درباره ی آنچه به تسامح یا تجاهل جنبش اصلاحات نامیده شده و به بیان دقیق تر جنبش اصلاح طلبی حکومتی خوانده شده دیدگاه های بسیار متنوعی موجود است. در یک سر طیف طرفداران نظریه توطئه قرار دارند که کل ماجرا را ترفندی از جانب رژیم برای خروج از بن بست می پندارند و در سر دیگر شیفتگانی که همه ی آمال خویش را در این جنبش متحقق می بینند. این نوشته کوششی است برای ارائه ی طرحی که به کمک آن بتوان این جنبش را سنجید. گمان ندارم که در این معیارها حقیقتی برتر یا عام نهفته باشد یا چیزی فراتر از اولویت های ذهنی مرا بازگو کند.
مشکل نظری
هر سنجشی ازین دست دست کم با دو پرسش بنیادی ودشوار روبروست که: 1) نمایندگان این جنبش کدام اند و 2) این جنبش را نسبت به چه آرمان یا ایدئالی
می سنجیم؟ مجموعه ای که بعد از دوم خرداد 1376 قوه ی مجریه را به دست داشته مجموعه ی همگن و منسجمی نیست و تعریف اصلاح طلبی حقیقی امری ناممکن مانند تعریف اسلام ناب محمدی است. با این وجود، صرفاً برای مقاصد این یادداشت،اصلاح طلبان را مجموعه ی افرادی می گیرم که در این مدت در سطوح مختلف قوه ی مجریه صاحب قدرت و اختیار بوده اند و بعضاً به تبیین و توضیح مواضع نظری همگنان و همکاران خود نیز پرداخته اند. امیدوارم پس از طرح پرسش ها خواننده تصدیق کند که چنین فرضی ناروا نبوده است. برای میزان سنجش قاعدتاً باید برنامه و پلاتفرم خودشان را ملاک قرار داد. همه به یاد داریم که بحث های اولیه بر سر مبانی نظری جامعه ی مدنی و الگوی "مدینه النبی" چه زود رنگ باخت و حزب متشکل از کارگزاران دولتی جدید نیز زمانی به تدوین اساسنامه پراخت که دوران اوجش به سر آمده بود. پس در غیاب چنین برنامه ای بد نیست دولت قبل از "اصلاحات" را ملاک بگیریم که لابد دولت اصلاحات برای اصلاح کردن کژی ها و مفاسد آن پا به میدان گذاشته بود. وگرنه مقایسه ی عملکرد اصلاحات با پلاتفرمی که منِ نوعی ممکن است در ذهن داشته باشم ابلهانه به نظر می رسد. این معیارها از میان اموری برگزیده ام که اصلاح طلبان کمابیش ادعای اعتقاد به آن را
داشته اند. در نتیجه اموری مانند حقوق شهروندی کسانی که اعتقادی به قانون اساسی ندارند در اینجا محلی از اعراب ندارد. برای طرح پرسش ها چند حوزه ی متفاوت در نظر گرفته ام و ترتیب پرداختن به این حوزه ها افاده ی سلسله مراتبی نمی کند.
روشن است که اسناد به آمار دولتی برای پاسخ به این پرسش ها بیشتر به شوخی می ماند و منظور من نظر کارشناسان مستقل است که در هر یک از حوزه های مربوطه فعالیت و پژوهش داشته اند.
1. منافع ملی در عرصه ی جهانی
اگر بتوان با تسامح بسیار مقوله ای به نام " منافع ملی در عرصه ی جهانی" تعریف کرد به نحوی که عده زیادی بر سر آن توافق داشته باشند، جنبش اصلاحات چقدر در حفظ این منافع موفق بوده است؟ منظورم مثلا صیانت از منابع زیر زمینی و استفاده ی بهینه از آن ها،حفظ حقوق کشور در اموری مانند سهم ایران از دریای خزر، عقد قراردادهای بازرگانی است.
