خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس ورزشي - كشتي
منصور برزگر
منصور برزگر، پس از برعهده گرفتن سكان تيم ملي كشتي آزاد ايران براي هدايت در المپيك آتن باحضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به سوالات گروه كشتي ايسنا در خصوص آنچه در گذشته اتفاق افتاده و برنامههاي آينده تيم ملي پاسخ گفت.
منصور برزگر در ابتدا به چگونگي ورودش به جرگهي مربيان گوش شكستهها پرداخت و اظهارداشت: زماني كه كار مربيگري را شروع كردم، كاپيتان تيم بودم و اكثر كشتيگيران به دليل اعتقاد خاصي كه به من داشتند، در تمام زمينهها و كار كشتي به من رجوع ميكردند. به هر حال زماني مربي شدم كه معزي پور چند سال قبل از من در مسابقات جهاني مربي بود و محسن فرح وشي نيز 6 ماه بعد از مسابقات جهاني لوزان سوييس مربي شده بود و من نيز با پشتوانه و درخواست حبيبالله بلور از مسؤولان كشوري وارد جرگهي مربيان شدم.
بلور گفت پيراهن مربيگري برازنده تو است
برزگر اضافه كرد: هر چند در آن زمان نيز مخالف اين مساله بودم و اعتقاد داشتم افراد شايستهتر از من نيز براي كار مربيگري وجود دارند، اما حبيبالله بلور گفت: «پيراهن مربيگري تنها به تن تو برازنده است». به هر شكل در 27 سالي كه از عمرم سپري شد، اسير حوادث زيادي بودم و تقريبا توانسته بودم به عنوان يكي از شاگردان اين مكتب در جامعهي كشتي مطرح باشم تا در حال حاضر قضاوت درستي از كشتي ارائه دهم.
سرمربي تيم ملي كشتي آزاد در المپيك آتلانتا تاكيد كرد: هر چند مربيان زيادي در كار كشتي داريم كه زحمات زيادي را براي ساختن تيم ملي ميكشند، اما نميدانم چرا وقتي صحبت انتخاب سرمربي براي تيم ملي مطرح ميشود، آخرش به من ختم ميشود ( اميدوارم اين بار دفعهي آخر باشد)، به طوري كه در المپيك 88 سئول نيز، زماني كه تنها 2 ماه به شروع مسابقات باقي مانده بود، رييس كميته المپيك وقت شخصا از من خواست كرد تا هدايت تيم را در المپيك برعهده گيرم. اما واقعا نميدانم چرا هميشه در لحظات حساس كار به اينجا كشيده ميشود. البته تنها چيزي كه براي من شفاف است و يكي از دوستان تاكيد دارد اينكه عليرغم اعتقاد به كار خوب ساير مربيان، باز هم جرات اين كار را ندارند كه تيم را به يك مربي جوانتر بسپارند.
با قهرمانان رايزني كرده بودم
وي گفت: در اين برهه از زمان نيز با تمام بهانه تراشيها و رفتن به سفر خارج كشور اميدوار بودم كه آبها از آسياب افتاده باشد و سكان كشتي به شخص ديگري واگذار شود، اما متاسفانه شرايط به نحوي برنامهريزي شده بود كه هيچ چارهاي جز قبول مسووليت نداشتم و احساس كردم اگر قبول نكنم و بنا به دلايلي تيم ملي در آتن نتيجهنگيرد، تمام مسووليتها به من برميگردد. هر چند فكر ميكنم اگر اين امكان را به محسن فرح وشي ميدادند، شايد موفقتر از من بود ولي متاسفانه اجازهي اين كار را به وي ندادند.
برزگر تصريح كرد: هر چند براي پذيرش چنين مسووليتي، دلم راضي نبود ولي چون معتقدم زماني كه براي انجام كاري يا علي گفتم، بايد تا آخرش هم با يا علي تمام كنم. به همين خاطر سعي خواهم كرد، با تمام توان براي موفقيت تيم ملي تلاش كنم. از طرفي چون ميدانستم سرانجام مجبور به پذيرش چنين مسووليتي خواهم بود، از چند ماه قبل رايزنيهايي را با حيدري، طلايي، دبير، رضايي و جديدي آغاز كردهام تا ارتباط نزديكي را با اين قهرمانان برقرار كنيم تا در وقتش نسبت به آنها بيگانه نباشم.
