پنجشنبه 27 اسفند 1383

بوى عيدى بوى توپ...، بهار ما پنجم فروردين آغاز مى شود، اميرمهدى ژوله، ايران ورزشي

باز هم نوروز مى آيد. مثل هر سال، مثل هر بار كه مى آيد و مى رود و ما مى مانيم كه انگار نه انگار، ما مى مانيم كه رفت كه رفت و ما مى مانيم كه اين لبخند زوركى و اين برو و بيا و بريز و بپاش الكى و اين بگو و بخند و ال و بل، كه چى؟
اما اين بار همه چيز فرق مى كند، يعنى بايد فرق كند. آخرين بار، عيد ما، نوروز ما و بهار ما پنج روز ديرتر آغاز مى شود. گر چه باز هم داستان گل و چمن است يا باز هم داستان يك انتظار ميليون نفرى و ميليون ساعتى، بعد، حول حالنا و غرور و سرور و شادى، اما اين بار يك اتفاق، يك پديده، يك عشق و يك همه چيز، همه چيز را تحت تأثير خود قرار مى دهد: فوتبال؛ و بعد از اين همه خزان و زمستان، چقدر منتظر و محتاج اين بهاريم.

حالا ژاپن در چنگ ما است. همانى كه فوتبالش پا به پاى اقتصاد و صنعت و همه چيزش رفت و ما پا به پاى اقتصاد و صنعت و همه چيزمان مانديم و دست تكان داديم كه «باى باى». همانى كه در جام هاى آسيايى و جهانى نفس كش طلبيد و ما نشستيم و رنكينگ فيفا را توى قاب زديم و باز كرديم كه «ايول». همانى كه بازيكنانش را باكترى وار در ليگ هاى اروپايى تكثير كرد و ما مانكن هايمان را در سواحل دبى، آفتاب سوخته كرديم و خنديديم كه «به به»، همان هايى كه سال هاست آن بالا جا خوش كرده اند و ما اين پايين با نقل حكايت مادربزرگ هايشان كه كلفتى مادر بزرگ هايمان را مى كردند، بغض فرو مى خوريم و دل خوش مى كنيم و غرور، ارضا. همين ژاپن حالا در چنگ ما است، حالا شكار جشن نوروزها است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

فراموش كردنى زياد است. خزان ها و زمستان هايمان را بايد پيش پاى بهار فوتبال، سربريد. ديگر به اين فكر نمى كنيم كه چه به روز پرسپوليس و استقلالمان آمده، چه شد كه پرسپوليس كوچك ها و متوسط القامتانى شد كه نه هرگز آنها خواب پرسپوليس را مى ديد مانده و نه پرسپوليس بيچاره خواب آنها را. ديگر به اين فكر نمى كنيم كه ستاره هاى استقلال كجا حيف و ميل شدند وپورسانت ها و حق الرضايت ها به حبيب چه كسى رفت تا بزرگترين مهره استقلال، شانس باشد و رمل و اسطرلاب. اصلاً چه اهميتى دارد كه مجيد جلالى ها و محصص ها و جهانپورها خانه نشسته اند تا فوتبالمان پر شود از پروين ها و پروينچه ها؟ ديگر مهم نيست.

ژاپن پنجم فروردين ماه اينجا است و ما فراموش مى كنيم كه جوبيلوايواتايشان چطور در همين تهران و همين ورزشگاه، روى سينه استقلال نشست ونيسانشان، پرسپوليس را ناك اوت كرد. حتى فراموش مى كنيم ستاره تيم مان اميدوارى داد كه اگر اين بازى را هم ببازيم، باز هم شانس صعود داريم.» طفلكى نمى دانست كه فوتبال و اين بازى براى ما يعنى چه و دو دوتايمان بايد هشت شود يا هيچ؛ كه اين «چهار» ها به دل هيچ كداممان نمى شيند.

بهار ما پنجم فروردين ماه آغاز مى شود، حتى اگر پرسپوليسى ها و استقلالى ها آنقدر پيش از بازى براى خانواده هاى هم سرود بخوانند كه زمان بازى، دوهزار ژاپنى، ورزشگاه را روى سرشان بگذارند، حتى اگر نيمكت ذخيره ها باز هم در حسرت شورت ورزشى دايى بماند و گوش هاى برانكو در حسرت يك پيشنهاد و مشاوره كوچك از فركى و حتى اگر زمين به آسمان بيايد و آسمان به زمين و هر چى و هر چى، اين را از چنگ ما گريزى نيست.
چشم هايمان گل خواهند ديد، گوش هايمان سرور و سرود خواهند شنيد و مشاممان پر خواهد شد از «بوى عيدى، بوى توپ ...»

در همين زمينه:

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/19448

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بوى عيدى بوى توپ...، بهار ما پنجم فروردين آغاز مى شود، اميرمهدى ژوله، ايران ورزشي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016