2. شاخص های اقتصادی
شاخص های نشانگر وضعیت اقتصادی در این دوره با دوران قبل از خودش (با توجه به افزایش قیمت نفت) چگونه بوده است؟ کشاورزی، صنعت و خدمات هر یک در این مدت دچار چه دگرگونی های اساسی شده است ودر کدام سو؟ آیا دولت اصلاحات در تدوین برنامه ای شفاف اقتصادی موفق بوده است؟ اگر نه چرا؟
3. جهت گیری اقتصادی
سیاست های بنیادی در این مدت جه تغییراتی کرده و این تغییرات در چه جهتی بوده است ؟در طی این مدت کدام طبقات و گروه ها بیشترین بهره ی اقتصادی را برده اند؟ شکاف بالا دستی ها و پایین دستی ها جه تغییری کرده است؟نقش سیاست ها ، قوانین و مقررات در این تغییرات جه بوده است؟
4. برنامه ریزی برای امور زیر بنایی اقتصادی
اگر مثلا تک محصولی بودن کشور، بی سامانی نظام مالیاتی کشور، غلبه ی نظام واسطه گری بر تولید، بیکاری و وجود نداشتن زیرساخت های لازم برای تولید را از جمله مشکلات نظام اقتصادی کشور بدانیم جه قدمهایی برای برنامه ریزی جهت حل این مشکلات برداشته شده و کارایی این قدم ها با دوران قبل از خودش چگونه مقایسه
می شود؟
5. امور اجتماعی
سمت و سوی برنامه ریزی های جنبش اصلاحات برای امور اجتماعی (به شرط وجود چنین برنامه هایی) چه بوده است و جه تغییراتی نسبت به گذشته داشته است؟ شاخص نابسامانی های اجتماعی در این مدت جه تغییری یافته است؟ چه سیاست های نویی برای مقابله با اموری چون بیسوادی، اعتیاد و فحشاء اتخاذ شده است؟ کارایی این سیاست ها در مقایسه با گذشته چگونه بوده است؟ نظام آموزشی کشور در این مدت چه تغییر کلانی کرده و این تغییرات جه هدف هایی را دنبال می کرده است؟ نظام بهداشتی و درمانی کشور شاهد چه تغییرات بنیادینی بوده و در چه جهت؟ سیاستگذاری ورزشی در این مدت چه سمت و سوی تازه ای داشته و چه نتایجی به بار آورده است؟استانداردهای ایمنی و آموزشی در محیط های کار چگونه متحول شده است؟ نحوه ی واکنش در برابر بلایای طبیعی با گذشته چه فرق هایی کرده است؟چه گام های نو و متفاوتی برای سامان دادن به مسائل جوانان، زنان، سالمندان، معلولان و ... برداشته شد؟ فساد مالی و رشوه در دستگاه های دولتی چه تغییری کرد و چه طرح و برنامه ی نوی برای آن عرضه شد؟
6. مشارکت سیاسی
به جه میزان نیروها ی سیاسی و افراد غیر خودی که قبلاً راهی به درون قدرت نداشتند (مثلا اهل تسنن) مجال حضور در عرصه ی امور اجرایی پیدا کردند؟ اصل "شایسته سالاری" در مقایسه با دوره های قبل چقدر اجرا شد؟ چقدر برای ایجاد و گسترش نهادهای مدنی ای که زائده ی دولت نباشد و برعکس نقش پرسشگری داشته باشند تسهیلات ایجاد شد؟ چقدر نهادهای مدنی مستقل در تصمیم گیری ها دخالت داده شدند؟ چقدر برای مشارکت مردم در سطوح مختلف برنامه ریزی و سیاستگذاری شد؟ همه ی این امور چه فرقی با گذشته داشت؟ عملکرد فرقه ای و باندی در دستگاه های اجرایی چه تغییری یافت و به کمک چه راهکارهایی؟ تا چه میزان نقش پدرخوانذگی سیاسی کاهش یافته است؟ تا چه میزان احزاب وابسته به اصلاح طلبان در ایجاد ساختاری حزبی بر اساس معیارهای قابل قبول جهانی موفق بوده اند؟ شعار
" ایران برای همه ایرانیان"چقدر چدی بوذ یا به عرصه ی عمل رسی
7. پاسخگویی و شفافیت
نظام اطلاع رسانی به مردم در مورد امور حساس و حیاتی و فرایند تصمیم گیری ها چه تغییری یافت؟ مدیران دستگاه های اجرایی چقدر در برابر مردم پاسخگوتر شدند؟ چه مکانیزم های تازه ای برای پاسخگویی مدیران استقرار یافت؟ پذیرفتن علنی اشتباه مدیران، برکناری و مجازات خاطیان،استقبال از آشکارسازی و برملا کردن موارد خلاف قانون در دولت اصلاحات با گذشته چه فرق هایی داشت؟
8. رعایت قانون
میزان پایبندی کارگزاران نظام اصلاحات به قانون در مقایسه با اسلافشان چگونه بود؟ فساد اداری و رانت خواری در این مدت چه تغییری کرد و چه مکانیزم هایی برای این تغییر اندیشیده شد؟ در دستگاه هایی که مردم با آن ها به طور روزمره سزوکاردارند، چون شهرداری (قبل از شورا ها)، مخابرات، بانک ها، وزارت نیرو، حراست وزارتخانه ها، دارایی، اموزش و پرورش، حقوق شهروندان تا چه اندازه متفاوت با گذشته رعایت شد و این تفاوت چه علتی داشت؟
9. امور فرهنگی و علمی
سامانه ی علمی و فرهنگی کشور در این دوران چگونه ودر کدام جهت تغییر کرد؟ برای تقویت، ترمیم ، و تحول زیرساخت های علمی و فرهنگی چه سیاستگذاری هایی صورت گرفت؟ این تغییرات خود را در چه شاخص های نشان می دهد؟