قرباني اختلاف روسا شدم
برزگر با اشاره به دلايل ممانعت از همراهي تيم در المپيك سئول اظهارداشت: در تمام طول عمرم، نه سياسي بودهام و نه كار سياسي انجام دادهام، بلكه كارگري بودم كه شبها درس ميخواندم و روزها به كار كشتي و امورات زندگي ميپرداختم. اما بعد از انقلاب حرف و حديثهاي زيادي پشت سرم مطرح شد و بدون اينكه توضيحي بدهم، محروميتهايي را متحمل شدم. در اين باره نيز من بيشتر قرباني اختلافات درگيرهاي شخصي روساي سازمان و كميته المپيك وقت شدم كه پس از واكنشهاي متفاوت مسؤولان و نمايندگان مجلس وقت حقانيتم ثابت شد و بدون توجه به حرف و حديثها با پشتكار تمام به روند فعاليت خود ادامه دادم.
وي در عين حال ادامه داد: در اين راستا و پس از انتخاب غفوري فرد به عنوان رييس سازمان تربيت بدني وي باتوجه به آشنايي كه از قبل نسبت به من داشت ( در دوران تصدياش در وزارت نيرو، در باشگاه سازمان آب جايي كه من به تمرين كشتي ميپرداختم با يكديگر آشناشديم)، ابتدا من را به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب كرد و پس از آن به انتخاب رييس و نايب رييس فدراسيون مبادرت ورزيد كه در اين راستا از من نيز خواست تا نظراتم را دراختيارش قراردهم.
خواستيم ثابت كنيم چسبيده نيستيم
سرمربي تيم ملي كشتي آزاد در ادامه با اشاره به دوري 9 ماههاش از تيم ملي پس از المپيك بارسلون اظهارداشت: آن زمان از يك طرف به دليل خستگي بيش از حد و از سوي ديگر به خاطر اينكه خيليها فكر ميكردند ما به كشتي چسبيدهايم، به همراه جوادي، صنعتكاران، بيات و نوايي استعفا داديم و كنار رفتيم، اما 9 ماه بعد و پس از اينكه يكي از روزنامهنگاران عنوان كرد كه تيم ملي بيسرپرست مانده و از هم پاشيده است، غفوري فرد (رييس سابق سازمان تربيت بدني) من و صنعت كاران را به دفترش فراخواند و با اهداي يك سكه به هركدام از ما خواست تا كشتي رها شده را نجات دهيم كه ما نيز به ناچار قبول كرديم و تا المپيك آتلانتا سكان تيم ملي را در اختيار گرفتم كه ثمرهي سه سال فعاليت منظم، كسب طلا در المپيك بود. البته ناگفته نماند كه چون 9 ماه از تيم دور بوديم و پراكندگي كشتيگيران باعث عدم انسجام لازم بين آنها شده بود، ما در مسابقات جهاني تورنتو تنها موفق به كسب 2 مدال نقره شديم.
دبير نتوانست بر من چيره شود
وي نتيجه عدم توجه مسؤولان و اهتمام نورزيدن آنها در رفع ريشهاي مسايل حاشيهاي در المپيك آتلانتا را به اوج رسيدن مسايل حاشيهاي و كشتي گير سالاري در سيدني دانست و افزود: پس از المپيك آتلانتا، يك سري مسايل حاشيهاي از جمله خود محوري، بيانضباطي، استقلال طلبي و گروه گرايي در بين كشتي گيران بوجود آمد كه هيچكس حرف ما را نشنيد و در رفع ريشهاي آن گامي برنداشت و از سوي ديگر انتقادات جرايد فقط متوجه من شد كه با تداوم اين روند، سيدني به محل انفجار و تخريب حواشي ايجاد شده تبديل شد كه از دست رفتن دو برنز قطعي نشانهاي كوچكي از آن بود.
