجتماع و اقتصاد نا عادلانه را میتوان بوضوح مشاهده نمود که آنها نه تنها در رفتار اجتماعی بالادست شده اند و در هر گروه میتوانند خود را براحتی بر سایر شهروندان تحمیل نمایند بلکه در اقتصاد نیز به فرصتهای بسیاری رسیده اند و بخش خصوصی مرتبط با خود را به انقیاد کامل خود در آورده اند و همچنین بعلت رانت قدرت در همه ی کارهای اقتصادی از سایرین موفق تر هستند (بطوریکه دولت اصلاحات نیز دارای بالاترین فاسیدین اقتصادی بود و بعبارت دیگر دولت اصلاحات حتی در ادارات خود نیز که کمی قدرت داشت نه تنها اصلاحاتی صورت نداد بلکه وضع آنرا خرابتر کرد)
ب- قشر میانه در این گروه نیز یا باید فرهنگ اتصال به قدرت اداری- سیاسی را پی بگیرند که مانند قشر بالا وضعیت اقتصادی خوب خواهند داشت و یا خیر که باید به فکر عملگی در اداره باشند در نتیجه رفتار سیاسی آنها نیز کاملاٌ مشخص است .
د- قشر پایین دست اداری نیز آنقدر مفهوم سرکوب را حس میکنند که هیچ امنیتی برای خود متصور نیستند و دائم خود را با هزاران هزار بیکار مقایسه نموده به بازی های سیاسی براحتی تن میدهند .

5- قشر بزرگی در ایران امروز نیز شامل معتادین به مواد مخدر میشود که آنها به هیچ وجه نه در طبقه بندی اقتصاد و نه در طبقه بندی فرهنگی با هم سنخیتی ندارند ولی در برابر مسائل اجتماعی تا حد زیادی رفتار مشابهی ارائه میکنند .

6- کل مردم جهان بطور عمده در برابر تبلیغات ، منفعل هستند و تبلیغات به بزرگترین ابزار سیاسی در جهان تبدیل شده است ولی ایرانیان امروز از تبلیغات سیاسی به شدت خسته هستند و همین باعث شده است ایرانیان بطور پیچیده تری فریب تبلیغات را میخورند و به تبلیغات مستقیم درست پاسخ نمیدهند .

7- رفتار ایرانیان بطور عمده ، حاصل "احساسات" بوده و هر کس را براحتی هر چه تمام تر به عرش میرسانند و از آن راحت تر بر قعر سقوط میدهند .

8- هنوز هم تمامی تصمیمات سیاسی و اقتصادی مملکت از فقر ناشی میشود و این موضوع بشدت خطرناک بوده باعث ایجاد فساد ، بی عدالتی وووووو میشود ، در ایران همواره فقیران بطور ناخودآگاه به اوج ارزش میرسند و بر اثر تائید رفتارهای آنها اقتصاد به تمسخر گرفته میشود و همین موضوع باعث تزریق بی ارزشی های فرهنگی طبقه ی پایین در تمام اقشار و تصمیم گیری کلان شده و در نهایت همان بی ارزشی فرهنگی باعث فساد فراوان اقتصادی (همه برای من ) میشود .

9- بسیاری تنها بعلت ترس در انتخابات شرکت میکنند وچون به انتخابات اعتقادی ندارند ، با رای خود بازی میکنند و در راستای این بازی اگر کسی آنها را به بازی قبول کند و چهره ی جدیدی هم باشد به او رای میدهند

10- مردم خسته از وضع موجود هستند و به افسردگیهای حادی مبتلا شده اند و در خانواده و اجتماع با تنش فراوانی روبرو هستند چون به امکان اصلاح سیاسی اعتقادی ندارند اگر مجبور باشند رای بدهند به چهره های تازه و تبلیغات تازه رو می آورند .


ــــ
با توجه به موارد بالا حالا میتوان نتایج شرکت انتخاباتی دیگری نیز گرفت :

1- در ایران امروز از لایه های دولتی به هیچ وجه نمیتوان انتظار اعتصاب یا حتی تحریم انتخابات داشت در نتیجه آنها جزء طرفداران پر و پا قرص حاکمیت در کشور هستند .
2- در ایران امروز تنها محرکه ای که میتواند بسیاری از جامعه را به حرکتهای زودگذر وادار نماید ، اقتصادست چون آنها از حرکتها و شعارهای سیاسی بدلیل این مطالب و مقاله ی قبلی به همین قلم ( از بازی با تئوری های اشتباه تا خیانت و جنایت ) به شدت خسته و بیزار شده اند و اگر شعار 50 هزار تومان در ماه کروبی ، تنها باعث چند میلیون رای برای او شد به علت این بود که بسیاری آن را باور نکردند .
3- در ایران امروز رفتار سیاسی – انتخاباتی مشخصی از هیچ قشر فرهنگی نمیتوان انتظار داشت ولی اقشار اقتصادی دارای تحلیل های روشن تری هستند.
4- تبلیغات غیر مستقیم ، حاصل فعالیت نهادهای مدنی میباشد و امروز حکومت در تبلیغات رسانه ای حاکمیت به شکست رسیده است ولی با توجه به انقیاد در آوردن بسیاری از نهادهای مدنی ، در تبلیغات موفقست .
5- در ایران امروز نه تنها فقر بسیار گسترش یافته که بدتر از آن مردم حریص شده اند که بشدت فرهنگ و سیاست از این ناحیه تحت فشار قرار گرفته و از آن مهمتر فقر بیش از آنکه گسترش فیزیکی پیدا نماید ، گسترش معنوی یافته در نتیجه نه تنها هیچ کس حق و لیاقت خویش را نمیداند بلکه تصمیمات کلان و شعارهای مستضعفانه باعث "ظاهر فریبی" مردم شده که راست و درست آنها را نمیتوان تشخیص داد که آنرا وقتی در کنار فرهنگ چشم و هم چشمی قرار دهیم معجونی درست میشود که خود مردم هم سرگیجه میگیرند چه رسد به تحلیل گران رفتار آنها

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

6- ووو

وهمه ی اینها ما را سر راست به همانجا که از آغاز براحتی درک کرده ایم - که شکاف عمیق اجتماعی و عدم اتحاد مردم در جامعه امروز - می رساند در نتیجه تقلبات گسترده ی انتخاباتی براحتی صورت گرفته و حتی بسیاری از تحلیل گران را در شناخت رفتار سیاسی مردم گول زده و باعث صدور تئوری های اشتباه میشود .

در نتیجه این گفتار با توجه به 4 شکل تقلبات انتخاباتی که اکبر گنجی در مانیفست جمهوری خواهیش به سه شکل آن از جمله 1- اخذ رای در مکانهایی که امکان وقوع تقلب بدون نظارت سازمانهای بین المللی هست 2- امکان تقلب در هنگام خواندن رای ها و 3- فتوای رهبری که درصدهایی به کل اوراء اخذ شده اضافه مینماید تا به مقصود مشروعیتی خویش برسد ،
و اما چهارمی نیز همانست که در انتخابات این دوره دیده شد و آن حضور تشکیلاتی و صرف هزینه ی فراوان آنها مستقیماٌ در ساختن رای نه صرفاٌ برای تبلیغات

پس باید برای تحلیل طبقاتی این انتخابات تمامی این موارد را در نظر گرفت و از هر گونه ساده انگاری که باعث اشتباهات فاحش تئوریک دیگر و عاقبت سوزی در آینده میشود پرهیز نمود.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/25354

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'اشتباهات تحلیل طبقه ای در انتخابات اخیر و مسئله اقتصاد، بهزاد درستی' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005