برزگر ادامه داد: در سيدني چون دبير را از آغاز كشتياش كوچ كرده بودم و از هيچ نظر نميتوانست بر من چيره شود، تحت فشار دستورات خود قرار دادم كه با زود بيدار شدنها و تمرين كردنهاي جدي توانست به طلاي المپيك دست يابد و امروز متوجه شده كه آن دستورات و مشقتها علتش چه بوده است. با اين حال نيز من تلاش خود را براي برخورد با كشتيگيران خاطي كردم ولي كارساز نبود به جز مواردي اندك، كه يكي از كشتيگيران با اظهار ندامت شديد نزد من آمد و گريه كرد كه آنچه بين من و او رد و بدل شد، بين خدايمان باقي خواهد ماند.
سرمربي تيم ملي كشتي آزاد در المپيك سيدني، اظهارداشت: زماني كه از سيدني برگشتم، از سوي مطبوعات فشار زيادي متوجه من بود كه سعي كردم بعد از جلسهي مطبوعاتي آن زمان، تا به امروز سكوت اختيار كنم و با هيچ رسانهاي گفتوگو نكنم كه پس از سه سال، علاوه بر محبتهاي مردم، حمايتها و پادرميانيهاي مخالفان و منتقدان گذشته را شاهد هستم كه گويا ميخواهند كدورتهاي آن زمان را از دلم درآورند.
نقشههاي حريفان را مرور خواهيم كرد
برزگر با تشريح برنامههاي پيش بيني شده تيم ملي تا المپيك آتن، يادآور شد: با توجه به اينكه كمتر از 260 روز تا شروع مسابقات المپيك آتن فرصت داريم، زمان را طوري تقسيم كردم كه 3 ماه فقط بر روي شناخت حريفان با كشتيگيران كار كنيم، به طوري كه مثلا اگر عليرضا دبير به جاي كشتيگير بلغاري بود، نقشههايي كه وي براي شكست دبير در آن زمان داشت، چه چيزهايي باشد كه با انجام حركات بيشتر آن، مقابل كشتيگير بلغاري مات نشود. همچنين در جهت جلوگيري از خستگي فيزيك بدني كشتيگيران، سعي خواهم كرد با برگزاري اردوهاي سرپايي، بيشتر در زمينهي كارهاي آمادگي عمومي جسماني و تكنيكهاي اختصاصي كشتيگيران كار كنم و با شناسايي نقاط ضعفشان، نقاط قوت آنها را ارتقا بخشيم. همچنين كار جديدي را با كشتيگيران آغاز كنيم تا كشتيها را از ديد حريف به خود نگاه كنيم. در 3 ماهه دوم با تكميل كردن تكنيكها و آماده كردن كشتي گيران از لحاظ جسماني و با انجام تمرينات ويژه، بعد از اينكه آنها را به اوج آمادگي رسانديم، در مدت باقيمانده آنها را براي وزن كم كردن و رفتن به المپيك آماده كنيم. در 20 روز باقي مانده به مسابقات نيز سعي خواهيم كرد طوري برنامهريزي كنم تا انرژي از دست رفته، به نوعي جبران شود و كشتي گيران با آمادگي كاملا مطلوب راهي المپيك آتن شوند.
برزگر با اشاره به برنامههاي تيم ملي براي كنترل آمادگي جسماني، تغذيه و مسايل روانشناختي تيم به خبرنگار ايسنا گفت: براي بدنسازي به فرد اكتفا نميكنيم و سعي خواهيم كرد در وهلهي نخست از كشتي گيران مبني بر اينكه در زمينهي بدنسازي به كار چه كسي اعتقاد دارند، نظر خواهي كنيم و سپس يك گروهي را براي اين منظور انتخاب كنيم. علاوه بر اين، با همفكري طالقاني، گروهي را براي نوشتن برنامه بدنسازي تيم ملي وارد كار خواهيم كرد تا براي هر كشتي گير بر حسب نوع فيزيك بدنياش، برنامه خاصي را طرحريزي كنند.
وي ادامه داد: استفاده از مربي ژيمناستيك از ديگر برنامههاي ما به خاطر يادگيري بهتر فن كمر تو كمر است. از لحاظ علم روانشناسي با گروه تحقيق مستقر در كميته ملي المپيك وارد مذاكره خواهيم شد تا نفرات شاخصي را براي اين منظور در اختيار فدراسيون بگذارند تا در آتن با مشكل خاصي مواجه نشويم. از لحاظ تغذيه نيز در حال رايزني با دانشگاه آزاد و گروههاي تربيتبدني دانشگاهها هستيم تا تغذيه كشتيگيران را نيز كنترل كنيم.
دوباره ضربه نميخورم، با كشتيگير سالاري مبارزه ميكنم
وي با تاكيد بر اينكه به هيچ وجه با بينظمي كار نخواهم كرد، گفت: بر اساس صحبتي كه با مهندس مهرعليزاده داشتم، بر اين موضوع تاكيد داشتم كه به هيچ وجه بينظمي را از هيچ كس حتي پسرم تحمل نخواهم كرد و در اينصورت يا به المپيك نميروم و يا اگر رفتم كشتيگيران با انضباط و شايسته را همراه خود خواهم برد. چون نميخواهم بار ديگر از بينظمي در اردوها ضربه بخورم، اگر در اين امر موفق باشم، قطعا درصد موفقيت تيم بيشتر خواهد بود. با كشتيگير سالاري نيز به شدت مبارزه خواهم كرد و ديگر اجازه نخواهم داد سازمان تربيتبدني و كميته ملي المپيك كشتي گير را طوري حمايت كنند كه كشتي گير زير چتر حمايت آنها قرار بگيرد. البته نميگويم، از لحاظ مالي و مشكلات درسي كشتيگيران را حمايت نكنند، بلكه بايد حمايتشان به شكلي نباشد كه كشتي گير از حسن نيت آنها سوء استفاده كند. هر چند كشتي گيران ما نيز خودشان از اين مسئله در ميادين مختلف به شدت لطمه خوردند كه سيدني اوج آن بود و تركشهاي آن همچنان ادامه دارد.
رييس فدراسيون پادرمياني نكند
وي تصريح كرد: از المپيك سيدني به بعد شمشير خود را طوري غلاف كردم كه يا كاري را انجام ندهم و اگر قرار شد كاري را شروع كنم با صلابت و جديت هرچه تمامتر آن را به انجام رسانم. در اينجا نيز مجددا تاكيد ميكنم كشتيگيراني را همراه تيم ملي به المپيك آتن ميبرم كه نسبت به ديگران بهتر بوده و از صلاحيت بيشتري برخوردار باشند، نه اينكه به خاطر رابطه دوستانهاي كه بين ما وجود دارد، شايستهها را ناديده بگيرم. نمونهي اين مسئله را ميتوانم به زمان كشتي غلامرضا محمدي در وزن 52 كيلوگرم اشاره كنم كه در آن زمان چون به وي اعتقاد داشتم، جلوي رييس وقت سازمان تربيتبدني، آستان قدس رضوي و نمايندگان مجلس خراسان ايستادم و از وي حمايت كردم تا به مسابقات برود، ولي زمانيكه اعتقاد پيدا كردم كه ديگر شرايط مناسبي براي كشتي گرفتن ندارد، به هيچ وجه حمايت نكردم و معتقد بودم، اگر قرار است باختي در كار باشد، از كسي كه از امتياز بهتري برخوردار است استفاده كنم. با اين حال همواره منافع ملي و كشورم را به همه چيز ترجيح دادهام و بر اجراي آن اصرار ميورزم. به شخصه نيز هيچ وقت باند و يا گروه خاصي نداشتهام و دنبال كسي نيز نرفتم كه بگويم به من اجازهي فلان كاري را بدهيد. از طرفي وقتي مربي با كشتي گيري بحث و جدل ميكند و تشخيص ميدهد با آن كشتي گير ديگر نميتواند كار كند، رييس فدراسيون نبايد با پا در مياني خواهان بازگشت دوبارهي وي به تيم ملي شود.
برزگر دربارهي برنامههايش براي اعزام بدون چون و چراي كشتيگيران به تورنمنتهاي معتبر بينالمللي گفت: سيستم كشتي ايران با آمريكا و روسيه تفاوت زيادي دارد. در كشور ما چون براي قهرمانان ملي سيستم و آمار خاصي طراحي نشده است، كشتيگير براي گردش چرخهي زندگياش با مشكلات مالي و اقتصادي مواجه است و نميتواند تمام وقتش را صرف ورزش كند. به عنوان نمونه، وقتي عليرضا حيدري از مسابقات جهاني برگشت، به دليل درگيري كاري و بدهي 80 ميليون توماني كه به شهرداري داشت، براي اينكه چكهايش به موقع وصول شود، به جاي رفتن به جام ياريگين، وقتش را تماما صرف گرفتاريهاي شخصياش كرده بود.
وي ادامه داد: چرا براي ورزشكار بايد اينقدر گرفتاري درست كنيم كه در كنار مشكل كشتي، ساير مشكلات نيز اثرات نامطلوبي در انجام تمرينات وي داشته باشد و يا چرا اجازه داديم امير و رسول خادم، دو تن از ستارههاي كشتي كه هنوز هم ميتوانند با شركت در المپيك افتخار آفرين باشند ( رسول چهار طلاي المپيك بگيرد و امير پنجمين المپيك را تجربه كند)، مسائل و مشكلات زندگي بر آنها فائق آيد تا با رفتن دنبال كارهاي اقتصادي و سياسي، سعي كنند از زندگي عقب نمانند؟! در صورتيكه قهرمانان بايد بهگونهاي تامين شوند كه تا زمانيكه توانايي افتخار آفريني دارند، مسؤولان اجازه ندهند درگير هيچ گونه پست و مسؤوليتي شوند.
درهاي تيم ملي با روش انتخابي باز است
مسؤولان سعي در حفظ خود داشتند تا اجراي قوانين
برزگر با تاكيد بر اينكه كشتيگيران براي راهيابي به تيم ملي بايد در مسابقات انتخابي شركت كنند، به خبرنگار ايسنا گفت: زمانيكه با صنعتكاران كار ميكردم، وقتي تصميمي در خصوص يك كشتي گير گرفته ميشد، تحت هيچ شرايطي خللي در تصميم گرفته شده، به وجود نميآمد؛ اما در زمان طالقاني قضيه به شكل ديگري شد و تزلزل در تصميم گيري ايجاد شد. تا حدودي خودمختاريها و خودمحوريها افزايش پيدا كرد. خصوصا با تغييراتي كه در فدراسيونها به وجود آمد، اين روند بيشتر شد و متاسفانه مسؤولان فدراسيونها سعي كردند خودشان را حفظ كنند تا قوانين را اجرا. چون فكر ميكردند با از دست دادن يك مدال، امكان دارد تزلزلي در كارشان به وجود آيد. اما اگر زماني توانستيم، مثل كشور آمريكا، كشتي گير قهرمان المپيك را به علت بيانضباطي و ناهماهنگي با قوانين و مقررات فدراسيون، كنار بگذاريم، مابقي كشتي گيران نيز مجبور به رعايت قوانين خواهند شد و از طرفي اگر بتوانيم چنين قدرتي را به مربي بدهيم و از وي حمايت كنيم، ديگر شاهد مسائل حاشيهاي و بينظمي در اردوها نخواهيم بود.
وي ادامه داد: براي انتخاب نفرات هم برنامههاي پيشبيني شده و تقويم فدراسيون را تجزيه و تحليل خواهم كرد كه آيا پس از مسابقات دهه فجر، رقابتهاي انتخابي را برگزار كنيم و يا كشتي گيران را به مسابقات بين المللي اعزام كنيم. اما اجازه نخواهم داد، هيچ كشتي گيري بدون انتخابي در المپيك شركت كند.
حيدري دنبال كورتانيدزه ميگردد
برزگر دربارهي شرايط كشتيگيران فعلي حاضر در اردوي تيم ملي گفت: در هر شرايطي عليرضا دبير مجبور است در مسابقات گزينشي شركت كند. طي صحبت و پيماني كه با عليرضا حيدري داشتم، وي نيز به دنبال آنست كه قبل از المپيك آتن در يك يا دو ميدان جدي با «كورتانيدزه» رقابت كند تا در المپيك در برابر اين كشتي گير با مشكلي مواجه نشود. ما نيز اگر مجبور باشيم براي رودرو شدن با اين كشتي گير در تورنمنت گرجستان شركت كنيم، حتما اين كار را انجام خواهيم داد و از هيچ كوششي دريغ نخواهيم كرد. براي اين منظور نيز از گرجستان دعوت شده تا در رقابتهاي دهه فجر شركت كند كه حضور يا عدم حضور كورتانيدزه مشخص نيست. مسابقات جام جهاني ديگري نيز در پيش داريم كه تمام تلاش بر اين است كه اين مسابقه در گرجستان يا كشور ديگري برگزار شود تا جو سالن و امتياز ميزباني موجب نشود كشتي گيران ما به خواب خرگوشي فرو روند.
وي افزود: درهاي فدراسيون و تيم ملي به روي همه باز است و به هيچ وجه سياست انتصابي را در كارمان دنبال نخواهيم كرد. از اكبر نژاد نيز خواستهام با امير خادم دربارهي حضورش در المپيك صحبت كند تا اگر قصد چنين كاري را داشته باشد، به اردو دعوت شود. حتي اگر رسول خادم، غلامرضا محمدي و يا هر كس ديگري كه اين توانايي را در خود احساس كنند كه ميتواند كشتي بگيرند، از وي دعوت خواهيم كرد. حال بستگي به اين دارد تا چه حد بتوانند در برابر حريفان داخلي سربلند بيرون آيند.
پيشنهاد دادم به جاي كمرگيري، فنون نمايش داده شوند
سرمربي تيم ملي كشتي آزاد در ادامه درخصوص راهكارهايش براي مرتفع كردن فن كمر تو كمر و بيمه كردن كشتيگيران گفت: اين مسئله همانند مسابقه فوتبالي ميماند كه به مرحلهي پنالتي ميرسد و اين طور نيست، هر تيمي كه در اين شرايط پيروز شد، برتر ميدان بوده است. كمر تو كمر هم تقريبا شانس 50 - 50 است و اينطور نيست كه ما اصلا روي اين فن كار نكردهايم و يا شناختي از آن نداريم، بلكه در يك شرايط براي اجراي فن موفق عمل ميكنيم و در بعضي مواقع قادر به اجراي آن نيستيم. بهترين كشتي گيران نيز از جمله كارلين (قهرمان 3 دوره المپيك) نيز عليرغم اينكه دوست داشتم، چهارمين مدال المپيك را كسب كند نيز به خاطر قانون كمر تو كمر با شكست مواجه شد. بنابراين ما براي اينكه بخواهيم خود را در اين قانون بيمه كنيم بايد خيلي كار كنيم.
وي گفت: البته اجراي اين قانون زماني است كه كشتي به يك جاي مساوي ميرسد و فيلا براي اينكه تكنيكي را به نمايش گذاشته باشد، اين قانون را كه ريشهي فرنگي دارد و به نفع اروپاييها تدوين شده را به مرحلهي اجرا گذاشته است، مخصوصا اروپاي شرقي كه دريافت كنندهي بيشترين مدال طلا با اجراي اين فن ميباشد. بنابراين هيچ شرايطي وجود ندارد كه به اين قانون نبازيم، چون در آن صورت روسيه و بلغارستان نيز كه خيلي موفقتر از ما در اجراي اين قانون هستند، نبايد به اين فن ببازند.
برزگر ادامه داد: از آنجا كه زيبايي كشتي در اجراي چنين فني مشاهده نميشود، به فيلا پيشنهاد دادم، در مسابقات رسمي به جاي اجراي فن كمر تو كمر، مسابقاتي را در سطح بالاتري برگزار كنند تا كشتي گير همهي فنون خود را به مرحلهي نمايش بگذارد تا كشتي از شكل خودش خارج نشود و براي تماشاچي نيز جذابيت خاصي داشته باشد و نسبت به فنون كشتي شناخت بهتري پيدا كند.
بعديها بايد در جريان كارهاي ما قرار گيرند
سرمربي تيم ملي كشتي آزاد، در ادامه گفتوگو با خبرنگاران ايسنا، در رابطه با تشكيل كميتهي فني در فدراسيون، گفت: كميتهي فني فدراسيون كشتي بايد از افراد كارشناس و متخصص داراي بينش كافي تشكيل شود تا بدون اعمال شدن نظرات يك نفر، در هيج جايي حقي پايمال نشود و اگر در اين المپيك كارساز نبودند، حداقل در المپيك بعدي از تواناييها و دانشهاي آنها استفاده شود. همچنين به جز كميتهي مربيان كه در فدراسيون تشكيل شده است، كميتهي ديگري به نام كميتهي بررسي كليه اقدامات انجام شده براي المپيك و ارايه گزارشات كامل بعد از المپيك، بايد تشكيل شود تا گروه بعدي(انشالله من نباشم) در جريان كارهاي انجام شده قرار بگيرند.
برزگر با تاكيد بر اينكه محمود معزي پور جزء يكي از نفرات كادر فني خواهد بود، اضافه كرد: با توجه به نيازي كه به يك فرد بزرگتر، متخصص و آشنا به مسائل فني داريم، وي را نيز در اين كادر قرار داديم. البته كادر فعلي كارهاي خود را تا مسابقات گزينشي انجام خواهد داد تا پس از پايان مسابقات گزينشي نفرات نهايي را اعلام كنيم.
وي دربارهي نقش خود در پشتوانهسازي و تربيت مربيان جوان، خاطرنشان ساخت: در كشتي شوروي، شاهمرادف بيش از 25 سال مربي كشتي اين كشور بود، كه بعد از فروپاشي شوروي كنار رفت و دوباره بعد از 3 سال در راس كار مربيگري قرار گرفت و هنوز هم داراي يكي از كرسيهاي آن كشور است و يا آمريكا كه از مربيان خوبي برخوردار است، چرا بايد به سراغ بلوگلازوف روسي روند. چون آنها معتقدند وي ميتواند كشتي آمريكا را متحول كند. اما متاسفانه در ايران بدون اينكه فرصت كافي به يك فدراسيون بدهيم تا بعد از 4 سال عملكردش را مورد بررسي قرار دهيم، به محض اينكه شكست در كارش ميبينيم، به دنبال تعويض او هستيم، در حاليكه به نظر ميرسد بهترين كار اين است كه بعد از المپيك، افراد خبره و كارشناس كشتي بيايند و كار افراد را مورد نقد و بررسي قرار دهند و اگر ايرادي در كارشان وجود دارد، جلوي روي خودشان انتقاد كنند. اما چون حمايتي صورت نميگيرد، فردي كه مسووليت كاري را بر عهده ميگيرد، به دليل اينكه به اندازه كافي ميدان نميبيند، ساخته نميشود. از طرفي ما كادر فني قوي متشكل از اساتيد برزگ نداريم كه جوانان بخواهند زير نظر آنها تعليم ببينند و يا نكاتشان گوشزد شود، اما بعد از المپيك آتن نيز حتما اينكار انجام خواهد شد.
جوانها بايد نفر دوم باشند
وي در ادامه با اشاره به عملكرد فدراسيونهاي سه دورهي اخير گفت: حرفهاي زيادي براي گفتن دارم كه بيان آن ايجاد حاشيهها را موجب ميشود، از طرفي كاري هم به فدراسيونهاي گذشته ندارم، اما معتقدم وقتي كسي را براي مسووليتي انتخاب ميكنند، بايد حمايت شود تا زمانش پر شود، و اگر بعد از 4 سال عملكردش ناموفق بود، در آن صورت كنار بگذارند. در واقع سنجش فدراسيونها نياز به زمان دارد كه متاسفانه در نظام ما چنين سيستمي پياده نميشود. خادم درست است يك جواني با نظم و تدبير و از بينش بالايي برخوردار بود و معتقدم كه بايد حمايت ميشد، اما مسوولين بايد مديراني را براي ورزش انتخاب كنند كه وقتي يك پيشكسوت در اتاقش را باز ميكند، فكر نكند با پسرش مواجه ميشود و توان اجراي دستوراتش را نداشته باشد. من ميگويم، به مدير جوان بايد ميدان داد و از ترشحات مغزي او به نحو احسن استفاده كرد، اما در شرايطي كه افرادي با صلاحيتتر از او وجود دارند، بايد از وي به عنوان نفر دوم استفاده كرد، تا كشتي گير نيز حساب كار دستش آيد.
با دوپينگيها مبارزه كردم
برزگر همچنين به مسالهي دوپينگ قبل از مسابقات جهاني 90 اشاره كرد و خاطرنشان ساخت: در دورهي غفوري فرد و قبل از مسابقات جهاني 90، با امكانات ابتدايي آن دوره، يك گروهي بودند كه به منظور تشخيص دوپينگ با سازمان بين المللي بهداشت بر روي سلولهاي بدن ورزشكاران كار ميكردند، در نتيجه براي تشخيص آزمايش دوپينگ چيزي در حدود 20 روز طول ميكشيد. در آن زمان ما 20 كشتي گير را به خاطر مسالهي دوپينگ از شركت در مسابقات انتخابي كنار گذاشتيم و عليرغم اينكه مسابقات آسيايي و جهاني نيز در پيش بود، مجبور شديم بخاطر اين مسئله، حتي 6 نفر از شاخصترين كشتي گيران خوبمان را كنار بگذاريم، و من وقتي تيم را همراه خود به مسابقات جهاني بردم، يكي از كارشناسان كشتي پس از بازگشت گفت:«اين نتيجه حمايتي است كه همراه خود آوردي؟!». اما بايد بگويم با نگاه گذرا بر كارنامهي كشتي در دهه 90 متوجه خواهيد شد موفقيتهاي خوبي را كسب كرديم.
منصور برزگر در پايان گفتوگو با خبرنگاران كشتي ايسنا، از حمايت تمامي جرايد و شبكههاي خبررساني تشكر كرد و افزود: من همواره عاشق كشتي بوده و هستم، در اين راه نيز بارها از منافع خود گذشتهام تا حقانيتم را اثبات كنم، البته ناگفته نماند كه هرگاه از مسؤوليت فاصله گرفتهام توانستهام در آرامش به زندگي شخصي خود سرو سامان دهم و منافع خوبي كسب كنم. با اين حال كشتي را به هر چيز ديگري ترجيح ميدهم و خوشحالم از اينهمه لطف و محبتي كه از سوي جرايد نسبت به من ميشود، اما اميدوارم فدراسيون كشتي، مسوول روابط عمومي و ارباب جرايد طوري رفتار كنند تا وقت ما فقط صرف پاسخ دادن به مطبوعات نشود و در عين حاليكه پوشش خبري ميدهند ما را نيز با گفتههاي خود طوري راهنمايي كنند كه انتقاداتشان سازنده باشد، حتي اگر اين انتقادات شديد هم باشد، هيچ اشكالي ندارد، ولي خواهش ميكنم در جهت تخريب نباشد و كارهاي كوچك كشتي گيران را بزرگ جلوه ندهند. همچنين ما را بدون شناخت و اطلاع دقيق بيش از حد نكوبند تا بخواهند نظر شخصي خود را به كادر فني تحميل كنند.